تحریم ها علیه ایران و روسیه به پایان روابط ترنس-آتلانتیک می انجامند؟ (بخش ششم)
«تاثیر توتال» و نابودی پروژه های آمریکایی در روسیه
نویسندگان: راوی عبدالعال (استاد مدیریت بین الملل در دانشکده تجارت هاروارد و رئیس مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس) و آریل بروس (سخنران دانشگاه هاروارد و از اعضای ارشد مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس)
دیپلماسی ایرانی: ایران و روسیه در چند سال گذشته مقاومت خود در برابر تحریم ها و همچنین توانایی شان در وفق دادن خود با شرایط را نشان داده اند. یکی از واکنش های ایران به تحریم ها ایجاد «اقتصاد مقاومتی» با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کشور در برابر همه شوک های اقتصادی و کاهش وابستگی به یک کالای خاص بوده است. روسیه هم خودش را با شرایط موجود وفق داده و چشم انداز جدیدی به تجارت های اروپایی و آسیایی ارائه کرده است.
تطبیق روسیه با تحریم ها و چشم انداز جدید تجارت های اروپایی و آسیایی
عمده سرمایه گذاری های نوواتِک در سال 2018 اساسا در 1) توسعه میدان سالمانفسکوی، 2) طرح مهندسی پروژه گاز طبیعی مایع قطب شمال، و 3) پلتفرم های مبتنی بر جاذبه بود. این سرمایه گذاری ها مخارج شرکت را به شدت بالا برد، اما شرکت همچنان قصد دارد یک پروژه چند میلیارد دلاری گاز طبیعی مایع قطب شمال را در شبه جزیره گایدان اجرایی کند که انتظار می رود در سال های 2022 و 2023 عملیاتی شود. آخرین تصمیمات سرمایه گذاری این شرکت در ماه سپتامبر 2019 اعلام شد. این سرمایه گذاری ها با گرایشات مشاهده شده در پروژه گاز طبیعی مایع یَمَل که یادآور موفقیت نوواتک است، همخوانی دارد. این دو میدان نفتی توانایی تولید سالانه 36 میلیون تن گاز طبیعی مایع را دارند. این تولید 1) هدف بلند مدت روسیه برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی مایع و رسیدن به دیگر تولیدکنندگان، 2) لزوم بین المللی سازی صادرات گاز، و 3) مداخله روسیه به دلیل منافع کاری توتال در پی مشارکت مستقیم 10 درصدی آن در پروژه، را تایید می کنند.
نوواتک از آنچه که «تاثیر توتال» خوانده و به توانایی یک کشور هدف تحریم در جذب شرکای بین المللی به رغم تحریم ها و ناتوانی در دسترسی به بازارهای اوراق قرضه و وام ایالات متحده برای تامین مالی بلند مدت، اطلاق می شود. این تاثیر را زمانی می توان مشاهده کرد که یک شرکت در یک کشور اعمال کننده تحریم ها همچنان می تواند سرمایه گذاری موفقی در کشور تحریم شده داشته باشد. از این رو، یک عامل مهم روان شناختی وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.
توتال در کنار شرکت «سینوک» چین، شرکت نفت ملی چین و کنسرسیوم ژاپنی «میتسویی-جاگمِک»، هر یک منافع مستقیم 10 درصدی در پروژه گاز طبیعی مایع قطب شمال داشته اند و منافع نوواتک هم 60 درصد است. قوانین روسیه به طور رسمی به هیچ شرکت خارجی اجازه نمی دهند بیش از 25 درصد از مالکیت یک پروژه را داشته باشند. از آنجایی که توتال 11.6 مشارکت غیرمستقیم در پروژه از طریق سهم 19.4 درصدی در نوواتک دارد، منافع اقتصادی آن از این پروژه با توجه به منافع مستقیم 60 درصدی نوواتک می شود 21.6 درصد. پروژه گاز طبیعی مایع قطب شمال نشان می دهد که از دیدگاه اقتصادی، مهم ترین دغدغه کشور تحریم شده متنوع سازی پرتفوی شرکای اقتصادی آن است. برخی از کشورهای اروپایی اکنون آماده اند تا دست کم در بخش گاز در گستره این قوانین جدید فعالیت کنند چرا که بخش نفتی به دلیل سیاست گذاری ها و قوانین ایالات متحده مخاطرات بیشتری دارد.
حذف دلار از پروژه های گاز خیلی ساده تر از پروژه های نفت خام است. حتی با اینکه تجارت گاز طبیعی مایع خیلی سریع بازارهای مجزا را به یکدیگر مرتبط کرده و گسترش داده و به انعطاف پذیری و نقدینگی بیشتر انجامیده، اما گاز بر خلاف نفت هنوز یک کالای جهانی به شمار نمی رود. گاز طبیعی هنوز تحت سلطه نیروهای منطقه ای و محلی است و از این رو، قیمت گاز همچنان بسته به منطقه متغیر است، اما قیمت نفت جهانی است. به علاوه، در رابطه با گاز هنوز تنظیم قراردادها به یورو، یوآن و پوند بریتانیا ممکن است.
قابلیت تطبیق شرکت های آمریکایی در این محیط نوظهور رو به کاهش است. به عنوان نمونه می توان به «اکسون موبیل» اشاره کرد: اکسون موبیل و روسنِفت در سال 2012 یک توافق همکاری 3.2 میلیارد دلاری امضا و بر اکتشاف در آب های عمیق در دریای سیاه و توسعه دارایی های ساحلی در سیبری توافق کردند. این توافق بخشی از استراتژی کلی روسیه برای توسه میدان های سبز به ویژه نفت شیل به شمار می رفت. اگرچه روسیه بزرگ ترین بخش از تولیدات نفت و گاز اکسون موبیل نبود، اما اکتشاف و تولید در قطب شمال چالش های مختص خود را داشت و از این رو از دیدگاه ایالات متحده، این توافق می توانست بخشی از رشد آتی احتمالی باشد. اکسون موبیل نیز همانند بسیاری از شرکت های انرژی غربی که در روسیه سرمایه گذاری کرده بودند از جمله توتال فرانسه، از تحریم ها انتقاد کرد. پس از اجرایی شدن تحریم ها بسیاری از پروژه ها متوقف شده بودند. اکسون در ژوئیه 2015 از اداره کنترل دارایی های خارجی ایالات متحده خواست تا یک سری معافیت هایی را در نظر بگیرد؛ این خواسته رد شد. اکسون در سال 2017 بار دیگر برای معافیت از تحریم های ایالات متحده علیه روسیه درخواست داد که مجددا رد شد. اکسون در سال 2018 روسیه را ترک کرد.
اکسون فضای زیادی برای مانور دادن نداشت چرا که نهایتا یک شرکت آمریکایی است و بازار اصلی آن نیز بازار ایالات متحده است. این شرکت از نظام مالی ایالات متحده سود می برد. اگر اکسون در روسیه می ماند مجبور بود همان رویه ای را در پیش بگیرد که شرکت های اروپایی در پیش گرفتند: ارز غالب بر توافق ها را تغییر دهد، با شرکت های چینی همکاری کند، خطوط اعتباری با نهادهای مالی چینی و روسی امضا کند و تحت حمایت سیاسی دولت روسیه قرار بگیرد. خطر مواجه شدن با جریمه سنگین به دلیل لغو تحریم ها برای اکسون خیلی بالا بود؛ اگرچه این اتفاق در سال 2017 به طور محدود رخ داد. با توجه به چنین پیش زمینه ای اکسون نمی توانست به فعالیت های خود در روسیه ادامه دهد. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: موسسه روابط بین الملل فرانسه / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :