حدود، محدویت ها و ظرفیت های انتخابات امریکا چگونه است
امکان شانس پیروزی ترامپ
نویسنده: امیر هوشنگ کریمی، دکترای روابط بین الملل از دانشگاه تهران
دیپلماسی ایرانی: تا همین چندماه پیش دونالد ترامپ رئیس جمهور پوپولیست، جنجالی و هنجارشکن آمریکا سرمست از موفقیت هایش به خصوص در بهبود چشمگیر وضعیت و ارتقاء همه شاخص های اقتصادی، از رویاهایش برای ریاست جمهوری مادام العمر سخن می گفت و گمانه زنی پیرامون موروثی شدن ریاست جمهوری در خاندان ترامپ از سطح رسانه ای به سطح محافل جدی تر مطالعاتی کشیده شده بود. امروز اما در پی شیوع کرونا ویروس و همه گیری بیماری کووید - 19 و خسارات مادی و انسانی هنگفت ناشی از آن در آمریکا به خصوص فروپاشی شاخص های اقتصادی و برباد رفتن همه دستاوردهای ترامپ و همچنین تشدید بحران نژادی به خاطر قتل فجیع جرج فلویدِ سیاه پوست به دست پلیس سفید پوست شهر مینیاپولیس؛ رویاهای ترامپ نه برای ریاست مادام العمر بلکه حتی برای دومین دوره ریاست جمهوری نیز بر باد رفته می کند.
انتخابات ریاست جمهوری درآمریکا در سوم نوامبر 2020 برگزار و پنجاه و نهمین رئیس جمهور این کشور از زمان استقلال، انتخاب/ تجدید انتخاب شده و پس از مراسم تحلیف در تاریخ 20 ژانویه 2021 رسما ً شروع به کار/ ادامه کار خواهد کرد. به رغم سرشت متحول، پیچیده و غیرقابل پیش بینی انتخابات در آمریکا و احتمال بروز هرگونه حادثه غیرمترقبه ای، به دلیل اهمیت و حساسیت بسیار زیاد انتخابات ریاست جمهوری در این کشور از منظر منافع و مضرات و آثار و پیامدهایش برای مردم آمریکا و البته اغلب کشورهای دنیا؛ بازار گمانه زنی، تحلیل و پیش بینی به شدت داغ است.
100 روز تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا هنوز امکان پیش بینی دقیق نیست. ماهیت سیال انتخابات، غیرقابل پیش بینی بودن تصمیمات و کنش های ترامپ، درهم تنیدگی سه بحران اساسی ناشی از شیوع کرونا ویروس، سقوط قیمت نفت و سقوط شاخص های اقتصادی درآمریکا، و قدرت تخریب بالای جریان سیاسی و بدنه اجتماعی ِحامی ترامپ به همراه نقش تعیین کننده گروه مردد و بلاتکلیف رای دهندگان (که در آستانه انتخابات دست به انتخاب نهائی می زنند) جملگی از عوامل پیچیدگی خاص و غیرقابل پیش بینی بودن انتخابات در ایالات متحده به خصوص در شرایط کنونی محسوب می شوند. معذالک با نگاهی به چند شاخصه و معیار اساسی که نقش اصلی در پیروزی ترامپ در انتخابات سال 2016 ایفاء کرده و مقایسه آن با شرایط کنونی، می توان تصویر نسبتا ً روشنی از"حدود " (محدودیت ها و موانع) و "امکان" (فرصت ها و ظرفیت های) پیروزی ترامپ در انتخابات پیش روی ترسیم کرد.
الف) حدود و محدودیت ها:
1. اولین شاخصه و مانع، شخصیت ناشناخته و مرموز ترامپ در انتخابات گذشته و رو شدن دست وی و افشای ماهیت مبتنی بر "زر و زور و تزویر" اوست. بنابر این به جز جریان ثابت قدم و مصمم حامیان ترامپ در میان بدنه اجتماعی، احتمال فریب خوردن دوباره دیگر اقشار جامعه از چنین شخصیت مزوری اندک است.
2. دومین ویژگی ترامپ که در دوره قبل به مدد وی آمد، هنر"حرافی و لاف زنی" او است که به مانند همه پوپولیست ها در هرگوشه دنیا از این هنر برای تحمیق توده حامیان خود به وفور بهره برده و می برند. منتها با مشخص شدن میزان خطرناک بودن ادعاها و افشای دروغ های چند ده هزاری وی در طول چهار سال گذشته و به خصوص گاف های عجیب و پی در پی در سخنان روزانه ترامپ در موضوع کرونا ویروس؛ این بار حرافی، پرگوئی و لاف زنی ترامپ به خصم خودش بدل شده است. شاید به همین دلیل است که در بحران جاری کرونا ویروس، دموکرات ها کمپین انتخاباتی خود را تعطیل کرده و کمترین اظهارنظر را در باره این موضوع به عمل می آورند و بر روی گاف های بیشمار ترامپ حساب ویژه ای باز کرده اند تا "عدو شود سبب خیر" و ترامپ خود به دست خود مفتضح شود.
3. سومین و برجسته ترین مشخصه ترامپ (به مثابه شاخص ترین وجه مشترک همه پوپولیست ها) قرار گرفتن در موضع مدعی و طلبکار و به چالش کشیدن الیگارشی و الیت حاکم است. این شیوه پوپولیستی که در انتخابات 2016 به شدت به نفع ترامپ تمام شد و به او در قامت منجی و درحد یک قدیس نزد حامیان و بدنه اجتماعی اش منزلت بخشید، در انتخابات پیش رو دیگر نخ نما و پوسیده شده چرا که اینک خود ترامپ بخشی از الیگارشی فاسد و در راس سیستم سیاسی حاکم قرار دارد.
4. وجود شخصیت نه چندان محبوبی به نام هیلاری کلینتون و کمپین انتخاباتی نادرست وی نیز در پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری تأثیر مهمی داشت. مطمئنا ً اگر به جای خانم کلینتون، آقای کلینتون دهه نودی رقیب ترامپ می بود، ترامپ حتی به نرده های کاخ سفید هم نزدیک نمی شد چه برسد به اینکه ساکن اتاق بیضی شود. اصولا ًتکبرذاتی هیلاری کلینتون، زن بودن وی دریک جامعه مردسالار و قدرت محور، و تعلق وی به الیگارشی فاسد و البته اشتباهات فاحش حزب دموکرات در طراحی کمپین انتخاباتی و بی تفاوتی نسبت به برخی ایالت های کلیدی و تعیین کننده مانند میشیگان، ویسکانسین و فلوریدا سبب ساز پیروزی ترامپ شد.
5. اما ورای این معیارهای ماهوی، یک شاخص ملموس دیگر نقش بسیار اساسی در تعیین برنده انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ایفاء می کند و آن شاخص "وضعیت اقتصادی" است. معروف است که ترامپ به سه عدد و شاخص علاقه خاص دارد: شاخص بورس، شاخص اشتغال و شاخص انرژی (قیمت نفت/ بنزین). تا قبل از آغاز پاندمی کروناویروس و تبدیل آمریکا به بزرگترین قربانگاه بیماری کووید – 19 در جهان، این شاخص ها مایه مباهات ترامپ بودند و با اتکاء به رشد و رونق اقتصادی بی سابقه در سه حوزه بورس، انرژی و اشتغال، وی خود را موفق ترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا توصیف می کرد و پیروزی در انتخابات بعدی برای او به مفروضی قطعی و غیرقابل خدشه تبدیل شده بود. میزان اعتماد به نفس ناشی از این توفیقات اقتصادی به حدی بالا رفته بود که حتی ترامپ را به گزافه گوئی های بی سابقه درتاریخ آمریکا مبنی بر مادام العمر شدن ریاست جمهوری اش، لزوم اصلاح قانون اساسی و... کشانده بود. اینک اما کاخ رویاهای ترامپ زیر ضرب کرونا ویروس و جنبش ضدنژادپرستی درحال فروپاشی است. مگرآنکه معجزه ای یا فاجعه ای در مقیاس جهانی به مدد او آید.
ب) امکان و ظرفیت ها:
با وجود محدودیت ها و موانع جدی، هنوز هم فرصت ها و امکانات قابل توجهی برای پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد:
1. سورپرایز اکتبر: روسای جمهور مستقر معمولا ً از فرصت ماه ماقبل انتخابات برای ارائه برگ برنده خود استفاده می کنند که به آن سورپرایز اکتبر می گویند. گرچه آنگونه که در چهارسال اخیر شاهد بوده ایم، هر روز و هر لحظه می توان انتظار شگفتانه تازه ای از ترامپ داشت و او خود را محدود به سورپرایز اکتبر نمی سازد. لذا بعید است در فرصت 100 روزه تا انتخابات، ترامپ از قدرت فوق العاده خود در شگفتی سازی در عرصه داخلی یا بین المللی استفاده نکند.
2. بدنه رای ثابت قدم: رنگین پوستان آمریکائی (مشتمل بر سیاه پوستان، لاتین تبارها و آسیائی تبارها) حداکثر 20 درصد جامعه آمریکا هستند و شاکله اصلی این جامعه را سفیدپوستان تشکیل می دهند. بدنه رای اجتماعی ترامپ به سفیدپوستان ِکمتربرخودار، کم سواد، غیرمرکزنشین تعلق دارد که درصد قابل توجهی از جامعه آمریکا را تشکیل می دهند. دوقطبی سازی جامعه در پس تشدید تنش های ضد نژاد پرستی، سیاستی است که ترامپ برای تهییج و به میدان آوردن بدنه حامیان خود در پیش گرفته است.
3. نظام انتخاباتی: سیستم خاص و منحصر به فرد انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که مبتنی بر مجموع آراء کالج الکترال و نه آراء مستقیم مردم است، هرگونه اطمینان به نتایج نظرسنجی ها را که مبتنی بر نظر آحاد مردم را سست و بی اثر می سازد. در انتخابات 2016 نیز نه تنها هیلاری کلینتون در کلیه نظرسنجی از ترامپ پیش بود، بلکه در مجموع آراء نیز سه میلیون رای بیش تر از ترامپ کسب کرد، اما پیروز نهائی بر اساس سیستم انتخاباتی آمریکا، ترامپ بود.
4. دوگانه سازی خیر و شر: ترامپ در طول تبلیغات انتخاباتی و حتی در دوره ریاست جمهوری اش، همواره از دوگانه سازی خیر و شر و معرفی اوباما – کلینتون- بایدن به عنوان منبع شر و خود به عنوان دشمن شرور استفاده وافری کرده و می کند. تعلق بایدن به محور شر به زعم ترامپ، فرصت مناسبی برای احیای این دوگانه ایجاد کرده است. شاید انتخاب فردی مانند برنی ساندرز به عنوان کاندیدای دموکرات ها می توانست این حربه ترامپ را به طورکامل بی اثر سازد. البته بایدن تلاش نموده با طراحی و اجرای یک کمپین انتخاباتی هوشمندانه، از تکرار اشتباهات فاحش هیلاری کلینتون خودداری کند. کاری که با انتخاب یک معاون اول رنگین پوست و زن از سوی بایدن می تواند به تقویت پایگاه رای دموکرات ها منجر شود.
5. ترامپ ِغیرقابل پیش بینی: به نظر می رسد مقدس ترین اصل برای ترامپ "پیروزی در هر مبارزه یا ادعای پیروزی" است. اما در انتخابات ریاست جمهوری نمی توان صرفا ً "مدعی" پیروزی شد. لذا می توان انتظار داشت ترامپ برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری (و شاید بسترسازی برای تداوم آن یا انتقال ریاست در خاندانش) مصمم به پیروزی در انتخابات به هر شکل ممکن و با هر وسیله و توجیهی است: از کشف واکسن کرونا تا بهبود سریع اوضاع اقتصادی، از تقلب در انتخابات تا ادعای تقلب رقیب و حتی نپذیرفتن شکست و عدم ترک کاخ سفید. به نظر می رسد نه تنها سورپرایز اکتبر بلکه باید در انتظار شگفتانه های زیادی در ماه های آتی باشیم. نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نه تنها برای دوگانه ترامپ – بایدن، بلکه برای آمریکا و جهان، حال و آینده و نظم و بی نظمی جهانی سرنوشت ساز است.
نظر شما :