آغاز دوره افول امارات و تقویت جایگاه قطر در تحولات منطقه ای؟
نفس تازه اخوان المسلمین با آمدن بایدن
دیپلماسی ایرانی: در همان ساعت های اولیه اعلام پیروزی بایدن، یکی از جریان هایی که بدون فوت وقت تبریکات صمیمانه برای انتخاب او داد، سازمان اخوان المسلمین بود. اخوان المسلمین آمدن جو بایدن را به مثابه فرصتی می بیند که می تواند دوباره خود را احیا کند و حتی چه بسا به قدرت برگردد. برای همین شاهدیم که برخی رهبران اخوان المسلمین می گویند که با آمدن بایدن چه بسا شاهد تحولات تازه ای در مصر، خواستگاه اخوان و کشوری که بیشترین سرکوب را علیه این جماعت اعمال می کند، باشیم.
در تاریخ 7 آذر 1399 نگارنده یادداشتی با عنوان پیام های سفر منطقه ای پمپئو به ایران نوشت که در آن اشاره کرد که امارات و عربستان سعودی با ائتلاف با اسرائیل و پشتیبانی ایالات متحده به سمتی می روند که ائتلافی از محافظه کاران دنیا را تشکیل دهند که چه بسا به این جمع پیوستن گروه ها و احزاب سیاسی محافظهکار در اروپا و دیگر کشورهای جهان را نیز شاهد باشیم.
اما در مقابل این ائتلاف، ناگفته پیداست که ائتلافی شکل گرفته است یا خواهد گرفت که دموکرات ها محور تشکیل دهنده آن هستند. تجربه هشت سال ریاست جمهوری باراک اوباما به ما می گوید که نگاه دموکرات ها به جریان هایی مثل اخوان المسلمین مثبت است. آنها این جریان را جریانی میانه رو می دانند که قدرت تشکیلاتی دارد، سازمان یافته است، ریشه های عمیق اجتماعی دارد، توانایی نفوذ در هسته های اجتماعی – سیاسی در کشورهای مختلف اسلامی دارد و می تواند برای بسیاری از جوامع سنتی اسلامی و عربی جذاب باشد و قطب آنها شود. همچنین در دوران حضور خود در قدرت به گفته متفکران و اهل خبره عرب مثل هاشم صالح و مصطفی اللباد، تضمین های لازم را به امریکایی ها داده بوده که پیوندهای اقتصادی با ساختار نئولیبرالیسم جهانی را حفظ کند. به این ترتیب دموکرات ها امیدوارند که گرایش جامعه اسلامی در کشورهای عربی و غیرعربی به سمت جریان های تندرو و تروریستی متمایل نشود. در عین حال منافع کلان امریکا را نیز تامین کند. این اتفاق می تواند باعث تقویت اخوان المسلمین، خلق فرصت های جدید و استفاده از آن فرصت ها شود و بیش از پیش قدرت بگیرد و چه بسا فرصتی دوباره یابد تا خطاهای گذشته خود را اصلاح کند و از آنها درس بگیرد.
اخوان المسلمین ادعا دارند که با امریکایی ها ارتباطات نزدیک دارند که این ارتباطات با حزب دموکرات بیش از حزب جمهوریخواه است. حتی همکاری های امنیتی با یکدیگر دارند. همچنین آنها توانسته اند نفوذ خود را در مراکز قدرت کشورهای مهمی چون انگلیس و فرانسه حفظ کنند که این مساله می تواند بیش از پیش به کمک آنها برای بازگشت به قدرت بیاید.
اخیرا شاهد تحرکاتی از سوی این جریان در کشورهای مختلف اسلامی هستیم. در عراق و با نزدیک شدن به انتخابات سراسری این کشور که قرار است در ماه ژوئن آینده برگزار شود، تحرکاتی برای بازگشت طارق الهاشمی، معاون اسبق رئیس جمهوری عراق که به اتهام دست داشتن در پرونده های متعدد تروریستی از کشور گریخت و ساکن ترکیه شد، آغاز شده است. وی در زمانی که در عراق بود رهبر حزب اسلامی، شاخه اخوان المسلمین عراق بود. بسیاری بر این باورند تحرکاتی که در حال انجام است تا او به عراق برگردد در چارچوب تکاپوهای تازه اخوان المسلمین عراق محسوب می شود. گفته می شود تلاش های بسیاری در کار است تا او ظرف ماه های آینده به عراق بازگردد. بازگشت او می تواند به معنای قدرت گرفتن اخوان المسلمین و کشورهای حامی آن یعنی ترکیه و قطر و دیگر حامیان بین المللی آنها باشد.
حتی به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، تلاش های اخیری که برای آشتی میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با قطر صورت گرفت تا به اختلافات دوحه با اعضای شورای همکاری و مصر پایان داده شود، بیش از همه به سود قطر تمام خواهد شد. در زمان بروز اختلافات، در سه سال پیش، دولت نوجمهوریخواهان تازه در ایالات متحده به قدرت رسیده بود، و ابوظبی با استفاده از فرصت حضور آنان در راس قدرت ایالات متحده رفت تا در عرصه سیاست خارجی این کشور صاحب جایگاه متمایزی شود. این امتیاز را در طول این سال ها به روشنی دیده ایم. اگر نگاهی به دوران ریاست جمهوری اوباما و پس از آن ترامپ بیندازیم، می بینیم که در دوران اوباما، این قطر بود که میدان دار عرصه سیاسی این کشور در تحولات خاورمیانه بود، در حالی که در دوره ترامپ این جایگاه به امارات متحده عربی رسید. حالا به نظر می رسد با آمدن بایدن مجددا نقش قطر احیا شود که با آشتی اخیر کشورهای عربی با قطر این جایگاه بیش از پیش تقویت خواهد شد به ویژه که این آشتی در آغاز دوره جدید امریکا حاصل شده است. برای همین شاهدیم در طول دوره تلاش های جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ و کویت برای حل اختلافات کشورهای عربی با قطر اثری از امارات نیست، گویی از کل این ماجرا کنار گذاشته شده یا به نوعی به این وضعیت معترض است. در حالی که مصر بسیار محتاطانه برخورد کرده و اعلام کرده است این موضوع را با احتیاط پیگیری می کند.
پیش بینی می شود در لیبی نیز با حمایت ترکیه و قطر جریان منتسب به اخوان المسلمین همچنان در قدرت بماند و بتواند جایگاه خود را تثبیت کند. در این صورت احتمال تضعیف جبهه مورد حمایت امارات، یعنی سرهنگ خلیفه حفتر، وجود دارد. این مساله نیز می تواند به سود جریان اخوان المسلمین تمام شود.
در یمن نیز اخباری به گوش می رسد مبنی بر این که جریان اخوان المسلمین در این کشور با حمایت ترکیه و قطر به سمتی می روند که صاحب قدرت در این کشور شوند. قدرت گرفتن این جریان و احتمال توافشان با انصارالله در صنعا می تواند به معنای تضعیف ائتلاف مورد حمایت عربستان و امارات شود و حتی زمینه را برای آتش بس مورد ادعای امریکا در یمن بدون توجه به خواسته های امارات و عربستان فراهم آورد.
به نظر می رسد در طول ماه های آینده شاهد تحولات تازه ای در منطقه باشیم. چه بسا گروه های مسلح تازه ای شکل بگیرند که در حقیقت پیاده نظام جریان اخوان المسلمین باشند و تامین منافع آن و حامیانش را دنبال کنند، شبیه همان گروه هایی که در حال حاضر در سوریه با حمایت ترکیه و قطر فعالند. همچنین توطئه های تازه امنیتی را شاهد باشیم که اهداف دیگری را دنبال می کنند، اهدافی که بسیار با اهداف دوران ریاست جمهوری اوباما شباهت دارند.
نظر شما :