روابط أنکارا با باکو ماهیت سیاسی - اقتصادی دارد
اهداف ترکیه از نقشآفرینی در مناقشه قرهباغ
نویسنده: دکتر قدیر گلکاریان، عضو هیات علمی دانشگاه خاور نزدیک قبرس
دیپلماسی ایرانی: هر چند ترکیه با آذربایجان ارتباط نزدیکی دارد و تلاش میکند در حل مناقشه و برقراری طرح آتشبس مسکو پشت میز مذاکره حضورداشته باشد، اما علاقه آنکارا بیش از اینکه جنبه برادرانه و حس همنژادی داشته باشد، دارای ماهیت سیاسی- اقتصادی است. آذربایجان برای امنیت انرژی ترکیه بسیار اهمیت دارد و در اقتصاد بیمار ترکیه به عنوان منبع اصلی انرژی محسوب میشود. واردات گاز ترکیه از آذربایجان در نیمه اول سال 2020، 23 درصد افزایش یافت. سوکار، شرکت دولتی نفت آذربایجان به بزرگترین سرمایهگذار خارجی در ترکیه تبدیل شده است.
در حوزه سیاسی نیز با توجه به اینکه ترکیه قصد دارد به یک قدرت منطقهای بانفوذ در قفقاز جنوبی تبدیل شود، نیازمند حرکت از شرایط بالقوه سیاسی- نظامی به بالفعل در مناقشه قرهباغ بوده و از اینرو خواهان مشارکت بیشتر در حلوفصل سیاسی آینده قرهباغ است. در همین رابطه هر چند در توافق آتشبس ده ماده ای اخیر نامی از ترکیه آورده نشده است، اما ترکیه اصرار دارد که به نحوی حداقل در دیده بانی مناطق و کریدورهای لاچین و زنگزور حضور داشته باشد که کریدور زنگزور مهمتر جلوه میکند؛ اما روسیه تا به امروز اجازه کنترل کریدور زنگزور را به ترکیه نداده است و بر اساس خواسته دولت باکو، ترکیه تصمیم دارد نیروهای نظامی و حتی در صورت تصویب پارلمان آذربایجان، پایگاه نظامی در اراضی آذربایجان ایجاد کند.
در همین حال، مروری بر شکلگیری عملیات نظامی میتواند بعد دیگری از اهداف ترکیه را آشکار سازد. طرح ارتش جمهوری آذربایجان با مشاوره ژنرالهای ترکیه این بود که بخش جنوبی قرهباغ از تسلط نیروهای ارمنی خارج شود. طرح آنها این بود که بعد از هجوم به بخش شمالی و پیشروی تا نزدیکی شوشا، عملیاتی را برای ورود به خاک ارمنستان و گشودن مسیر لازم خاکی در موازات مقری – زنگزور به نخجوان آغاز کنند و بعدازآن نیز به راحتی تمام قره باغ را از سیطره نیروهای ارمنستان خارج کنند. به همین جهت روسیه هشدار لازم را داد که چنانچه مرزهای ارمنستان به مخاطره بیفتد وارد عمل خواهد شد. از اینرو آغاز تمهیدات لازم برای برقراری آتشبس را میتوان در راستای همین نگرانی روسیه دانست.
آنچه غالب تحلیلگران و کارشناسان بر آن تأکید میکنند اینکه، حمایت قاطع ترکیه از آذربایجان در این دور از جنگ، نقش مهمی در جدیتر و شعلهور شدن آتش درگیریها داشته است که از دهه 1990 تاکنون بی سابقه بوده است. جمهوری آذربایجان هر چند پیگیر اعاده مناطق اشغالی خود بوده ولی نباید تأثیرپذیری از ترکیه در طول سالهای گذشته را نادیده انگاشت؛ زیرا با تقویت زیرساختهای نظامی، تلاش شده است که آنکارا به صورت تدریجی به سمت گسترش نفوذ خود در منطقه گام بردارد.
شایان ذکر است در دوره ریاست جمهوری عبدالله گل، روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان در سال 2008 دچار تنش شد؛ زیرا ترکیه پیگیر سیاست صلح با ارمنستان بود؛ اما بعدازآن و در طول نزدیک به 10 سال گذشته روابط بین ترکیه و آذربایجان به طور قابل توجهی از هر نظر تعمیق یافته است. در حالی که آذربایجان غنی از نفت و گاز، هزینههای زیادی را صرف دستیابی به برتری نظامی نسبت به همسایه فقیرتر خود ارمنستان میکرد، افسران ترکیه نیز به آموزش نیروهای مسلح آذربایجان مشغول بودند. ترکیه پس از اسرائیل و روسیه به سومین تامین کننده بزرگ اسلحه برای آذربایجان تبدیل شد. در همین ایام عمق اتحاد استراتژیک روسیه- ترکیه نیز بر سر بسیاری از مسایل مورد علاقه بهویژه انرژی، موجب شد که مسکو و آنکارا علیرغم اختلاف نظر در موارد دیگر، نسبت به مسئله قرهباغ دید مشترکی داشته باشند. از اینرو است که سرگئی لاوروف در سپتامبر 2020 طی دیدارش با تعدادی از نمایندگان پارلمان آذربایجان از جانبداری مسکو در اعاده 5 ایالت از 7 ایالت مناطق اشغالی در قرهباغ سخن به میان آورده و این مصادف با ایامی بوده است که در دو ماه پیدرپی (ژوئیه و آگوست) مانور نظامی میان آذربایجان و ترکیه برگزار شده بود.
در واقع میتوان گفت که شروع عملیات نقض آتشبس توسط ارمنستان در منطقه تووز نخجوان در ژوئیه سرآغاز وقوع تحرکاتی برای پایان دادن به مناقشه قرهباغ به نفع آذربایجان و در راستای اهداف ترکیه بوده است.
شایان ذکر است که از سال 2015 چهرههای ملیگرا در ترکیه در همگامی و ائتلاف با حزب عدالت و توسعه برآمدند که ائتلاف جمهوریت با حزب حرکت ملی به رهبری باغچه لی برافزایش تحریکات در جبهه باکو انجامیده است. بسیاری از اعضای دو حزب مؤتلفه در ترکیه از آذربایجان حمایت میکنند و شرایط ژئوپلیتیک در قبال اتحادیه اروپا و دریای سیاه را از اولویتهای اصلی میدانند.
نتایج و عواقب حضور ترکیه در مناقشه قرهباغ را میتوان چنین دستهبندی کرد:
1) ترکیه در قرهباغ واقع بینانه عمل کرده و بدون اینکه نفوذ روسیه را مورد هدف قرار دهد، سعی کرده است با دستیابی به نفوذ خود در منطقه با کمک دولت آذربایجان، اهرم فشار بر روسیه را به دست آورد که بتواند به طور بالقوه در سوریه یا لیبی استفاده کند.
2) ترکیه مطمئن است که افکار عمومی و جو سیاسی به هیچ وجه برحسب علایق روسیه نبوده و حمایت قاطع آن کشور از آذربایجان منجر به تقویت زمینه گرایش ملی آذربایجان به ترکیه در تصمیمگیریهای آتی خواهد شد.
3) افزایش نفوذ ترکیه در آذربایجان به تدریج شرایط ژئوپلیتیکی و سلطه طولانی مدت روسیه در منطقه را تضعیف خواهد کرد.
4) بیان خاستگاههای آنکارا از زبان الهام علیاف باعث میشود که ترکیه در معرض مستقیم معارضه لفظی سیاسی و یا اتهام به تحریک دیپلماسی نشود.
5) حضور نظامی ترکیه در فرایند اجرای آتشبس زمینه را برای ماندگاری این کشور در منطقه فراهم خواهد ساخت. لذا ترکیه خواهد توانست با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک قفقاز در تصمیمگیریهای آتی اقتصادی- تجاری- ترانزیتی میان شمال – جنوب که ایران بر روی آن برنامههای بلند مدتی دارد، تأثیر محسوسی بگذارد و معادلات را به میزانی بر حسب خواسته خود هدایت کند.
نتیجه اینکه، وضعیت کنونی ناشی از مناقشه قرهباغ، تحرکات نظامی و نقش آفرینی ترکیه در قفقاز درصورتیکه با هوشیاری رصد و مدیریت نشود میتواند به زیان کشورمان تمام شود./شورای راهبردی روابط خارجی
نظر شما :