سیاست خارجی ایران و برخورد تمدنها به کام ترکیه و اردوغان!
ترکیه، دولت عایق یا دولت آتش افروز نظام بینالملل؟
نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی
دیپلماسی ایرانی: وضعیت نابسامان و پیچیده آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا طی چند دهه اخیر به حدی بر نظام جهانی و روابط بینالملل اثرگذار بوده است که بسیاری کارشناسان و نظریهپردازان روابط بینالملل همچنان بر "هارتلند" بودن این منطقه اصرار دارند، تحولات آن را عامل بسیاری دیگر از رویدادهای نظام بینالمللی قلمداد کرده اند و هر گونه سیاستگذاری در این حوزه ژئوپلتیک را با حساسیت و دقتی خاص پیگیری میکنند.
آسیای جنوب غربی و قدرتهای بزرگ منطقهای درونی آن (ایران، ترکیه، مصر، عربستان، اسرائیل و تا حدودی پاکستان)، قدرتهای بزرگ نزدیک آن (روسیه) و قدرتهای فرا منطقهای و جهانی حاضر در آن (ایالات متحده آمریکا، فرانسه و ...) همواره درگیر یک بازی سیاستگذاری بسیار پیچیده برای قدرتنمایی و کسب جایگاه هژمونیک بودهاند. هر کدام از این قدرتهای بزرگ حاضر در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا خود را قدرت برتر و هژمونی منطقه معرفی کرده اند و با تمامی امکانات و ابزارهای خود درصدد تسلط بر منطقه هستند.
یکی از این قدرتهای بزرگ آسیای جنوب غربی که همواره در حال کسب و نمایش قدرت خویش در سراسر منطقه و حتی فراتر از آن است، ترکیه است. طی دو دهه اخیر دولت ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان با یک سیاستگذاری بسیار فراگیر و زیرکانه توانست به عنوان قدرت برتر و الگوی موفق حکمرانی در سراسر آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا به نمایش قدرت بپردازد.
آرمان و آرزوی اردوغان برای تسلط مطلق بر آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا با عنوان چشمانداز ترکیه 2023 که از یک دهه گذشته و آغاز تحولات سیاسی جهان عرب (بهار عربی) آغاز شده بود، اکنون به نقطهای رسیده که کل منطقه را در تشنج و آتش جنگ قرار داده و سایر بازیگران اصلی منطقه بهخصوص ایران را با چالشهای خطرناکی مواجه ساخته است.
سیاست جدید تنشآفرین دولت ترکیه پیرامون تحولات اروپا و ستیز سیاسی و دیپلماتیک با سران اروپایی نظیر امانوئل مکرون که به نام اسلام و به کام اردوغان است را میتوان از چند محور مورد بررسی قرار داد:
یکم - سیاستگذاری و الگوی هویت ملی ترکیه با پوشش اسلامی: بخش اصلی سیاستگذاری جناب آقای اردوغان به عنوان سیاستگذار اعظم ترکیه، مبتنی بر برجستهسازی هویت ملی ترکیه با دو ظرفیت هویت اسلامی و هویت ترکی بوده که هویت اسلامی آن در حوزه جهان عرب مورد توجه و تبلیغات بیشتری بوده و هویت ترکی آن در حوزه کشورهای ترک زبان، قفقاز و آسیای میانه مورد تبلیغات قرار داشته است. الگوی حکمرانی اردوغان نیز به عنوان یک الگوی اسلامی موفق و جایگزین نظامهای دیکتاتوری عربی در سطح منطقه بهخصوص کشورهای: تونس، لیبی، مصر، سوریه و ... معرفی شده است.
تبلیغ الگوی حکمرانی اردوغان در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا که نسبتاً نیز موفق و مورد پذیرش نخستین بسیاری شهروندان کشورهای این حوزه بوده است، سبب شد تا این الگو به عنوان یک الگوی حکمرانی اسلامی مدرن مورد توجه سیاستگذاران روابط بینالملل مانند ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز قرار بگیرد و مورد حمایت ضمنی آنان باشد.
پوشش اسلامی سیاستگذاری بینالمللی اردوغان برای فریب شهروندان جهان اسلام بوده است، زیرا در خود ترکیه بسیاری از شهروندان، احزاب و قومیتهای مختلف به شدت مورد تبعیض و سرکوب دولت اردوغان هستند. این پوشش اسلامی برای همراهی برخی دولتها و شهروندان در جهان عرب و حتی پاکستان مورد استفاده قرار گرفته و تا زمان برقراری اتحاد ترکیه، عربستان و قطر علیه محور مقاومت نیز موفق و اثربخش بود.
با فروپاشی اتحاد ترکیه، عربستان و قطر، اثرگذاری سیاستگذاری خارجی و الگوی حکمرانی اردوغان در جهان عرب به شدت کاهش یافته و برخی اهداف جاهطلبانه ترکیه برای اشغال مجدد کشورهای عربی حوزه امپراتوری عثمانی بر دولتها و شهروندان جهان عرب آشکار شده و سبب برافتادن پوشش اسلامی از سیاستهای هویتگرای قومی و زبانی (ترکی) رجب طیب اردوغان شد.
دوم - از دوستی و همکاری اروپا و ترکیه علیه محور مقاومت تا دشمنی با یکدیگر: یکی از جلوههای آشکار سیاستگذاری دولت ترکیه طی یک دهه اخیر و همزمان با آغاز بهار عربی را میتوان در همراهی، همسویی و همکاری گسترده این کشور با کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده آمریکا و قدرتهای بزرگ اتحادیه اروپا (فرانسه، آلمان و انگلیس) علیه محور مقاومت و منافع ایران در آسیای جنوب غربی مشاهده کرد.
همراهی و همکاری دولت ترکیه با آمریکا و قدرتهای بزرگ اروپایی بهخصوص فرانسه به نحوی بود که اردوغان بارها به صورت آشکار خواهان حمله گسترده و شدید ناتو و آمریکا به سوریه و سرنگونی دولت قانونی بشار اسد شده، همه امکانات ترکیه را در اختیار گروهها و سازمانهای تروریستی مورد حمایت غرب در سوریه و عراق قرار داده بود.
اتحاد و همکاری دولت اردوغان با غرب علیه منافع راهبردی ایران در منطقه با فروپاشی ائتلاف ترکیه، عربستان و قطر به تدریج به یک اختلاف عمیق میان ترکیه و اروپا نیز تبدیل شد. در فرآیند جدید مناسبات قدرت در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا، قدرتهای اروپایی و آمریکا به حمایت از رقیبان و دشمنان جدید اردوغان یعنی عربستان، مصر و امارات متحده عربی پرداخته و رویکردی تهدیدآمیز نسبت به سیاستهای توسعهطلبانه اردوغان در منطقه پیش گرفتند.
نیات بلندپروازانه اردوغان در سیاستگذاری بینالمللی ترکیه سبب شده است تا قدرتهای بزرگ جهان مانند: روسیه، آمریکا، فرانسه، آلمان و ... در حوزههایی چون لیبی، سوریه، قره باغ، یونان و ... به دشمنان ترکیه بدل شده و سیاستهای این کشور را عامل تنش و تشنج نظام بینالمللی معرفی کنند.
بخش اصلی دشمنی کنونی دولت ترکیه و دولت فرانسه به همین سیاستگذاریهای جاهطلبانه اردوغان در حوزههای ژئوپلتیک برمیگردد که سبب ترس دولتهای غربی بهخصوص فرانسه از نیات و اهداف اردوغان برای احیای تسلط بر اروپا شده است.
اردوغان برای جلب حمایت و مشروعیت در مقابل غرب بهویژه فرانسه به سیاست جنگ دینی و مذهبی روی آورده و سیاستهای ستیزهجویانه و سیاستگذاری هابزی (آنارشیک) خود در منطقه را با پوشش اسلامی، پنهان ساخته است. رئیس جمهوری ترکیه برخی حوادث، اقدامات یا سخنان رهبران اروپایی پیرامون مقابله با افراطگرایی اسلامی و گروههای افراطی اسلامگرا در اروپا را دستاویز سیاستگذاری خود قرار داده و ضمن ارائه پرستیژ حمایت از اسلام، ایجاد موجی از نفرت میان ادیان آسمانی و احیای مجدد فرآیند نبرد ادیان و تمدنها را سبب شده است.
سوم- ترکیه دولت آتشافروز یا دولت عایق: کشور ترکیه که دیرزمانی به عنوان یک کشور واسط، حایل یا عایق میان غرب و شرق محسوب میشد و نقشی اثربخش و کارآمد در سامانمندی نظام جهانی داشت، اکنون به یک بازیگر آتشافروز تبدیل شده است!
نقش ویژه ترکیه در ارتباطات و تعاملات منطقهای و جهانی بهخصوص میان اروپا و آسیا و از سوی دیگر میان ائتلافها و بلوکهای سیاسی و امنیتی جهانی بود که سبب شد تا باری بوزان لقب "دولت عایق" را به این کشور بدهد. باری بوزان و الی ویور در کتاب خود چندینبار به صراحت از ترکیه به عنوان یک دولت عایق نام برده اند و ترکیه را عامل جدایی و تنش معرفی کرده اند و مینویسند: «ترکیه هنوز بیشتر از آنکه عامل وحدت این مناطق باشد، عامل جدایی آنها از هم است.» 1
کشور ترکیه که بنا بر نظریه "دولت عایق" باری بوزان میتوانست به عنوان یک کشور عایق میان مجموعههای امنیتی و سیاسی منطقهای عمل کند، کاهش اختلافات میان بازیگران متعدد بهخصوص قدرتهای بزرگ در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا را سبب شود، طی یک دهه اخیر به یک آتشافروز ستیزهجو در تمام مجموعههای امنیتی و سیاسی منطقه تبدیل شده و خود عامل اصلی بینظمی و تنشآفرینی در نظام جهانی بوده است.
*
وضعیت کنونی نظام جهانی که گرفتار کروناویروس و بسیاری منازعات نظامی شدید در قرهباغ، لیبی، سوریه، عراق، افغانستان و ... است، توان مدیریت یک بحران جهانی جدید آن هم از نوع برخود تمدنها و ادیان را ندارد.
برجستهسازی و جهانیسازی انتشار چند کاریکاتور توهینآمیز به پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) در مجله شارلی ابدو فرانسه، پیش از آنکه یک سیاستگذاری خاص غرب و بهویژه دولت فرانسه باشد، پیامد همکاری برخی دولتهای اسلامی طی یک دهه اخیر با کشورهای غربی بهخصوص فرانسه برای تبلیغ اسلامگرایی افراطی، جذب و پذیرش افراطیهای مسلمان در غرب برای تقویت گروهها و سازمانهای تروریستی مانند داعش در سوریه و عراق بوده است که اکنون در قالب واکنشهای افراطی برخی شهروندان اروپایی نشان داده میشوند!
همکاری و همیاری بسیار نزدیک دولت اردوغان، قطر، عربستان و ... با فرانسه برای جذب و انتقال برخی افراطیهای اسلامگرای اروپا به گروه داعش و جبههالنصره در سوریه و عراق را میتوان نمادی از همدستی اردوغان و دولت فرانسه دانست که اکنون به علت تعارض منافع در دریای مدیترانه و لیبی به رقابت و دشمنی با یکدیگر روی آورده اند و مقدسات دینی مسلمانان را دستمایه اهداف و نیات سیاسی و ژئوپلتیک خود ساختهاند.
**
دولت به عنوان بازیگر اصلی نظام بینالملل حق اعمال قدرت (زور) برای کنترل و مدیریت کشور خود را دارد. دولت فرانسه یا آلمان نیز از حق مبارزه با آنچه خطر افراطگرایی نامیده میشود برخوردار هستند، اما برخی دولتهای ظاهراً اسلامی مانند دولت اردوغان در ترکیه سعی در بهرهبرداری سیاسی و قومی از این سیاستهای دولتهای اروپایی دارند.
برجستهسازی کاریکاتورهای توهینآمیز مجله شارلی ابدو از سوی دولت ترکیه و مواضع احساسی رجب طیب اردوغان را باید یک سیاست نیرنگگونه جدید برای تهییج مسلمانان و دولتهای اسلامی قلمداد کرد که اردوغان میخواهد در جنگ تمدنی خود با اروپا از آنان به عنوان سیاهی لشکر سوءاستفاده کند.
بخشی از بحران کنونی فرانسه و اروپا در مقابل جهان اسلام را میتوان پیامد سیاستگذاری مداخلهجویانه این دولتها با همکاری ترکیه در کشورهای اسلامی و حمایت آنان از جریانهای افراطی و تروریستی مانند داعش و ... برشمرد که اکنون مانند یک بومرنگ (سیاستگذاری بومرنگی) به سوی خود سیاستگذاران اصلی آن یعنی کشورهای اروپایی و اردوغان بازگشته است.
بومرنگ افراطگرایی سیاستگذاران فرانسوی، آلمانی، ... و ترکیه که با هزینههای بسیاری به سوی سوریه، یمن، لیبی، عراق و ... پرتاب شده بود، اکنون به سوی خودشان بازگشته و درست به قلب سیاستگذارن پرتاب کننده این بومرنگ اصابت کرده و آنان پریشان ساخته است.
***
وضعیت کنونی جهان که ترکیه و دولت اردوغان نقش اصلی و تهاجمی در تحولات خشونتآمیز آن در قرهباغ، سوریه، لیبی و ... بهخصوص تهدیدات لفظی شدید سیاسی با فرانسه، آلمان، هلند، یونان و حتی ایالات متحده آمریکا را در دستورکار خود دارد، هر گونه سیاست همراهی و حمایت از ترکیه منجر به وخیمتر شدن وضعیت منطقه و در نهایت به زیان ایران و منافع راهبردی آن می تواند باشد.
دولت ترکیه نهتنها خاصیت عایق خود را از دست داده، بلکه به یک کاتالیزور تنش و تشنج نظام منطقهای و جهانی نیز تبدیل شده است. بنابراین سیاستگذاران ارشد و دولت ایران باید با حساسیت و دقت بیشتری تحولات کنونی منطقه و بهخصوص بازیهای نیرنگساز اردوغان در افزایش تنشهای سیاسی، قومی، دینی و مذهبی را رصد کند و گرفتار سیاست احساسی برای همراهی با دولت ترکیه نشوند.
سیاستگذاران ارشد ایرانی بهخصوص در حوزه سیاست خارجی باید متوجه سیاستگذاری بومرنگی در حوزه برخورد ادیان و تمدنها باشند و ایران را درگیر فرآیند بازگشت بومرنگ افراطگرایی در شرایط اقتصادی بغرنج کنونی نکنند.
به صراحت میتوان توصیه کرد که سیاستگذاران و مسئولین ارشد ایران (فرماندهان ارشد نظامی، علمای دینی و سیاسی کشور) نباید از اردوغان و سیاستهای نیرنگساز و ستیزهجویانه وی فریب خورده، در مناقشات منطقهای و جهانی در دام سیاستگذاری قدرتطلبانه دولت ترکیه که بیشتر منطبق با اهداف و نیات جاهطلبانه چشمانداز 2023 اردوغان است، گرفتار شوند.
منابع:
1- بوزان، باری، اُلی ویور. مناطق و قدرتها. ترجمه رحمن قهرمانپور. تهران، مطالعات راهبردی. چاپ اول 1388. ص 242
نظر شما :