نیت سوء اسرائیل و نتیجه نیک آن در وین
خرابکاری در نطنز می تواند به دیپلماسی حداکثری بیانجامد؟ (بخش دوم و پایانی)
نویسنده: دنیل برومبرگ
دیپلماسی ایرانی: تنها دو روز پس از خرابکاری نسبت داده شده به اسرائیل در تاسیسات غنی سازی نطنز ایران، تحریریه واشنگتن پست نوشت: «بایدن باید بر استراتژی دیپلماتیک خود پافشاری کند و امیدوار باشد که ایران بین اسرائیل و ایالات متحده تمایز قائل شود.» این جمله صریح تاکیدی بود بر شکاف فزاینده بین رئیس جمهوری جو بایدن که در صدد احیای برجام است و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که مصمم است مذاکرات غیرمستقیم ایالات متحده با ایران را در وین از مسیر خارج کند. با توجه به اینکه مقامات ایرانی و آمریکایی هر دو از پیشرفت واقعی دور اول مذاکرات سخت گفته بودند، زمان بندی حمله 11 آوریل نمی توانسته تصادفی باشد.
مباحثات داخلی در ایران داغ می شود
اگر آنطور که گزارش شده خرابکاری در نطنز برنامه غنی سازی ایران را حدود 9 ماه عقب انداخته باشد، شرایط برای سرویس های اطلاعاتی ایران به شدت ناخوشایند بوده و به علاوه، قدرت مذاکراتی آن که از طریق افزایش عمدی ظرفیت غنی سازی به دست آورده را تا اندازه ای از دست داده است. با توجه به این شرایط، جای تعجب ندارد که مقامات ایران تاکید کردند حمله برنامه غنی سازی این کشور را متوقف نخواهد کرد و حتی از حرکت به سمت غنی سازی 60 درصدی خبر دادند.
با این حال، مقامات ایران اکنون باید با این واقعیت دست و پنجه نرم کنند که اسرائیل توانایی حمله به قلب برنامه هسته ای آنها را داشته و احتمالا دوباره این کار را انجام خواهد داد. با توجه به چشم انداز درگیری نظامی طولانی مدت با اسرائیل، ایران دلیل خوبی برای ادامه تلاش ها برای توافق در وین دارد. در اتفاقی کنایه آمیز، اقدامات اسرائیل سبب شدند ایران یک مصالحه مناسب با ایالات متحده برای حفظ وجهه هر دو طرف در برداشتن گام های همزمان در بازگشت به تعهدات برجامی را بپذیرد.
به طور قابل پیش بینی، تندروهای ایرانی درباره هرگونه اقدام اینچنینی هشدار داده اند. روزنامه کیهان بازگشت نمایندگان ایرانی در وین به وطن را خواستار شد و اعضای تندرو پارلمان سعی کردند با انتشار گزارشی در مذاکرات کارشکنی کنند. اما این اقدامات هیچ کدام تاثیری نداشتند و مذاکره کنندگان ایران بار دیگر و حتی با جمایت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، به وین بازگشتند.
دور جدید مذاکرات در وین: کار جدی شده است؟
دور دوم گفت و گوها در همان جایی آغاز شد که دور اول به پایان رسید؛ یعنی با توافق برای ایجاد دو کمیته مشترک یکی برای بررسی موضوع تحریم ها و دیگری برای بررسی مساله انطباق با توافق. (در دور جدید از مذاکرات بر سر تشکیل یک کارگروه جدید برای بررسی ترتیب اقدامات نیز توافق شده است.) مسئولیت این کمیته ها به هیچ وجه ساده نیست. مساله تحریم ها به ویژه، مساله پیچیده ایست چون طرفین باید همه تحریم های متناقض برجام که دولت ترامپ مجددا علیه ایران اعمال کرده، به علاوه 1500 تحریم جدید را بررسی کنند. در بسیاری از موارد مرزهای بین تحریم های هسته ای که هدف از آنها آسیب رساندن به ظرفیت ایران در فروش نفت و تجارت با دلار است، با انواع دیگر تحریم ها که با حقوق بشر و سایر موضوعات مرتبط هستند، محو شده. گره گشایی از این مساله زمان بر است و هرگونه پیشنهاد برای یک توافق دیگر که امکان پیشرفت موازی هم در مسیر تحریم ها و هم در مسیر انطباق را فراهم کند، پیچیده می سازد.
با این حال، مساله نهایی فنی نیست، بلکه سیاسی است: آیا رهبران ایران و آمریکا فضا و اراده سیاسی لازم برای پیشبرد مذاکرات را به رغم مقاومت تندروها در داخل کشورهای خود دارند؟ تلاش های آنها تا این لحظه نسبتا دلگرم کننده بوده است.
منطق دیپلماسی
اینکه چنین نشانه هایی از خوش بینی خاموش اما واقعی از وین تا حدی محصول خرابکاری در نطنز بوده، کنایه آمیز است. اما این واقعیت که دیپلماسی به آرامی به پیش می رود، ارتباط چندانی با اقدامات اسرائیل ندارد: نتانیاهو و متحدانش پیش فرض اساسی برجام یا هرگونه توافق دیپلماتیک با ایران را- یعنی اینکه در ازای توافق با محدودیت های دقیق در برنامه غنی سازی ایران و رژیم جامع بازرسی های بین المللی، ایالات متحده و متحدانش باید همه تحریم های هسته ای را حذف کنند- رد می کنند. نتانیاهو معتقد است که باید از تحریم ها نه برای ترغیب ایران به سازش، که به عنوان سلاحی برای وادار کردن ایران به کنار گذاشتن هرگونه برنامه غنی سازی استفاده شود.
موضع دولت بایدن مبنی بر اینکه ایران می تواند اورانیوم را تا سطح تعیین شده در برجام غنی کند، نشان دهنده این است که ایالات متحده اجازه نمی دهد اسرائیل شرایط را برایش تعیین کند. این مساله همچنین به این معناست که خرابکاری در تاسیسات نطنز نه تنها نتوانسته مذاکرات وین را از مسیر خارج کند، بلکه انگیزه بیشتری برای حفظ و ادامه دیپلماسی فراهم آورده است. اکنون چالش دولت بایدن این است که چطور در میان تلاش های نتانیاهو و متحدانش در واشنگتن برای آسیب رساندن به دیپلماسی با ایران، به اظهارات آستین مبنی بر تعهد ایالات متحده به امنیت اسرائیل جامه عمل بپوشاند.
مقامات ایران به ویژه وزیر امور خارجه محمد جواد ظریف و رئیس جمهوری حسن روحانی نیز به طور مشابه مجبورند که در شرایط توازن ایجاد کنند. با توجه به اینکه کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده، آنها نمی توانند با معامله ای موافقت کنند که تندروها بتوانند آن را زیر سوال ببرند؛ یعنی توافقی که امکان نقض آن چه با رای کنگره چه توسط یک دولت جانشین بایدن وجود داشته باشد، در میان گزینه ها نیست. در همین حال، اگر توافقی نباشد، تسهیل تحریم ها هم وجود نخواهد داشت. به علاوه، چشم انداز درگیری نظامی بسیار گسترده تر بین ایران و اسرائیل یا حتی ایران و ایالات متحده پررنگ تر می شود. منطق لزوم حصول یک توافق همچنان قوی است، حتی اگر مسیر به مثابه میدان مین باشد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :