درس اشتباه واشنگتن در مسیر تکثیر سلاح های هسته ای
ترامپ ایران را به سمت برنامه هسته ای پیشرفته تر سوق داد
دیپلماسی ایرانی: پس از شکست تلاش ایالات متحده برای تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی علیه ایران در ماه گذشته در شورای امنیت سازمان ملل متحد، اکنون مشخص شده که استراتژی رئیس جمهور دونالد ترامپ در رسیدن به هدف شکست خورده است.
تصمیم رئیس جمهوری آمریکا به خروج از توافق هسته ای سال 2015 و به کارگیری استراتژی «اعمال فشار حداکثری» به اقتصاد ایران آسیب شدیدی زده، اما توافق را نابود نکرده است. دولت ترامپ هر چه بیشتر برای نابودی برجام تلاش می کند، خود را منزوی تر و ایران را لجبازتر می کند. احتمال گشایش تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بسیار کم است. با این حال، ایران می داند که تعامل با رئیس جمهوری بعدی آمریکا می تواند برایش با مزیت کاهش فشار اقتصادی همراه باشد. تهران می خواهد دولت جدید در واشنگتن به توافق سال 2015 برگردد. با این حال، حتی دولت احتمالی بایدن هم که چنین وعده ای داده، می خواهد فراتر از توافق فعلی رود و به یک توافق هسته ای جامع تر برسد. با این حال، قمار شکست خورده ترامپ حصول چنین نتیجه ای را غیرمحتمل کرده است.
ترامپ در 4 سال گذشته از تحریم های اقتصادی با شدتی بی سابقه علیه ایران استفاده کرده است. شدت و وسعت این تحریم ها صادرات نفت ایران را به شدت کاهش داده، دسترسی این کشور به نهادهای مالی بین المللی را قطع کرده، اقتصاد ایران را به ورطه بیکاری فزایند و تورم کشانده و مانع از دسترسی آن به تجهیزات پزشکی لازم برای مبارزه با بحران کووید-19 شده است. ترامپ توانایی بی نظیر ایالات متحده در ایجاد درد اقتصادی را به جهانیان به وضوح نشان داد. اما این نمایش خارق العاده قدرت ثمری نداشت و برنامه هسته ای ایران را متوقف نکرد.
استفاده حداکثری ترامپ از تحریم ها به یک زیاده روی در سیاست گذاری تبدیل شده که هم متحدان و هم دشمنان ایالات متحده را نگران کرده و نه تنها مقاومت هماهنگ دیپلماتیک، بلکه سرمایه گذاری در اقدامات متقابل اقتصادی با هدف دور زدن برتری دلار در نظام مالی جهانی را به دنبال داشته است. برای نمونه، ماه گذشته دولت چین بانک های این کشور را ترغیب کرد تا وابستگی خود را به شبکه سوئیفت کاهش دهد. چین آشکارا به دنبال کاهش توانایی ایالات متحده در اعمال فشار از طریق قطع دسترسی به شبکه های مالی بین المللی است. افزایش مقاومت در برابر تحریم ها ایجاد فشار بین المللی علیه ایران را برای ایالات متحد دشوارتر خواهد کرد.
دولت اوباما با استفاده از تحریم های اقتصادی ایران را به مذاکره بر سر توافق هسته ای مجبور کرد. ترامپ انتظار داشت بتواند خیلی زود همان روند را تکرار کند. اما این مرتبه، اعمال فشار به ایران انگیزه ای برای مقاومت داد. به رغم فشارهای فزاینده اقتصادی، ترامپ فقط ایران را به افزایش سرمایه گذاری روی برنامه هسته ای ترغیب مرده است. ایران از سال گذشته از برخی از تعهدات هسته ای خود عقب نشینی کرده و فعالیت های غنی سازی را از سر گرفته است.
این مساله سبب شده بسیاری در ایران به این نتیجه برسند که دفعه پیش اشتباه محاسباتی داشتند؛ اینکه خیلی زود و با اهرم فشار کم با دولت ایالات متحده وارد مذاکره شدند و به همین دلیل دولت ترامپ توانست از توافق هسته ای خارج شود چون باور داشت هزینه ای متحمل نمی شود. ایالات متحد در حصول توافق سال 2015 امتیاز زیادی در میز مذاکره قائل نشد و امتیازاتی که داد هم با اعمال مجدد تحریم های اقتصادی به سرعت پس گرفت. اگر برنامه هسته ای ایران پیشرفته تر بود، می توانست امتیازات بیشتری را بخواهد و تسلیم نشود و آمریکا را به تعهدات بیشتر وادار کند.
درسی که تهران آموخته این است که توافق هسته ای تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که اهرم فشار کافی برای وادار کردن واشنگتن به قائل شدن امتیازات بیشتر و متعهد ماندن به توافق را داشته باشد. 20 هزار سانتریفیوژ و چند صد کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20 درصدی کافی نبودند و اگر قرار باشد دفعه بعدی وجود داشته باشد، ایران می خواهد با داشته های بیشتری پای میز مذاکره بنشیند. ایرانی ها معتقدند که به تعهدات خود در توافق هسته ای سال 2015 عمل کرده اند و در این زمینه، به 12 گزارش مساعد آژانس بین المللی انرژی اتمی اشاره می کنند. تهران معتقد است حتی پیش از خروج از توافق هم واشنگتن به تعهدات خود به درستی عمل نمی کرد. ظاهرا مذاکره کنندگان ایرانی نتوانستند بسیاری از پیچیدگی های قانونی رژیم تحریمی ایالات متحده را ارزیابی و ضمانت های لازم برای معافیت از آنها را تضمین کنند.
اما درس بزرگ تر این است که ایران در توافق هسته ای از دارایی های فیزیکی قابل لمسی گذشت که زمان و هزینه زیادی را صرف دستیابی به آنها کرد بود، اما آمریکا تنها قوانینی را لغو کرد که دوباره به اجرا گذاشته شدند. لغو تحریم ها و اعمال مجدد آنها هیچ هزینه قابل توجهی برای آمریکا نداشت. همین تغییر در محاسبات بود که این مرتبه، ایران را به مقاومت در برابر فشار تحریم ها و درخواست غرامت از ایالات متحده در پی خروج آن از توافق هسته ای و تحمیل درد اقتصادی ترغیب کرد.
برای ایران، لیبی یک درس عبرت به شمار می رود. وقتی معمر قذافی با برچیدن برنامه هسته ای موافقت کرد، رهبر معظم ایران به مشاوران خود گفت که این یک اشتباه بزرگ است و به قیمت برکناری قذافی تمام می شود. ایفای نقش غرب در سرنگونی دولت قذافی به ایران اثبات کرد که دست کشیدن از جاه طلبی های هسته ای به معنای فشارهای بعدی برای براندازی نظام خواهد بود. ایران هدف نهایی از اعمال فشار حداکثری ترامپ را براندازی می داند و معتقد است ناآرامی های مردی در سه سال گذشته در ایران با مداخله خارجی صورت گرفتند. از این رو، ضرورت بقای نظام به مثابه سدی در برابر امتیازدهی در هر گونه مذاکرات هسته ای آتی عمل خواهد کرد.
دولت ترامپ به تهران و همه مشتاقان پیوستن به گروه هسته ای ها درس های اشتباهی آموخته است: اینکه آنها پیش از هر گونه مذاکره باید برنامه هسته ای بزرگی داشته باشند، به صورت تدریجی مذاکره کنند و به آرامی دست از دارایی های هسته ای بردارند تا مبادا تحریم ها برگردند.
برای ایالات متحده دیگر هیچ راه آسانی برای حصول یک توافق هسته ای بزرگ تر با ایران وجود ندارد. هر گونه تلاشی در این زمینه باید با بازگشت کامل به توافق هسته ای 2015 آغاز شود و با همکاری با اروپا، چین و روسیه برای کار دشوار اعتمادسازی و سپس، حرکت به سمت یک توافق جدید ادامه یابد.
منبع: فارن پالسی / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :