پشت پرده جنگ آذربایجان و ارمنستان
اشغال و تصرف آذربایجان توسط ترکیه؟!
نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی
دیپلماسی ایرانی: یک سیاستگذاری با توجه به نتایج و پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت آن قابل بررسی و ارزیابی است، بنابراین تنها با یک اجرای ظاهراً موفقیتآمیز نمیتوان به ارزیابی دقیق یک سیاستگذاری پرداخت. سیاستگذاری خارجی که وابستگی و همپوشانی خاصی با سیاستگذاری نظامی و امنیتی دارد، یکی از ابعاد سیاستگذاری عمومی است که هر بازیگر نظام بینالملل را به طراحی و اجرای سیاستهای کارآمد و اثربخش مجبور میسازد.
دنیای سیاستگذاری عمومی چنان گسترده و مواج است که برخی نتایج و پیامدهای یک سیاستگذاری با مشاهدات و انگارههای عمومی آن ناسازگار میباشد. انگارهها یا تصورهای فریب دهنده سبب میشوند تا برخی سیاستگذاران دچار توهم شده و خود را در اوج موفقیت و کسب بالاترین کارآمدی تصور کنند، در حالی که واقعاً در ژرفای دره شکست قرار دارند.
ایجاد تصورهای فریبنده یکی از ابزارهای نیرنگساز سیاستگذارانی است که تلاش دارند تا نیات و اهداف ناخوشایند خویش را در قالبی زیبا و البته با بازتابی چشمآزار از واقعیت، به نمایش عمومی درآورده و رقیبان یا دشمنان خود را فریب دهند.
در اینگونه از سیاستگذاری که آنرا میتوان سیاستگذاری انعکاسی نام نهاد، سیاستگذار با استفاده از ابراز نمایشی خود میتواند ضمن انحراف چشمها و نظرها به سوی یک منبع نور دروغین و خیرگی چشم بینندگان، سبب اختلال در بینایی و تصورات ذهنی بینندگان شده و انحراف افکار عمومی از واقعیت را فراهم کند تا شهروندان به موضوعی ساده و نمایشی خیره و سرگرم شده، از اصل نیات و اهداف سیاستگذار غافل شوند.
کارکرد و نحوه عملکرد این سیاستگذاری به مانند بازتاب نور خورشید از آینه یا شیشههای خاص است که ضمن آزار چشم، بیننده را در تشخیص منبع اصلی نور نیز دچار اشتباه میکند. در برخی شرایط بازتاب نور از شیشه بهخصوص در شهرها و ساختمانهای بلندمرتبه به نحوی است که علاوه بر اخلال در دید بیننده، سبب اشتباه در تشخیص جهت تابش خورشید از شرق به غرب نیز شده و بیننده را به تردید طلوع خورشید از غرب دچار میکند!
در برخی مواقع بازتاب یا انعکاس نور خورشید از شیشه به چشم ناظران به گونهای شدید و فراگیر است که بیننده را در توهم تابش مستقیم نور از خورشید به چشمانش نیز فرو میبرد و بیننده تصور میکند که این نور مستقیم و واقعی خورشید است که سبب آزار و بستن چشمهایش شده است.
کاربرد و عملکرد سیاستگذاری انعکاسی در حوزههای مختلف سیاستگذاری عمومی قابل بررسی و مشاهده است. اما در این یادداشت به کاربرد سیاستگذاری انعکاسی در قالب سیاست خارجی فریبنده دولت اردوغان در ماجرای اشغال جمهوری آذربایجان پرداخته میشود:
یکم - نمایش فریبنده پیروزی در باکو: جنگ شدید حدود دو ماهه میان جمهوری اذربایجان و ارمنستان که در نهایت با طرح روسیه و اسقرار صلحبانان روسی در خط تماس میان دو طرف جنگ پایان یافته است از سوی بسیاری کارشناسان بهویژه شهروندان ترکزبان به عنوان یک پیروزی بزرگ برای آذربایجان برجسته شده است. تبلیغات وسیع و سراسر حاشیه پیروزی ظاهری آذربایجان بر ارمنستان در رسانههای ترکیه، ایران و ... که با نوعی قدرتنمایی و خودنمایی دولت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان تقویت شده بود در داخل ایران نیز با سادهلوحی برخی مقامات ایرانی تشدید شد.
ایران و بهخصوص حضرت آیتالله خامنهای، رهبر ایران با اِشراف بر نیات سایر قدرتهای منطقهای و جهانی، بارها بر بازگشت منطقه قرهباغ به جمهوری آذربایجان و حفظ تمامیت ارضی این کشور در مناسبات قدرت منطقهای تأکید داشتند، اما برخی مسئولین یا چهرههای شاخص مذهبی و قومی در ایران بدون توجه به اصل ماجرای جنگ آذربایجان و ارمنستان، از رویدادهای این منازعه منطقهای ابراز خوشحالی و پیروزی داشتند!
پیروزی آذربایجان بر امنستان در جنگ قره باغ 2020 را میتوان مصداق سیاستگذاری انعکاسی دانست که با نمایشی چشمنواز و فریبنده، بیننده سادهلوح را دچار یک اختلال بینایی کرده و از یک اشغال سرزمینی یک پیروزی بزرگ میسازد.
ناظران و بینندگان جنگ آذربایجان و ارمنستان که تصویرهایی از پیروزی، اقامه اذان و افراشتن پرچم آذربایجان در مناطق آزاد شده قرهباغ را به عنوان پیروزی و آزادسازی قرهباغ تصور نمودند، همگی در دام یک سیاستگذاری انعکاسی بسیار فرینده و نیرنگسازی دولت اردغان گرفتار شده بودند که با ابزار اختلال و آزار چشم، بیننده را دچار اشتباه در تصور نموده است.
دوم- اشغال بحرین توسط عربستان: نمونه برجسته سیاستگذاری انعکاسی و فریب بیننده با ابزار اختلال و آزار چشم بیینده و ایجاد تصویر و تصور اشتباه را میتوان اشغال خاک بحرین توسط عربستان سعودی برشمرد که تحت عنوان مقابله با تحولات بهار عربی توجیح و تفسیر شده است.
بحرین به عنوان کوچکترین کشور خلیج فارس را باید یک ملت فاقد دولت و در اشغال نامید، زیرا علاوه بر حضور نظامی گسترده قدرتهای بزرگ جهانی مانند امریکا و انگلیس در این کشور از دهه 1990، با آغاز تحولات موسوم به بهار عربی در سال 2011 و افزایش احتمال زوال و فروپاشی جکومت آل خلیفه، در مارس 2012 نیروهای نظامی و امنیتی عربستان سعودی از طریق چاده و پل معروف "ملک فهد" به این کشور وارد شدند و اداره امور عمومی در این کشور بهخصوص امور امنیتی و انتظامی را به دست گرفتند.
این اقدام نظامی عربستان که مورد حمایت شورای همکاری خلیج فارس بوده و با بهانه حفاظت از چاههای نفت و سایر زیرساختهای اقتصادی بحرین اجرایی شد. اما واقعیت اعزام نیروهای نظامی و امنیتی عربستان به بحرین را میتوان سیاستگذاری سران عربستان برای اشغال و تصرف بحرین و جلوگیری از تحقق انقلاب شهروندان بحرینی نام نهاد.
فرآیند تصرف و اشغال بحرین که روندی آرام و غیر نظامی میان دو بازیگر منطقه خلیج فارس (بحرین و عربستان) داشت، دارای تفاسیری گمراه کننده از دخالت ایران در تحولات انقلابی بحرین بود. اشغال بحرین توسط عربستان که همچنان نیز ادامه دارد را باید سیاستگذاری انعکاسی دانست که به بهانه و ابزار شیعه هراسی توانست چشم و ذهن شهروندان عرب منطقه بهویژه شهروندان بحرینی را دچار اخلال نموده و واقعیت اشغال را به حمایت از دولت بحرین دگرگون نماید!
سوم - اشغال جمهوری آذربایجان توسط ترکیه: نمونههای بسیاری برای کاربرد سیاستگذاری انعکاسی در سیاست خارجی و روابط بینالملل قابل ذکر و بررسی هستند. اما فرآیند تصرف و اشغال جمهوری آذربایجان توسط دولت ترکیه طی چند سال اخیر و بهرهگیری رجب طیب اردوغان از این سیاست زیرکانه و فریبنده را باید به عنوان اثربخشترین و موفقترین نمونه سیاستگذاری انعکاسی وابسته به منافع راهبردی ایران مورد تأمل قرار داد.
در حالی که همه ما از پیروزی آذربایجان بر ارمنستان طی جنگ اخیر قرهباغ سخن گفته و تفاسیر مختلفی در مورد پیروزی آذربایجان بر ارمنستان داشتهایم، به صراحت میتوان از برداشت و درک اشتباه خویش در این مورد سخن گفته و به اصلاح برداشتها و تحلیلهای خود از نتایج و پیامدهای جنگ 2020 قرهباغ اقدام کرد.
با توجه به نتایج و پیامدهای جنگ اخیر قرهباغ، آنچه پیروزی آذربایجان بر ارمنستان نامیده میشود، یک تصویرسازی دروغین و فریبنده است که چشم بینندگان این رویداد را با اشعههای چشمآزار خود، از اصل ماجرا که همان تصرف و اشغال تدریجی جمهوری آذربایجان از سوی دولت ترکیه میباشد، منحرف کرده است.
هنگامی که همه تحلیلها و برداشتهای آخرین جنگ آذربایجان و ارمنستان بر پیروزی آذربایجان اصرار دارند، نتایج و پیامدهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، ژئوپلیتیک و ... این جنگ تاکنون واقعیتی دیگر را نشان میدهند. واقعیتی که بر تصرف و اشغال جمهوری آذربایجان توسط دولت ترکیه دلالت داشته و زنگ خطری برای تغییرات ژئوپلیتیک و ژئوکالچر آسیای جنوب غربی و قفقاز بزرگ در چارچوب نیات قومگرای رجب طیب اردوغان است.
سیاستگذاران ترکیه بهخصوص جناب اردوغان با هجمهای وسیع از تبلیغات و نمایشهای رسانهای طی جنگ اخیر قرهباغ و بعد از تفاهم دو طرف جنگ با اصرار و برجستهسازی پیروزی آذربایجان، با زیرکی تمام توانستند جلوهای از یک سیاستگذاری بسیار هوشمندانه را به نمایش درآورند. اردوغان و سایر اعضای دولت ترکیه با تیلیغات فراوان و بسیار فراتر از اقدامات رسانهای دولت آذربایجان، بر پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان تأکید دارند، در حالی که نیات و اهداف سیاستگذاران ترکیه نشان از تحقق آرمان تاریخی تصرف و اشغال آذربایجان از سوی دولت اردوغان دارد و نه پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان.
به عنوان یک جوینده علم سیاستگذاری باید به صراحت اعتراف کنم که دولت ترکیه و شخص جناب اردوغان به عنوان سیاستگذار اعظم ترکیه، یکی از هوشمندانهترین و اثربخشترین سیاستگذاری خارجی در آسیای جنوب غربی و قفقاز بزرگ را تدوین و در حال اجرا دارند که به راحتی و با تصویرسازی دروغین در قالب سیاستگذاری انعکاسی، اذهان عمومی شهروندان منطقه را به سوی دروغ بزرگ "پیروزی آذربایجان" منحرف کرده و در واقع اقدام به تصرف و اشغال آذربایجان کردهاند.
*
سیاستگذاری انعکاسی نیاز به یک طراحی و اجرای بسیار دقیق و بهره گیری اثربخش از ابزار موجود دارد تا اصل این سیاستگذاری که تصویرسازی جعلی و چشمآزار برای فریب بینندگان است را تحقق بخشیده و افکار و اذهان بینندگان را از واقعیت نیات و اهداف این سیاستگذاری منحرف کنند.
جنگ قره باغ میان آذربایجان و ارمنستان که در نهایت با عقبنشینی و شکست ارمنستان تاکنون همراه بوده را نمیتوان پیروزی جمهوری آذربایجان قلمداد کرد، زیرا نتایج و پیامدهای این رویداد تاکنون تنها طرف شکست خورده را مشخص ساخته و طرف پیروز جنگ را مشخص نکرده است. بسیاری از تحلیلها و تفسیرها بر پیروزی مطلق دولت علیاف بر ارمنستان دلالت دارند، اما پیامدهای این جنگ تاکنون تنها به سود منافع راهبردی و آرمانهای سلطهجویانه دولت اردوغان در ترکیه بوده به نحوی که گویا پیروز واقعی جنگ قرهباغ دولت ترکیه است و جمهوری آذربایجان نیز تحت تصرف و اشغال ترکیه قرار دارد!؟
**
سیاستگذاری انعکاسی و فریبنده دولت اردوغان در قفقاز برای بسیاری کارشناسان، تحلیلگران و حتی سیاستگذاران ارشد سایر بازیگران منطقهای و جهانی نیز مبهم و شگفتآور با جلوههایی از یک پیروزی شاخص توسط دولت علی اف در آذربایجان نمایش داده شده بود. اما ماجرای شعرخوانی جنجالی جناب اردوغان در رژه نظامی باکو واقعیت پشتپرده پروپاگاندای بزرگ پیروزی آذربایجان را نمایان ساخت.
یکی از بارزترین جلوههای تصرف و اشغال جمهوری آذربایجان توسط اردوغان به واسطه بیخردی ایشان در مراسم رژه پیروزی ارتش آذربایجان در باکو نمایان شد. بازخوانی شعر ارس (آراز آراز) که دارای پیشینهای تاریخی از حسرت و داغ جدایی بخشهای بزرگ قفقاز از ایران است، بخشی از نیات و اهداف نهان دولت ترکیه از مداخله وسیع در جنگ قرهباغ را آشکار کرد. اردوغان و برخی از دولتمردانش برای سرپوش نهادن بر نیات و اهداف اردوغان از بازخوانی شعر ارس در یک مراسم نظامی، متوسل به تاکتیک بیخردی شده و اعلام کردند از اهمیت و پیشینه این شعر در هویت تاریخی و سیاسی ایران بیخبر بودهاند!
رویداد شعرخوانی اردوغان تنها یک جلوه کوچک و آشکار از نیات و اهداف پنهان دولت اردوغان در اشغال جمهوری آذربایجان است که برخلاف سیاست انعکاسی اردوغان عمل نموده و سبب بیداری هویت ایرانی منطقه شده است.
***
سیاستگذاری انعکاسی دولت ترکیه در انحراف اذهان شهروندان منطقه از واقعیت اشغال جمهوری آذربایجان، سلطه و حکومت اردوغان بر آذربایجان که دارای تبلیغات بسیار گسترده و نمایشهای مذهبی و فرهنگی بود، با ماجرای شعرخوانی اردوغان در باکو برای برخی سیاستگذاران ارشد ایرانی آشکار شد. اما همچنان بخشی از سیاستگذاران ارشد ایرانی از درک و دریافت نیات و اهداف سیاستهای فریبنده دولت اردوغان در آسیای جنوب غربی و قفقاز، غافل بوده و گویا توان درک سیاستگذاری دولت ترکیه در شمالغرب ایران و حوزه آذربایجان را نیز ندارند!
رجب طیب اردوغان که سعی دارد تا با بهرهگیری همزمان و پوششی از تاکتیک بیخردی و سیاستگذاری انعکاسی، اذهان شهروندان قفقاز را با نمایشهای قومی و نژادی به سوی خود جلب نموده و از واقعیات جاهطلبانه سیاست چشمانداز آرمانی 2023 ترکیه دور نماید، به خوبی میداند که باید بر حوزههای تنشآفرین با قدرتهای بزرگ منطقه مانند: ایران، روسیه، مصر و ... تمرکز نموده و علیه این بازیگران بزرگ منطقهای به سیاستهای فریبنده و نیرنگساز متوسل شود.
نگاه مستقیم به خورشید از نگاه به انعکاس نور خورشید در آینه و بازتاب آن کمتر چشمآزار است. آزار و فشاری که سبب خیرگی و بستن چشم در هنگام نگاه بازتاب نور خورشید در آینه میگردد، همان وضعیت کنونی است که دولت ترکیه در جمهوری آذربایجان اجرا نموده است و سبب خیرگی چشم شهروندان و حتی تحلیلگران و سیاستگذاران حوزه قفقاز بزرگ شده است.
دولت اردوغان با نمایشهایی از پیروزی و تبلیغات گسترده پیرامون نقش ترکیه در پیروزی و حمایت از آذربایجان، سبب خیرگی چشمها و انحراف اذهان از واقعیت اصلی و پیامدهای جنگ اخیر قرهباغ شده است. واقعیت اصلی جنگ قرهباغ 2020 را میتوان در راستای بخشی از چشمانداز راهبردی و آرمانی ترکیه بزرگ 2023 بررسی کرد، یعنی تصرف و اشغال جمهوری آذربایجان توسط دولت ترکیه.
اصل ماجرای جنگ قره باغ 2020 را میتوان سیاست تصرف و اشغال جمهوری آذربایجان و ایجاد تنش در سایر مناطق ترکنشین قفقاز توسط دولت ترکیه دانست که یکی از اصلیترین آرزوها و اهداف یک دهه اخیر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور بوده است. امیدواریم سیاستگذاران ارشد ایران آگاهی و شناخت بهتر و بیشتری نسبت به سیاستگذاریهای راهبردی سایر قدرتهای بزرگ منطقهای بهخصوص دولت ترکیه کسب نموده و فراتر از برخی بازتابها و تصاویر دروغین و فریبنده از سیاستها به سیاستگذاری کارآمدتر و اثربخشتر در سیاست خارجی و روابط بینالمللی ایران اقدام کنند.
نظر شما :