دور دوم تحریم ها و کمک به انحراف کشاندن قتل جمال خاشقجی
آغاز تحریم های ثانویه، شروع تنش فرسایشی میان ایران و آمریکاست
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – از روز دوشنبه (14 آبان ماه) تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران که شامل بخشهای نفتی و بانکی است، اجرایی می شود. البته دونالد ترامپ هم با این اقدام خود در برابر چالشهای جدید داخلی و بین المللی قرار خواهد گرفت. اما این مسئله چه تاثیری بر تحولات منطقه خاورمیانه خواهد داشت؟ از امروز تنش آمریکا و ایران که در آستانه چهل سالگی خود قرار دارد، چه اقتضائاتی پیدا خواهد کرد؟ جامعه جهانی در بستر این تنش چه رفتار واکنشی را از خود نشان خواهند داد؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوالات گفت و گویی را با فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بین الملل ترتیب داده است که در ادامه از نظر خواهید گذراند:
با آغاز تحریم های ثانویه آمریکا اکنون دور جدیدی از تنش های تهران واشنگتن شروع شده ارزیابی شما از تحولات ناشی از این تنش که تقریباً از امروز وارد دور جدیدی شده است، چیست؟
اول این که نمی توان امروز را منفک از دیروز و روزهای پیشین دانست. تنها تفاوت امروز به عملیاتی شدن تحریم های ثانویه باز می گردد. با این حال این تنش در یک پروسه ۴۰ ساله تا به امروز ادامه داشته است. جدا از این مسئله وقتی که مسئله تحریم ها را مورد تحلیل قرار میدهم برای من جای بسیار تعجب دارد که چگونه است که یک کشور میتواند برای تمام جهان تعیین تکلیف کند که روابط اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و دیگر ابعاد خود را بر اساس منافع ایالات متحده آمریکا تنظیم کند! این انتقاد اگر چه در وهله اول در خصوص رفتارهای ظالمانه و یک طرفه ایالات متحده وارد است، اما انفعال و پذیرش ساده این قدرت طلبی آمریکا از سوی جامعه جهانی بیشتر مورد نقد است. چرا جامعه جهانی به این سادگی تن به فشارهایی میدهد که هیچ گونه قطعنامه و یا توافقی بین المللی هم روی آن وجود ندارد و تنها و تنها سیاستهای یک طرفه آمریکا آن را تعیین و تبیین کرده است. اما در خصوص ارزیابی این تنش باید گفت که با اعمال دور دوم تحریم های آمریکا شرایط به گونهای پیش رفته که به نظر میآید در کوتاه مدت و حتی میان مدت امیدی به تعدیل شرایط وجود نداشته باشد. از یک سو دولتی در ایالات متحده روی کار آمده که در رادیکال ترین حالت برای تنش با ایران قرار دارد و از آن سو تهران نیز بعد از عبور از مسیر خط قرمزها و مذاکره با تهران با واشنگتن چیزی را به دست نیاورده است. لذا از امروز و با آغاز این دور از تحریمها میتوان انتظار تنش رو به افزایش را در چند سال آینده مد نظر داشت. چون هر دو طرف علیرغم مواضع اعلامی، دیگر به سمت مذاکره و ایجاد راه حل میل نخواهند داشت. از امروز (14 آبان ماه) به بعد باید شاهد تنشی باشیم که احتمال دارد حتی آن قدر طولانی شود که به فرسایشی شدن هم کشیده شود، چنانی که در این 40 هم شده اشت. چون به نظر می رسد در تهران قدرت از کف طیف مایل به گفت و گو و مذاکره خارج شده است و در آغاز قرن پانزدهم هجری شمسی (1400) این طیف تندرو باشد که در کشور عنان کار را در دست بگیرند و به این ترتیب که شرایط به گونه ای پیش خواهد رفت که نمی توان در آن ثبات و عدم تنش را شاهد بود.
اما این تنش برای تهران چه تفاوت هایی با دوره های پیشین دارد؟
با توجه به نکاتی که گفته شد به نظر میرسد تنش پیش رو کمی جدیتر از دورههای پیشین باشد. البته متاسفانه این را هم باید بگویم که یکی از دیگر تفاوت های آینده این تنش، عدم وجود امید در جامعه ایران به دلیل وجود برخی رفتارهای سوء دولتمردان و مسئولین و نیز شرایط متشتت اقتصادی و معیشتی است. یقینا به تبع این مسئله میزان امیدواری و اعتماد مردم و جامعه نسبت به مواضع مسئولین کاسته خواهد شد و این نکته میتواند تاثیر مخرب جدی خود را داشته باشد. مضافا این که شکل گیری برخی اعتراضات و اعتصابات از جمله رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، کشاورزان و دیگر اقشار آینده مبهمی را پیش روی کشور گذاشته اشت که با بیشتر شدن فشارها از امروز معلوم نیست که شرایط داخلی از نظر اجتماعی و حتی امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ مضافا رد لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم یا همان CFT هم شرایط را برای ادامه کار به خصوص با اروپایی ها سخت می کند. به نظر میرسد برخی در داخل اهمیت، حساسیت و نبود زمان را در مواجهه درست، منطقی و عقلانی با فشارهای آمریکا درک نکرده اند و یا احساس می کنند که اکنون منافع شخصی و گروهی بر وضعیت کشور ارجحیت دارد. واقعاً این دست از رفتارها به شدت نگران کننده است و در ادامه کار اگر تکرار شود، خود بار مضاعفی در کنار تحریمهای آمریکا خواهد بود.
اما آغاز تحریم ها از امروز چه تاثیراتی بر شرایط منطقه خواهد داشت؟
ببینید اگر چه اکنون مسئله قتل جمال خاشقجی تحولات منطقه عربی خاورمیانه را تحت الشعاع قرار داده است، اما در حال حاضر مسئله بازگشت دور دوم تحریم ها علیه ایران میتواند کمک حال عربستان سعودی از دو جهت باشد؛ اول این که تا اندازه ای افکار عمومی جهانی به سمت ایران و تحریمها منحرف کند و دوم هم به افزایش بستر برای سیاست های ضد ایرانی عربستان سعودی ذیل این تحریم ها در آینده اشاره داشت. مسئله مهم دیگر هم به فروش نفت ایران باز می گردد. در این خصوص عربستان سعی در همکاری کامل با سیاست های کاخ سفید داشت به گونه ای که در این رابطه سعودی ها اعلام کردند در پی تحریم ایران٬ تولید نفت را افزایش میدهند تا هم ثبات بازار حفظ شود و هم جلوی افزایش قیمت گرفته شود. اما به نظر تدوام این شرایط نه برای عربستان که برای کل منطقه خاورمیانه مقدرو نباشد. از این رو باید منتظر تحولات جدیدی در حوزه نفت و انرژی در خاورمیانه هم باشیم. ببینید مسئله آن قدر جدی است که ایالات متحده آمریکا حتی به کمک عربستان سعودی نتوانست فروش نفت ایران را صفر کند، لذا در سایه معافیت ۸ کشور و البته دورههای ۱۸۰ روزه برای کاهش خرید نفت از ایران، عربستان سعودی سعی خواهد داشت تا تولید خود را برای جایگزینی نفت ایران بالا ببرد. همین مسئله مطمئنا در آینده منطقه کانون تحولات دیگری خواهد بود. باید منتظر ماند و دید که آینده چه تحولاتی را رقم خواهد زد.
در نگاهی کلان تر به واقع آغاز تحریم های ثانویه آمریکا علیه ایران، جامعه جهانی را دچار چه تحولاتی خواهد کرد؟
در این خصوص اکنون شرایط به گونه رقم خورده که آمریکا و شخص ترامپ در یک دو راهی قرار دارند. اگر چه آغاز دور دوم تحریمها علیه ایران میتواند آسیبهای سختتری به ایران وارد کند چرا که مبادلات تجاری اصلی ایران یعنی بخشهای بانکی، نفت، کشتیرانی و بیمه را هدف قرار داده است. اما در آن سو معنی دیگر این تحریمها این است که هیچ کشوری دیگر از ایران نفتی خریداری نکند. در طول تمام این سال ها یگانه ابزار فشار آمریکا بر جامعه جهانی این بوده است که کسی که به جرگه این تحریمها علیه ایران نپیوندد از چرخه مبادلات تجاری با آمریکا حذف میشود و متعاقبش هم مورد تنبیه و جریمه قرار می گیرد. خوب قطعا در شرایط تحریمهای جدید نهتنها برای تهران مسائلی را ایجاد میکند، بلکه برای برخی دیگر کشورهای جهان که می تواند شامل شرکای واشنگتن هم شود، مسئلهساز باشد. این تحریمها همچنین برای ترامپ بهمفهوم یک چالش دیپلماتیک جدید است. این مسئله برای رئیس جمهور آمریکا مطرح است که چگونه با کشورهایی رفتار کند که با وجود تحریمها همچنان به واردات نفت از ایران ادامه میدهند؟ از آن سو نیز مسئله ساز و کار ویژه اتحادیه اروپا مطرح است. اگرچه آغاز تحریم های ثانویه آمریکا خشنودی تلآویو، ابوظبی و ریاض را در پی داشت، اما از آن طرف خشم و تاسف برلین، لندن و پاریس را هم در پی داشته است. لذا تقابل قاره سبز با آمریکا، ذیل تحریم های ثانویه میتواند ابعاد جدیدی به تحولات جامعه جهانی بدهد. حال باید منتظر ماند و دید که در این بستر، کاخ سفید و تحریمها شرایط را برای جامعه جهانی تعریف میکند و یا این که اتحادیه اروپا برای اولین بار توان ایستادگی در مقابل سیاست های کاخ سفید را خواهد داشت و می تواند تعریف مستقلی را از ایالات متحده داشته باشد.
نظر شما :