تحلیل گفتمان پیام دونالد ترامپ به گردهمایی رهبران چین، روسیه و کره شمالی

نویسنده: وحید افراسیابان، دانشجوی دکتری رشته مطالعات منطقهای در دانشگاه علامه طباطبایی
دیپلماسی ایرانی: پیام اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا، در شبکه اجتماعی «تروث سوشیال»، که در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۲۵ همزمان با گردهمایی رهبران چین، روسیه و کره شمالی در پکن منتشر شد، نمونهای برجسته از دیپلماسی شخصی و سبک گفتمانی منحصربهفرد اوست. این پیام با در هم تنیدن ارجاعات تاریخی، تمجیدهای دوپهلو و طعنههای سیاسی تند، اهداف چندگانهای را دنبال میکند: یادآوری نقش تاریخی آمریکا به چین، هشدار به شکلگیری یک بلوک ضدآمریکایی و تقویت تصویر خود به عنوان یک رهبر قاطع. این گزارش به واکاوی لایههای مختلف این پیام و تحلیل ابعاد راهبردی آن میپردازد.
بستر و زمینه پیام
برای درک عمیق این پیام، باید به زمانبندی انتشار آن توجه کرد. این متن دقیقاً در لحظهای منتشر شد که رسانههای جهان بر نمایش قدرت نظامی چین در رژه «روز پیروزی» و همگرایی رهبران سه کشور (چین، روسیه و کره شمالی) متمرکز بودند. این همزمانی، پیام ترامپ را از یک توییت ساده به یک بیانیه سیاسی معنادار تبدیل میکند که هدف آن تحتالشعاع قرار دادن روایت رسمی این گردهمایی و ارسال پیامی مستقیم به بازیگران اصلی آن است.
متن کامل پیام ترامپ
سوال بزرگی که باید به آن پاسخ داده شود این است که آیا شیء جین پینگ، رئیس جمهور چین، از حجم عظیم حمایت و «خونی» که ایالات متحده آمریکا برای چین داده است تا به این کشور در تضمین آزادیاش از یک مهاجم خارجی بسیار ناخوشایند کمک کند، یاد خواهد کرد یا خیر. بسیاری از آمریکاییها در تلاش چین برای پیروزی و افتخار جان باختند. امیدوارم که آنها به حق مورد احترام قرار گرفته و از شجاعت و فداکاریشان یاد شود! باشد که رئیس جمهور شیء و مردم شگفتانگیز چین جشن بزرگ و ماندگاری داشته باشند. لطفاً گرمترین درودهای من را به ولادیمیر پوتین و کیم جونگ اون، در حالی که علیه ایالات متحده آمریکا توطئه میکنید، برسانید.
واکاوی لایههای گفتمان
تحلیل پیام ترامپ را میتوان در سه لایه اصلی طبقهبندی کرد:
۱. فراخوانی تاریخ و ایجاد تعهد اخلاقی
ترامپ پیام خود را با یک پرسش آغاز میکند که هدف آن، القای یک پیشفرض بنیادین است: چین مدیون فداکاریهای آمریکاست. او با استفاده از عباراتی قدرتمند مانند «حمایت عظیم» و «خونی که آمریکا داده است»، به سرمایه نمادین ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و نقش آن در کمک به چین برای مقابله با «مهاجم خارجی بسیار ناخوشایند» (اشاره به امپراتوری ژاپن) ارجاع میدهد. این یادآوری تاریخی صرفاً یک بازگویی وقایع گذشته نیست، بلکه ابزاری است برای ساختن یک چارچوب اخلاقی که در آن، همپیمانی کنونی چین با روسیه و کره شمالی به منزله نوعی ناسپاسی و خیانت به آن فداکاریها تلقی میشود.
۲. تفکیک ملت از حاکمیت
در ادامه، ترامپ با تغییری در لحن خود، مردم چین را «شگفتانگیز» میخواند و برایشان «جشنی بزرگ و ماندگار» آرزو میکند. این تکنیک که در آن از ملت تمجید و به حاکمیت انتقاد میشود، یک استراتژی کلاسیک در دیپلماسی عمومی است. این رویکرد به او اجازه میدهد تا ضمن ارسال پیام هشدارآمیز خود به رهبران سیاسی پکن، از منظر افکار عمومی چهرهای منصف و غیرضدملی از خود به نمایش بگذارد و شکافی نمادین میان مردم و دولت چین ایجاد کند.
۳. طعنه و تحقیر به عنوان ابزار سیاسی
نقطه اوج پیام در جمله پایانی آن نهفته است. جایی که ترامپ با طعنهای گزنده میگوید: «گرمترین درودهای من را به ولادیمیر پوتین و کیم جونگ اون برسانید، در حالی که علیه ایالات متحده توطئه میکنید». این عبارت نمونهای بارز از کاربرد کنایه و طنز سیاسی در گفتمان اوست. این زبان دوپهلو همزمان چند کارکرد دارد:
تحقیر و بیاعتبارسازی: اتحاد این سه رهبر را نه یک ائتلاف راهبردی، بلکه یک «توطئه» مینامد.
نمایش قدرت: نشان میدهد که او از این اتحاد هراسی ندارد و با صراحت آن را به چالش میکشد.
تحریک پایگاه داخلی: این نوع صراحت و بیپروایی برای مخاطبان داخلی او جذاب است و تصویر رهبری قوی را تقویت میکند.
در مجموع، پیام دونالد ترامپ بازنمایی دقیقی از ایدئولوژی و نظم جهانی مطلوب اوست. نظمی که در آن ایالات متحده آمریکا مرکز قدرت و معیار مشروعیت باقی میماند و دیگر قدرتها، حتی رقبای بزرگی مانند چین، در نهایت به آن نیازمند و مدیون هستند. این پیام در بافت ژئوپلیتیک کنونی حامل چند پیام راهبردی است:
هشدار به محور اقتدارگرایان: این پیام یک اخطار مستقیم به پکن، مسکو و پیونگیانگ است که آمریکا اتحاد آنها را زیر نظر دارد و آن را تهدیدی علیه منافع خود تلقی میکند.
یادآوری نقش تاریخی آمریکا: ترامپ به جهان یادآوری میکند که نظم کنونی تا حد زیادی مرهون هزینههایی است که آمریکا در گذشته پرداخته است.
تاکید بر برتری آمریکا: او با بیان اینکه چین بیشتر به آمریکا نیاز دارد تا برعکس، بر موضع برتر اقتصادی و راهبردی کشورش تاکید میکند و این گردهمایی را کماهمیت جلوه میدهد.
نهایتا این پیام کوتاه یک کنش سیاسی است که با استفاده از ابزارهای گفتمانی، تلاش کرده روایت قدرت در عرصه بینالمللی را به نفع دیدگاه «اول آمریکا» شکل دهد.
نظر شما :