لزوم رویکرد مستقل بایدن و گروه سیاست خارجی او

عربستان نباید تعیین کنده سیاست آمریکا در قبال ایران باشد

۲۰ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۹۹۷۹۸ اخبار اصلی آمریکا پرونده هسته ای خاورمیانه
در میانه درخواست امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، برای وارد کردن عربستان به مذاکرات و تایید این ایده از سوی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، فشارها برای یک رویکرد چندجانبه در واشنگتن ریشه دوانده؛ اما چنین رویکردی به ضرر سیاست ایالات متحده است. موافقت با اینکه بازیگران منطقه ای مفاد توافق جدید را دیکته کنند، احتمالا به شرایطی حداکثری خواهد انجامید که ایران به سادگی آنها را رد خواهد کرد. منافع ایالات متحده با منافع کشورهای حاشیه خلیج فارس متفاوت است و تنش زدایی با ایران باید هدف اصلی باشد.
عربستان نباید تعیین کنده سیاست آمریکا در قبال ایران باشد

نویسنده: جیاف لامیر

دیپلماسی ایرانی: رئیس جمهوری جو بایدن همزمان با همتایان اروپایی برای ورود مجدد به توافق هسته ای و احتمالا تجدید نظر در بخش هایی از برجام تلاش می کند.

در میانه درخواست امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، برای وارد کردن عربستان به مذاکرات و تایید این ایده از سوی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، فشارها برای یک رویکرد چندجانبه در واشنگتن ریشه دوانده؛ اما چنین رویکردی به ضرر سیاست ایالات متحده است. موافقت با اینکه بازیگران منطقه ای مفاد توافق جدید را دیکته کنند، احتمالا به شرایطی حداکثری خواهد انجامید که ایران به سادگی آنها را رد خواهد کرد. منافع ایالات متحده با منافع کشورهای حاشیه خلیج فارس متفاوت است و تنش زدایی با ایران باید هدف اصلی باشد.

ایران پیشتر اعلام کرده که مایل است در برابر تسهیل تحریم ها به تعهدات هسته ای بازگردد. این امر مانع از آغاز یک رقابت تسلیحات هسته ای در منطقه می شود و احتمال جنگ را کم می کند. این توافق گام به گام همچنین نگرانی های شرکای آمریکا در حاشیه خلیج فارس درباره جنگ را که از آغاز کارزار تحریمی ایالات متحده علیه ایران در سال 2018 با آن مواجه بوده اند، کاهش خواهد داد.

اگرچه احتمالا کشورهای حوزه خلیج فارس خواستار شرایطی شدیدالحن تر در دستیابی به یک توافق هسته ای جدید با ایران هستند، اما این بدان معنا نیست که ایالات متحده مجبور است چنین توافقی را تحقق بخشد. همانطور که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پیشتر گفته، ایالات متحده باید امارات متحده عربی و عربستان سعودی را به پیشبرد اقدامات دیپلماتیک مختص خود در قبال ایران ترغیب کند. موافقت با حضور آنها پای میز مذاکره درباره مسائل ایالات متحده و ایران آنها را قادر می سازد تا گفت و گو ها را بر اساس منافع خود منحرف کرده و اهداف سیاست ایالات متحده را تضعیف کنند.

توافقی که منافع بازیگران منطقه ای را تامین کند، احتمالا شامل بخش هایی مرتبط با مسائل نظامی ایران از جمله موشک های بالستیک و فعالیت های منطقه ای این کشور از جمله حمایت از متحدان خواهد بود. ایران سالانه حدود 20 میلیارد دلار در بخش دفاع هزینه می کند که این هزینه فعالیت های متعارف و نامتقارن را شامل می شود. برخی از همسایگان منطقه ای ایران همین حالا هم چندین برابر بودجه دفاعی این کشور را برای خرید سلاح از ایالات متحده از جمله جنگنده های پیشرفته «اف-35» هزینه می کنند. اینکه ایران هرگونه امتیازدهی در زمینه دفاعی را بپذیرد یک انتظار نامعقول است.

استراتژی حداکثرگرایی (زیاده خواهی) در عرصه هسته ای نیز نتیجه ای ندارد. ذخایر اورانیوم غنی شده با غنای 20 درصدی ایران در چند هفته اخیر رشد چشمگیری داشته است. اگر ایران همین حالا تصمیم بگیرد که برنامه انرژی هسته ای غیرنظامی خود را به یک برنامه تولید سلاح هسته ای تبدیل کند، مدت زمان لازم برای دست یابی آن به یک بمب اتم مبتنی بر اورانیوم غنی شده خیلی کمتر از زمان خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم های اقتصادی کارزار «اعمال فشار حداکثری» توسط ایالات متحده علیه ایران است. بسیاری از مخالفان توافق هسته ای ایران از این مساله شکایت داشتند که معامله سال 2015 همچنان به ایران اجازه غنی سازی داده است، اما سیاست های کورکورانه آنها در سال 2019 منجر به غنی سازی اورانیوم در ایران در سطوحی بسیار خطرناک تر شد.

ایالات متحده می تواند برای موافقت ایران و کشورهای خلیج فارس به حضور پای میز مذاکره برای حل مسائل منطقه ای تلاش کند، اما این مساله به هیچ وجه نباید به یکی از شروط ارائه تخفیف از تحریم از سوی آمریکا تبدیل شود. کاهش فشار اقتصادی اعمال شده علیه ایران تنها مساله ای است که می تواند این کشور را از مسموم کردن چاه با ایالات متحده باز دارد و به سهولت در اتخاذ دیپلماسی منجر شود. ایالات متحده باید دیپلماسی محدود خود با ایران را بر ملاحظات گسترده منطقه ای اولویت دهد. این تنها راهی است که ملاحظات منطقه ای فرصتی برای مطرح شدن خواهند یافت.

به همین ترتیب، رئیس جمهوری جو بایدن باید در برابر فشارهای اسرائیل برای دستیابی به اهداف حداکثری مقاومت کند. نه اسرائیل و نه ایالات متحده از جنگ با ایران در نتیجه چنین رویکردی سود نخواهند برد. اسرائیل در حال حاضر هم از برتری متعارف و هم از تجربه بالا در دفع تهدیدهای نامتقارن از سوی حزب الله و حماس برخوردار است. اگر ایران مجددا به تتعهدات طبق توافق هسته ای بازگردد، اسرائیل همچنین از تهدید هسته ای نجات خواهد یافت.

نهایتا اینکه دولت جدید بایدن باید اعتبار ایالات متحده را که پس از خروج از توافق هسته ای ایران از دست رفته، احیا کند. دولت بایدن نباید اصرار داشته باشد که ایران اولین گام را بردارد. ایالات متحده به تعهدات خود در این توافق عمل نکرد و ایران بیش از یک سال تحریم ها را تحمل و بعد شروع به عقب نشینی از تعهداتش کرد. مسئولیت نشان دادن حسن نیت با آمریکاست.

رئیس جمهوری بایدن هنوز برای رفع تنش ها بین ایالات متحده و ایران یک راه طولانی در پیش دارد. کشورهای حاشیه خلیج فارس در نتیجه حمایت های پیشین ایالات متحده جسور شده و رویکرد سختگیرانه را در قبال دیپلماسی در پیش گرفته اند. اگر رئیس جمهوری بایدن حقیقتا به دنبال حذر از اشتباهات دولت قبلی باشد، باید تصمیم بگیرد که ایالات متحده و نه عربستان نقش تعیین کننده را ایفا می کنند.

منبع: نیوزویک / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: توافق هسته ای ایران برجام کشورهای عربی خلیج فارس سیاست آمریکا در قبال ایران دولت جدید بایدن بازگشت بایدن به برجام مذاکرات ایران و امریکا


( ۲ )

نظر شما :

خسرو ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۹:۳۰
هرگونه وارد شدن کشورهای منطقه به مذاکرات برجام ، موجب انحراف مذاکرات و بی نتیجه شدن آن و انتظارات بی جای عربستان و امارات واسراییل و... خواهد شد جنگ بهتر از چنین مذاکراتی است ---بهتر است از کشور های منطقه در قالب " ایران وشورای همکاری خلیج فارس "و یا اکو برای همکاری های منطقه ای دعوت بعمل آید