بعد از امارات متحده عربی
آیا بحرین گزینه بعدی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است؟
نویسنده: افسانه سعادت، کارشناس امور منطقه
دیپلماسی ایرانی: استقبال بحرین از توافق صلح تل آویو و ابوظبی، اعلام خبر نزدیک بودن آغاز روابط رسمی میان بحرین و اسرائیل توسط مارک اشنایر خاخام یهودی نزدیک به حکومت بحرین؛ گشودن حریم هوایی بحرین برای پروازهای اسرائیلی به مقصد امارات؛ مخالفت بحرین با گنجاندن بند مرتبط با "رد عادی سازی" در نشست عادی اتحادیه عرب و ... مجموعه عواملی است که نشان از در صف بودن بحرین برای خیانت به آرمان فلسطین است. همچنین سوابق گذشته ارتباطات منامه و تل آویو و سفر اخیر وزیر امور خارجه آمریکا به اسرائیل، امارات، بحرین و سودان؛ گمانه زنی هایی را ایجاد کرده که پس از عادی سازی روابط امارات و اسرائیل، بحرین در میان شش عضو شورای همکاری در جایگاه دوم برای عادی سازی روابط با اسرائیل قرار دارد. البته در سفر اخیر جراد کوشنر، مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به منامه، پادشاه بحرین بر خلاف مواضع اولیه این کشور در خصوص عادی سازی روابط امارات و اسرائیل، بر اهمیت افزایش تلاش ها برای پایان دادن به نزاع اعراب و اسرائیل بر مبنای راه حل دو دولت که تضمین کننده صلح فراگیر و تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس باشد، تاکید کرد.
پیشینه روابط بحرین و اسرائیل
امضای پیمان اسلو در سال 1993 میان اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، مقدمه ای برای شروع روابط علنی میان بحرین و اسرائیل شد. این روابط از سپتامبر 1994 و سفر وزیر محیط زیست اسرائیل به بحرین برای مشارکت در مذاکرات آب و هوایی و محیط زیست آغاز شد و تا ملاقات سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین با شیمون پرز، رئیس جمهور سابق اسرائیل در سال 2000 و ملاقات پنهانی شیمون پرز و تسیپی لیونی، وزیر امور خارجه سابق اسرائیل با پادشاه بحرین در سال 2009 در نیویورک پیش رفت. روابط طرفین که به ادعای بحرین در راستای جدیت اسرائیل در مسیر صلح آغاز شده بود، تنها به روابط سیاسی منحصر نشد و بحرین در سال 2005 ممنوعیت واردات کالاهای اسرائیلی را لغو کرد. همچنین با رونق یافتن تجارت الماس اسرائیلی، تجار یهودی در سال 2013 از سوی دولت بحرین دعوتنامه ای برای دیدار از بحرین دریافت کردند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی ارتش اسرائیل، بحرین همکاری های اطلاعاتی و نظامی با اسرائیل در حوزه های مرتبط با ایران و سازمان های فلسطینی نیز دارد. کانال اسکای نیوز آمریکا نیز در سال 2015 از مذاکرات بحرین برای خرید سامانه "گنبد آهنین" اسرائیل خبر داد. دامنه این روابط به درز خبر درمان اعضای خاندان آل خلیفه در بیمارستان های اسرائیل و همکاری میان مراکز دینی دو کشور نیز بسط پیدا کرده است.
از جدیدترین سوابق روابط بحرین با اسرائیل نیز می توان به سفر هیاتی از بحرین به سرزمین های اشغالی در سال 2017 و همزمان با اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ، میزبانی منامه برای برگزاری نشست موسوم به "صلح برای رفاه" در ژوئن 2019 (به منظور جذب سرمایه گذاری در مناطق فلسطینی بر اساس طرح "معامله قرن" دونالد ترامپ) و دیدار علنی وزیر خارجه بحرین با همتای اسرائیلی خود در حاشیه کفرانس ادیان در واشنگتن در سال 2019 اشاره کرد.
وضعیت داخلی بحرین
به رغم اینکه خاندان حاکم بر بحرین تمایل خود را برای عادی سازی روابط با اسرائیل پنهان نمی کنند؛ اما سلسله ای از مسائل داخلی و منطقه ای موجب شده تا هزینه های احتمالی این اقدام، موجب محافظه کاری بیشتر حکومت بحرین شود. ساختار حکومتی بحرین که اقلیتی سنی بر اکثریت شیعه حکومت می کند، همواره این کشور را صحنه مخالفت های گسترده ای با خاندان حاکم کرده و آرام سازی فضای داخلی و حفظ امنیت داخلی را در اولویت های حکومت قرار داده است.
این در حالی است که حکومت بحرین با مشکلات اقتصادی در زمینه کسری بودجه روبروست و در سال 2019 سه کشور عربستان، امارات و کویت با بسته کمکی 10 میلیارد دلاری به دولت این کشور برای تسویه بدهی های عمومی کمک کردند.
علاوه بر این بحرین دارای جمعیت های سیاسی (با کارکرد حزبی) است که طیفی از گرایش های شیعی، بنیادگرا و سلفی تا نیروی لیبرال را در بر می گیرد. این احزاب در واکنش به اقدام عادی سازی روابط امارات و اسرائیل، موضع گیری کرده و جمعیت وفاق ملی اسلامی، به عنوان بزرگترین حزب شیعی، این اقدام امارات را محکوم کرد. همچنین 8 جمعیت سیاسی دیگر که نماینده گرایش های چپگرا و سلفی هم در آن دیده می شدند، با صدور بیانیه مشترکی همه اشکال عادی سازی با رژیم صهیونیستی را رد کردند و از حکومت خواستند در راستای هماهنگی با مواضع مردم، چنین اقداماتی را محکوم کند. بدون شک مواضع جمعیت های سیاسی بحرین، نمایی از واکنش احتمالی مردم این کشور به عادی سازی روابط با اسرائیل را ترسیم می کند.
از سوی دیگر تصمیمات حکومت بحرین در عرصه سیاست خارجی مستقل نیست و دولت این کشور وابستگی سیاسی و اقتصادی عمیقی با عربستان دارد؛ حکومت بحرین همواره با قیام های داخلی مواجه بوده که عمده ترین آن به بهار عربی 2011 باز می گردد که با کمک و حمایت ریاض سرکوب شد.
از حیث تجاری نیز عربستان در تجارت کالا و خدمات در بحرین نقش عمده ای دارد. پادشاه بحرین وابستگی به عربستان را انکار نمی کند و در سفر اخیر (1 سپتامبر 2020) جراد کوشنر، مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا به منامه، حمد بن عیسی آل خلیفه به کوشنر گفت که ثبات و همبستگی کشورهای حاشیه خلیج فارس در همه مواضع، به برادر بزرگتر یعنی عربستان سعودی اتکا دارد ... وی پیش از این در سفر وزیر امور خارجه آمریکا به بحرین نیز تاکید کرده بود که منامه پیش از عربستان به عادی سازی روابط نخواهد پرداخت.
وابستگی تصمیمات بحرین به عربستان در حالی است که ریاض همچنان برای عادی سازی روابط با اسرائیل، خود را به طرح سال 2002 ملک عبداالله مقید می داند؛ این بدان معنی است که عربستان مانند امارات انگیزه ای برای تنزل از خواسته های مندرج در طرح ملک عبدالله ندارد و کماکان عادی سازی را منوط به تحقق برخی خواسته های کشورهای عربی کرده، این مساله ای است که حکومت بحرین را برای اجرای تمایلات مرتبط با عادی سازی با اسرائیل در تنگنا قرار می دهد.
نام بحرین در حالی به عنوان گزینه بعدی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح می شود که به غیر از کویت، سایر اعضای شورای همکاری روابط آشکار و مخفی با اسرائیل دارند، به این ترتیب آیا پس از امارات، بحرین نزدیک ترین گزینه برای عادی سازی روابط با این رژیم خواهد بود؟
نظر شما :