ماجرای ما و آمریکا بعد از برجام
اگر مذاکره ای در کار باشد!
نویسنده: محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دیپلماسی ایرانی: ما خوب یاد گرفتهایم چگونه خود را همیشه تکرار کنیم. در مقابل تجربه مقاومت میکنیم، تا ویرانمان نکند. تلاش میکنیم تجربهها را چنان مصادره کنیم که خود دست نخورده و ترک برنداشته بر جا بماند. اگر هم ترک برداشت، سعی میکنیم به آن بی اعتنا بمانیم، باشد تا در یک تجربه موافق دیگر، آن را جبران کنیم.
هنوز نمیتوان در باره مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا قضاوت کرد. اما تا همین جا میتوان تجربه ماههای گذشته را مرور کرد. آن را یک تجربه پیش روی همگان بر شمرد، و از هر کس خواست نسبت به موضع گیریهای خود بازاندیشی کند، و به جای تکرار خود، خود را بازآفرینی کند.
وقتی ترامپ از برجام خارج شد، سه صدای بلند طنین انداز شد. اول صدای براندازان بود. تصورشان این بود که دیگر کار تمام است و نشستند و به بعد از جمهوری اسلامی اندیشیدند. دوم صدای برخی از چهرههای اصلاح طلب بود، آنها توصیه کردند اگر آب دست مسئولان است زمین بگذارند و به شتاب به مذاکره با ترامپ تن دهند. صدای سوم صدای اصولگرایان تندرو بود. آنها از مقاومت تمام عیار سخن گفتند. گفتند آمریکا به زودی در مقابل قدرت عظیم ایران عقب نشینی خواهد کرد و ایران را در آستانه یک پیروزی بزرگ بر همه قدرتهای جهان و منطقه دانستند.
اگر مذاکراتی در جریان باشد، احتمالاً این هر سه صدا تلاش میکنند خود را از زیر بار این اتفاق خشک و سالم و ترک برنداشته بیرون بیاورند. براندازان سکوت میکنند، اما در دل امید میاندوزند که مذاکرات شکست بخورد و آنها دوباره بر طبل و سنج گذشته بکوبند. اصلاح طلبها احتمالاً مدعی خواهند شد از اول درست میگفتند و شروع مذاکرات نشانه صدق ادعاهای آنان است. جناح مقابل را متهم میکنند که برای کشور هزینه بیهوده ساختند. اما اصولگرایان تندرو، مذاکره را بیهوده قلمداد میکنند، در دل امید میبرند کار به جایی نرسد و حتی اگر دستشان رسید اختلال هم میکنند.
به این ترتیب رویداد نابه هنگام و غیر منتظره مذاکره میان ایران و آمریکا، تجربهای خواهد بود که هیچ کس خود را به آب آن نمیزند. هر کس خود را تکرار میکند یکی با تاکید بر اهمیت آن، و دیگری با انکارش.
اگر مذاکرهای میان ایران و آمریکا جریان پیدا کند، براندازان باید تصدیق کنند، نظام بیش از آنچه فکر میکنند قدرت بازیگری در دورههای بحرانی دارد. میتواند با تکیه بر ریشههای اجتماعی و تمهیدات منطقهای بیش از آنچه فکر میکنند ایستادگی کند. آمریکا هم در اعمال قدرت محدودیت دارد و هر چه بخواهد قادر به انجامش نیست. اصلاح طلبان باید تصدیق کنند سیاست منحصر به گفت وگو نیست. سویه جدالی سیاست را نباید فراموش کرد و سویه جدالی، نیازمند اعمال قدرت، بازیگری درست و مقاومت معقول است. اصولگرایان تندرو هم باید بیاموزند هیچ قدرتی نامحدود نیست، و اعمال قدرت بدون توجه به محدودیتهایش، خنجر به پشت خود کوبیدن است.
ماجرای ما و آمریکا بعد از برجام، یک رویداد بزرگ سیاسی است. اما این تجربه به شرطی به یک تجربه پربرکت جمعی تبدیل خواهد شد که هر یک از بازیگران دامن خود را به تجربه بیالاید، خیس شود و خود را بازآفرینی کند. ظرفیت بازآفرینی را هنگامی میتوان افزایش داد که بازیگران از خیال تحقق یک هدف بزرگ در زمان کوتاه دست بردارند. برانداختن جمهوری اسلامی برای براندازان، تحقق بخشیدن به یک دموکراسی تمام عیار برای اصلاح طلبان و به کار آوردن یک رژیم تماماً انقلابی یا تماماً اسلامی، برای اصولگرایان تندرو، اهداف به ظاهر بزرگ است. اما هر کدام با علم اهداف بزرگ، درصدد جا به جایی مردان قدرتی به جای مردان دیگر قدرتند. همه در به حساب نیاوردن مردم هم داستان خواهند بود. همه هم داستانند در تبدیل سیاست به چرخیدن در بر همان پاشنه پیشین.
همه با فریاد تغییرات بزرگ، به تداوم یک منطق تکرار شونده کمک میکنند.
مردان سیاست ایرانی، به ندرت دست به چنین بازاندیشیهایی میزنند. همه خود را تکرار میکنند. اما مردم اینچنین نیستند. مردم خوب در آب تجربهها خیس میشوند. حافظههاشان فعال است. فاصله میان مفاهیم تکرار شونده و واقعیتهای سترگ را مشاهده میکنند. نمیتوانند تجربههای زیسته خود را خوب بیان کنند. اما میدانند که در رسانهها، حرفهای مفت بسیار است. سخن متفاوتی نمیسازند، اما به سخنهای موجود هم بی اعتنایی میکنند. این راز و رمز فاصله میان مردم و صحنه متعارف سیاسی در ایران امروز است.
اگر نیروهای سیاسی خود را نقد و بازیابی کنند. در خلال این بازیابی فرصت دیدن دیگری را هم پیدا میکنند. فرصت دیدن خود را هم خواهد یافت. در نتیجه وحدتی حاصل نمیشود، اما هر کدام با زبان و روایت تازه، به صحنه بازخواهد گشت. همین تغییر در صدا و سخن و واژگان، درونی کردن تجربه برای مردم است و کمک کردن به آنکه رویدادها به تجربههای جمعی تبدیل شوند و خرد جمعی را بیافزایند.
نظر شما :