حمله به تأسیسات نفتی آرامکو و تغییر محاسبات امنیتی خاورمیانه

روسیه جای امریکا را برای عربستان می گیرد

۱۶ مهر ۱۳۹۸ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۸۶۷۳۲ نگاه ایرانی خاورمیانه
شهره پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: این حمله به قلب بازار نفتی و اقتصاد جهانی جدای اهمیت منشا آن این آگاهی را برای سعودی ها داشت که تا چه اندازه در برابر عملیات مشابه آسیب پذیر هستند و تا چه اندازه در تعهدات ایالات متحده در امنیت سعودی و نقش واشنگتن در معماری امنیتی منطقه جای شک و تردید وجود دارد.
روسیه جای امریکا را برای عربستان می گیرد

نویسنده: شهره پولاب، دکترای جغرافیای سیاسی

دیپلماسی ایرانی: در ساعات اولیه 14 سپتامبر 2019 مجموعه پالایشگاهی بزرگ بقیق و میدان نفتی حقل خریص متعلق به شرکت آرامکو در شرق عربستان سعودی مورد حمله موشکی و پهبادی قرار گرفتند و عربستان سعودی با شش گردان ویژه سیستم ضدموشکی پاتریوت ساخت امریکا نتوانست هواپیماهای بدون سرنشین و موشک های کروز را در حمله به تأسیسات مهم نفتی این کشور تشخیص دهد. 

واکنش صریح ایالات متحده به حمله علیه تأسیسات آرامکو با این عنوان که این حمله علیه عربستان سعودی بوده و نه علیه ایالات متحده و اینکه دولت وی از پاسخ سعودی در قبال پرداخت هزینه پشتیبانی می کند، یک روند مهم در سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به خاورمیانه و خلیج فارس را برجسته می کند که در آن آمادگی واشنگتن برای سرمایه گذاری منابع نظامی و اقتصادی در دفاع از امنیت متحدانش در حال کاهش است. 

این حمله به قلب بازار نفتی و اقتصاد جهانی جدای اهمیت منشا آن این آگاهی را برای سعودی ها داشت که تا چه اندازه در برابر عملیات مشابه آسیب پذیر هستند و تا چه اندازه در تعهدات ایالات متحده در امنیت سعودی و نقش واشنگتن در معماری امنیتی منطقه جای شک و تردید وجود دارد.

عربستان سعودی برای پیشگیری از وقایعی چون حملات نفتی و با واهمه از تغییر نگرش ایالات متحده در خلیج فارس به دنبال کمک از سایر کشورها برای تقویت بنیه حفاظتی خود خواهد بود. چنانچه به گزارش خبرگزاری یونهاپ "Yonhap" کره جنوبی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان برای تقویت سیستم دفاع هوایی کشورش از کره جنوبی درخواست کمک کرده است.

نکته: در سال 1945 اتحادی میان فرانکلین روزولت، رئیس جمهوری وقت امریکا با ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود  شکل گرفت که به واسطه آن امریکا متعهد شد در ازای دسترسی به چاه های نفت عربستان سعودی، امنیت این کشور را تامین کند. به نظر می رسد نوع واکنش دونالد ترامپ به وقایع اخیر در تاسیسات آرامکو نه تنها این اتحاد را بلکه محاسبات امنیتی در خاورمیانه را دچار تغییر کند.

حادثه آرامکو همچنین می تواند پیامدهای فراتر از عربستان سعودی داشته باشد. چنانچه اسرائیل ممکن است دریابد که واقعیت های جدید سیاست خارجی ایالات متحده، مفروض بر این نخواهد بود که در هنگام ضرورت و در رویارویی با تهدیدات استراتژیک، ایالات متحده دفاع از متحدان خود را تضمین کند. عدم تعهد واشنگتن به متحدان می تواند جسارت دشمنان را برای تهدیدات بیشتر افزایش دهد. 

تردیدها در خاورمیانه و خلیج فارس در ارتباط با تضمین تعهد واشنگتن به دفاع از متحدان با این احساس تقویت می شود که ایالات متحده با توجه به عدم وابستگی به واردات نفت از خلیج فارس، در حال تغییر در استراتژی های امنیتی و کاهش تعهد به دفاع از منافع ملی متحدان منطقه ای خود است. واکنش های ترامپ در قبال سرنگونی یک فروند هواپیمای بدون سرنشین امریکایی از سوی ایران در 20 ژوئن 2019، هشدارهای ایران برای بستن تنگه هرمز و توقف تانکر نفتی با پرچم انگلیس "استینا ایمپرو" در پاسخ مستقیم به توقیف یک نفت کش ایرانی در 4 ژوئیه در نزدیکی جبل الطارق به تردیدهای رهبران عرب منطقه در عربستان، امارات، قطر، بحرین و عمان قوت می بخشد.

در 16 سپتامبر دو روز پس از حملات به زیرساخت های نفتی عربستان، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در نشست سه جانبه با روسای جمهوری ترکیه و ایران آمادگی مسکو را برای کمک به عربستان در صورت خرید سلاح های روسی که قادر به دفاع از هرگونه تجهیزات سعودی هستند، اعلام کرد. این واکنش روسیه به حمله اخیر پهپادها به تأسیسات نفتی آرامکو، حلقه روابط نظامی آمریکا و عربستان سعودی را با قراردادهای تسلیحاتی چند میلیارد دلاری هدف قرار می دهد. 

افزایش تنش ها اشتیاق پوتین را برای سرمایه گذاری در منطقه برمی انگیزد تا فرصت را برای بهره برداری از روابط ایالات متحده با کشوری با نفوذ در دنیای عرب- عربستان- که از لحاظ تاریخی روابط ویژه ای با واشنگتن داشته، به دست آورد. پوتین می خواهد روسیه را با ایالات متحده به عنوان شریک اصلی سعودی ها جابه جا کند. روسیه این تجربه را از زمان حمایت از بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و با اعزام نیروی نظامی به سوریه در سال 2015 کسب کرده که فرصت های از دست رفته از سوی ایالات متحده را به سوی خود جذب کند. روسیه جنگ داخلی در سوریه را فرصتی برای آزمایش تاکتیک های نظامی، نمایش فناوری های جدید و پیشرفته و ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی خود در کمرنگ شدن حضور ایالات متحده دانست.

اساس سیاست روسیه آن است که بدون آنکه بخواهد نقش کلانتر منطقه را بازی کند، با همه کشورهای منطقه مناسبات خوبی داشته باشد تا بتواند از منافع تجاری بیشتری بهره مند شود. این در تضاد کامل با اهداف ایالات متحده است که مجبور است برای داشتن قدرت هژمونیک در خاورمیانه هزینه های حفظ نظم را متحمل شود.

سفر ماه آینده پوتین به عربستان سعودی بر ظهور روسیه به عنوان یکی از ذینفعان بزرگ ژئوپلیتیکی در خاورمیانه به مسکو فرصتی می دهد تا همکاری خود با ریاض را در موضوعاتی از جمله امنیت انرژی آغاز کند. مسکو با اعلام مفهوم امنیت جمعی در امنیت خلیج فارس می تواند با قراردادهای نظامی و توافقات بر سر قیمت نفت ابتکار عمل بیشتری نیز داشته باشد. پوتین با پیشنهاد به ریاض برای تصمیم گیری عاقلانه و خرید سلاح از مسکو برای داشتن امنیت بیشتر به کشورهای منطقه این پیام را دارد که برای مقابله با چالش های امنیتی تنها نیستند. خرید اس-300 روسی توسط ایران و خرید جدیدترین مجتمع دفاع موشکی اس-400 آنکارا از روسیه، مثال هایی بوده که پوتین برای ترغیب ریاض برای خرید سلاح دفاع موشکی روسی استفاده کرده است.

آسیب رساندن به زیرساخت های بزرگترین صادرکننده نفت جهان شدیدترین هراس از شروع یک جنگ در خلیج فارس را به دنبال ماه ها تنش میان ایالات متحده و ایران به وجود آورده است. مورد اتهام قرار دادن ایران با این عنوان که در مقابل سیاست فشار حداکثری از سوی امریکا دست به اعمال تلافی جویانه زده، می تواند منطقه را وارد یک فاز جنگی کند که هیچ کسی تمایلی به ورود به آن ندارد. در این شرایط روسیه ترجیج می دهد از وجوهات دیپلماتیک و حفظ روابط خود با عربستان سعودی برای کمک به خنثی کردن تنش ها استفاده کند. این موضوع در محاسبات امنیتی منطقه ای و حتی جهانی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به احتمال زیاد در سفر ماه آینده پوتین به عربستان مطرح خواهد شد.

در حقیقت، یکی از پیامدهای مهم ژئوپلیتیکی حمله به تاسیسات آرامکو می تواند مشارکت نزدیک تر عربستان سعودی و روسیه در سایه کاهش مسئولیت ایالات متحده در برابر متحد عربش باشد که در آن مسکو با نفوذ به بازار تحت تسلط ایالات متحده محاسبات امنیتی را در منطقه خاورمیانه دچار تغییر کند. 

کلید واژه ها: حمله به آرامکو ایران و عربستان عربستان و امریکا ایالات متحده امریکا دونالد ترامپ روسیه روسیه و عربستان سعودی ولادیمیر پوتین


( ۴۲ )

نظر شما :

مریم حکیمی نژاد ۲۱ مهر ۱۳۹۸ | ۰۹:۰۶
این نوشتار با بیانی ساده ولی شیوا ، مقاصد زیرکانه و هوشمندانه ی پوتین ، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی روسیه در خاورمیانه را به تصویر کشیده است. پازل هارتلند پوتین رو به تکمیل است!
" یار دبستانی . ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۲:۲۴
" با سلام . - بدون شک ، تسلط بر هارتلند و کنترل نبض انرژی جهان ، طی ۱۰۰ گذشته ، همواره به عنوان فاکتور برتری و عامل پیروزی قدرتهای سلطه جو بر رقبای بین المللی خود ، بوده و هست . این منطقه از زمین طی قرن گذشته ، همواره شاهد نزاع پنهان و آشکار قدرتهای جهانی جهت تثبیت و تحمیل هژمونی خود میباشد . (روزی شوروی ، روزی انگلیس ، روزی امریکا،و شاید هم روزی روسیه و چین و ...) اما نباید فراموش کرد که در این میان تنها قلب تپنده واقعی هارتلند ، متعلق به فرزند او ، تمدن کهن دیار ( ایران عزیز) با پیشینه ای چند هزار ساله در حیات و مدیریت و حاکمیت بر منطقه غرب آسیا می باشد ، که حتی در ضعیفترین حالات و وضعیت سیر تمدنی خود نیز همواره خاری در چشم هر سلطه جویی بوده است . بی تردید تا وقتیکه هارتلندی هست رقابت بی پایان میان قدرتهای جهانی برای تسلط و کنترل ، آن نیز هست ، (که این به معنای تهدیدی دائمی و عدم پایان ناآرامی ، و استرس و اضطرابی ماندگار برای ساکنین نجیب و بافرهنگ این منطقه میباشد) پس چه بهتر که فزرندان قلب زمین ، خود به پا خواسته و بار دیگر کنترل و مدیریت هارتلند را بدست گرفته و یک بار برای همیشه به این رقابت کثیف پایان دهند و بار دیگر صفا و آرامش را به قلب مهربان زمین برگردانند . به قول حکیم نظامی گنجوی که میگه: "همه عالم تن است و ایران دل           نیست گوینده زین قیاس خجل" " چون که ایران دل زمین باشد  دل ز تن به بود یقین باشد " * و چه بهتر است که دل مهربان و کهنسال زمین تحت سرپرستی فرزندان واقعی و پاک نهاد خود باشد ، نه هر بیگانه اهریمن سرشت بی صفتی .*