ترور دانشمند هسته ای یک نمونه
هرچند با رفتن ترامپ می توان نفس راحت کشید اما هنوز وقت برای خرابکاری دارد
نویسنده: سردبیری گاردین
دیپلماسی ایرانی: مشکل اصلی، کردارهای چهار سال گذشته دونالد ترامپ است اما اکنون که او در حال رفتن است، چه بسا ریسک ها بیشتر بشود. ترور محسن فخری زاده، دانشمند عالی رتبه هسته ای ایران، یک اقدام سبکسرانه و تحریک آمیز بود. این را نه تنها گزارشگر سازمان ملل در مورد قتل های غیرقانونی بلکه حتی جان برنان، رئیس پیشین سی آی ای نیز تایید می کند. هر چند هیچ نهادی این ترور را به عهده نگرفته است اما مقامات آمریکایی آن را کار اسرائیل می دانند. آخرین ترورهای دانشمندان هسته ای ایران نیز کار موساد بوده است.
زمان بندی این ترور شگفت آور است. آخرین ترور این چنینی مربوط است به سال 2012، وقتی که دولت اوباما نسبت به ادامه این حملات به اسرائیل هشدار داد. نادیده گرفتن زمانبندی این حمله در روزهای آخر حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، ساده لوحانه به نظر می رسد. زمان این ترور همچنین به چشم انداز انتخاباتی اسرائیل نیز بی ارتباط نیست. زیان اصلی نه به برنامه هسته ای ایران بلکه به دیپلماسی می رسد.
گمان می رود که هدف این حمله سخت کردن بازگشت ایالات متحده به برجام باشد و به دولت ترامپ اجازه می دهد ضربه کاری تری بزند. ایران نیز قول داده است که به این حمله پاسخ خواهد داد. هر چند به نظر می رسد ایران نیروهای درگیر در بازی را می شناسد و با دوراندیشی اقداماتش را بهینه می کند. این ترور چندین ماه پس از ترور قدرتمندترین ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی، مهر تاییدی بر آسیب پذیری های ایران است.
با این حال، مشکل بزرگ تر نه اقدامات چند ماه اخیر بلکه اقدامات چهار سال گذشته است. دولت دونالد ترامپ از توافق برجام خارج شد. سیاست های او میانه روها در ایران را عقب راند و تندروها را نیرومند کرد. به اینها تایید فروش فناورهای های هسته ای به دشمن ایران، عربستان، را نیز بیفزایید.
پیامی که دولت ترامپ فرستاد این بود: ایالات متحده غیر قابل اعتماد و غیرقابل اتکاست و هر توافقی موقتی و به نظر رئیس جمهورش وابسته است. اینکه جو بایدن، رئیس جمهوری جدید امریکا، یک بازیگر قابل پیش بینی به شمار آید شاید در ارزیابی های کوتاه مدت موثر باشد اما در بلندمدت، دیگر کشورها ایالات متحده را اساسا غیر قابل اتکا می بینند. این درس ها نه فقط توسط تهران بلکه توسط دیگر کشورها مانند کره شمالی نیز از بر شده است.
انگلیس، فرانسه و آلمان تلاش کردند تا در برابر فشارهای ایالات متحده بر ایران بایستند و برجام را زنده نگه دارند. پایبندی ایران به توافق کاهش یافته است و برای همسویی ایران و ایالات متحده برای توافق اولیه، ایجاد یک نقشه راه مفید خواهد بود.
با این حال تا بیستم ژانویه خبری از بایدن نیست و تا آن زمان پیچ تحریم های ایران سفت تر می شوند. ما می دانیم که ترامپ قصد داشته است که دستور حمله به تاسیسات هسته ای ایران را بدهد اما مشاورانش پیرامون آن به او هشدار دادند. ترامپ و مشاورانش همچنان فشارها بر ایران را افزایش می دهند. برخی امیدوارند که ارتش اسرائیل و پنتاگون بتوانند از هر گونه برنامه خطرناکی علیه ایران و متحدانش در منطقه پیشگیری کنند. با این حال این خطر وجود دارد که آسیب های وارده از سال 2016 خودنمایی کنند و بزرگ و بزرگ تر شوند. هر چند رفتن ترامپ دلیلی برای یک نفس راحت است اما متاسفانه هنوز برای هر خرابکاری ای فرصت دارد.
منبع: گاردین / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :