نشست آتی مسکو به مراتب مهمتر از نشست تهران
از نشست سه جانبه تهران توقع زیادی نداشته باشیم
گفت وگوی از عبدالرحمن فتح الهی؛ عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – نشست سه کشور ایران، روسیه و ترکیه دیروز در تهران حول محور آینده سوریه با حضور حسن روحانی، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان برگزار شد. این نشست در حالی برگزار شد که تحولات ادلب و پیگیری مساله صلح، محور اصلی گفت و گوها بود. روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه در بیانیه پایانی نشست تهران بر پایبندی خود به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و همچنین اهداف و اصول منشور ملل متحد تاکید و تصریح کردند که این اصول از سوی همگان باید محترم شمرده شود. برای بررسی تاثیرات این نشست دیپلماسی ایرانی گفت وگویی را با نعمت الله ایزدی، آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی و اولین سفیر در روسیه ترتیب داده که در ادامه می خوانید:
نشست سه جانبه تهران بعداز ظهر دیروز با حضور سران سه کشور ایران، روسیه و ترکیه صورت گرفت. اما علیرغم اهمیت و جایگاه این نشست در سایه تحولات منطقه دیدار روحانی، اردوغان و پوتین به کلی گویی ها و خواندن چند بیانیه کتبی در خصوص تحولات جاری سوریه گذشت؛ در سایه این نکته آیا می توان گفت که تهران این فرصت دیپلماتیک را هدر داد. ارزیابی شما از این نشست سه جانبه چیست؟
در این خصوص من نمی توانم بگویم که تهران برای این نشست چه تصمیماتی داشته است. آیا مقامات فقط به دنبال یک شوی سیاسی صرف بوده اند و یا به دنبال رسیدن به راهکارهای جدی و عملی در خصوص تحولات سوریه ؟! این را باید از دست اندرکاران، مشاورین و برگزارکنندگان این نشست پرسید. اما باور من در این خصوص از قبل این بوده است که بسیار بعید به نظر می رسید در این دور از نشست بتوان به نتیجه قاطع و تصمیمی اساسی در خصوص سوریه دست یافت. لذا این نشست به یک شوی سیاسی و دروهمی دیپلماتیک تنزل یافت. این مساله ناشی از دو دلیل عمده است. اول به دلیل این که اختلاف نظرات سه کشور در خصوص راه حل سوریه سبب شده است تا نتوان به یک راهکار واحد در این رابطه رسید. دلیل دوم هم به نگاه روسیه باز می گردد. در این خصوص به نظر می رسد که مسکو علاقه دارد اگر تصمیم مهم و راهکاری عملیاتی قرار است از دل این نشست ها در خصوص تحولات سوریه بیرون بیاید، این اتفاقا مهم دیپلماتیک در جایی صورت گیرد که اعتبار آن از نشست سه جانبه تهران بالاتر بوده و اولویت کرملین هم این است که این اتفاق مهم در خاک روسیه باشد. از این رو است که روسیه دور بعدی این نشست سه جانبه را در مسکو برگزار خواهد کرد. به نظر می آید تا آن زمان پوتین سعی دارد با برخی تحرکات دیپلماتیک یپروزی سیاسی جدی برای خود در سوریه رقم بزند، لذا نشست آتی در مسکو مهم تر از تهران خواهد بود. علیرغم این مساله خود نفس حضور آقای اردوغان و پوتین در تهران اهمیت بسیار بالایی دارد و می تواند اعتبار این نشست دیروز را بالاتر ببرد. اما در خصوص پاسخ به سوال شما این نکته را هم باید گفت ظرفیت های این نشست بیشتر از این هم نبود که بتوان از دل آن منتظر اتفاق مهم و یا مواضعی جدی بود. لذا کل اجلاس چنانی که اشاره داشتید به کلی گویی های سران سه کشور گذشت.
نگاه روسیه در شرایط کنونی می تواند نوعی تک روی قلمداد شود و در نهایت تنش زا باشد؟
یقینا روسیه نه تنها دوست دارد، بلکه خود را تعیین کننده اول و آخر صحنه تحولات سوریه می داند. خصوصا که سوابق طولانی در روابط دمشق – مسکو هم بر این طرز تلقی روسیه هم دامن می زند. چرا که روسیه، سوریه را منطقه نفوذ سنتی خود در منطقه خاورمیانه می داند. لذا تمام تلاش این کشور این است که حل و فصل نهایی جنگ 7 ساله سوریه توسط خود روس ها رقم بخورد. اما برای پاسخ دقیق تر سوال مهم شما بگذارید از بعد دیگر مساله را بررسی کنیم. ببینید نه ایران و نه ترکیه و نه گروه های معاند و مسلح توان و ظرفیت دیپلماتیک و پتانسیل چانه زنی سیاسی به اندازه روسیه ندارند. اکنون ایران، هم با عربستان و هم با آمریکا در تنش جدی قرار دارد. اخیرا هم آنکارا شرایط مشابهی را با تهران در روابطش با واشنگتن تجربه می کند. اما مسکو علیرغم برخی اختلافات و حتی اعمال تحریم های جدید کاخ سفید توان مذاکره و چانه زنی سیاسی با آمریکا و عربستان را دارد به خصوص که ترامپ علاقه جدی به گفت وگو با پوتین هم داشته و دارد. مضافا این نفوذ مسکو بر تهران و آنکارا بر توان و ظرفیت سیاسی روسیه می افزاید. نکته مهم دیگر این است روسیه علیرغم این که در مقایسه با ترکیه و به خصوص ایران خسارت های کمتری را به لحاظ انسانی و مالی دیده است، به تبعش هم مشکلات کمتری را تحمل کرده است. با این تفاسیر باز روسیه اجازه نمی دهد حتی با تحمل این خسارت ها از جانب ترکیه و ایران در قضیه جنگ سوریه این دو کشور نقش کلیدی داشته باشند. چرا که همان طور که اشاره داشتم روسیه، سوریه را منطقه نفوذ سنتی خود می داند. به خصوص که اکنون سوریه به کلید توازن قدرت با آمریکا هم بدل شده است.
به ترکیه اشاره شد؛ رفتار دوگانه آنکارا در قبال پرونده سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؛ از یک سو ترکیه النصره را جزء گرو های تروریستی قرار داده و از آن سو هم گفت و گوهای سیاسی خود را برای تعدیل مواضع این گروه در خصوص ادلب انجام داده است؛ به موازات این فعالیت ها ترکیه سعی دارد با ایران و روسیه در مساله سوریه همکاری های خود را ادامه دهد. این رفتار یک بام و چند هوای اردوغان می تواند بر ائتلاف سه کشور اثرات سوء خود را داشته باشد؟
اگر به مواضع دیروز اردوغان نگاه کنید شاهدید که آنکارا به شدت بر مسائل جاری سوریه حساس است. این مسائل سبب رفتارهای به زعم شما یک بام و چند هوای آنکارا شده است. چرا که از یک سو نگاه جدی بر مساله ادلب دارد و در این راستا خواستار عدم حمله نظامی به این استان سوریه شده است. از سوی دیگر هم نگرانی جدی بر آغاز موج دوم آوراگان سوریه دارد. چون به باور ترکیه جنگ در ادلب باعث افزایش موج آوارگان در ترکیه خواهد بود. این مساله دایره حساسیت اردوغان را بیشتر می کند، چرا که در سایه تنش خود با آمریکا و اعمال تحریم های این کشور کاهش جدی بر ارزش پولی لیر ترکیه وارد شده و به تبعش مشکلات اقتصادی ترکیه هر روز جدی تر می شود. لذا مساله آورگان سوریه می تواند بار مضاعفی بر اقتصاد ترکیه بگذارد. از این زاویه نگاه اردوغان به دلیل نزدیکی ترکیه و همجواری آن با سوریه به شدت نگران اثرات سوءتحولات همسایه خود بر اقتضائات اقتصادی و امنیتیش است. به خصوص که دیروز تهران مساله ادلب و شرق فرات را به عنوان اولویت های بعدی پرونده سوریه عنوان کرده است. اما در مقابل اردغان از عدم اقدام نظامی در ادلب در نشست دیروز سخن گفت. لذا من معتقدم که در سایه این مسائل است که ترکیه و شخص اردوغان سعی دارد با یک سیاست منعطف سبب کاهش اثرات جنگ سوریه بر منافع و اهداف ترکیه شود. از این رو به نظر می آید که این اختلاف نظرات میان ترکیه با روسیه و ایران ادامه داشته باشد و در آینده ای نزدیک نمی توان شاهد حل و فصل این اختلافات میان سه کشور بود.
در سایه نکات شما آینده محور این ائتلاف به کجا خواهد رسید؟
اگر روسیه در مواضع و نگاه کلان خود به شرکایش در پرونده سوریه قدری منعطف تر عمل کند و از میزان تک روی های مورد نظر پوتین کاسته شود، می توان در آینده ای نزدیک شاهد روابط پررنگ تر تهران با مسکو بر سر پرونده سوریه بود. در این راستا یقینا ترکیه هم ناچار به پذیرش اقتضائات این همکاری خواهد بود. اما اگر هر کشوری بخواهد راه خود را برود، یقینا آن چه رخ خواهد داد، متلاشی شدن این ائتلاف خواهد بود. هر چند که اکنون به لحاظ شکلی و صوری سه کشور همراهی های جدی با هم دارند، اما نمی توان منکر اختلافات محتوایی آنها بود. لذا باید تهران، مسکو و آنکارا در خصوص آینده همکاریهای خود بر سر پرونده سوریه به اشترکات نظر بیشتری همت گمارند.
نظر شما :