بحران ترامپ سختتر از مشکل کندی است
تفاوتهای کره شمالی و کوبا
نویسنده: ریچارد کلاس
دیپلماسی ایرانی: تشبیه وضعیت کلی در شبه جزیره کره به «بحران موشکی در کوبا» بسیار معمول شده است. انجام این کار قابل فهم است چرا که شباهت های زیادی بین این دو مورد وجود دارد. برای مثال در شرایطی رخ داد که نیروی نظامی ضعیف تر سعی داشت با حرکتی استراتژیک تعادلی نظامی ایجاد کند. در سال 1962 شوروی سعی داشت موشک های هسته ای خود را در نزدیکی ایالات متحده قرار دهد. امروز کره شمالی در حال برنامه ریزی برای ساخت موشک های بالستیک قاره پیما و مجهز کردن آنها به کلاهک های هسته ای برای هدف قرار دادن ایالات متحده است. با این حال تفاوت هایی حیاتی وجود دارد که مورد کره شمالی را بسیار متفاوت تر و ستیزه جویانه تر می کند.
برای شروع، باید توجه کرد که این اولین بحران سیاست خارجی دوران رئیس جمهور ترامپ در هفت ماهی است که از عمر دولت او می گذرد. اما در زمان بحران موشکی کوبا، دولت کندی فاجعه خلیج خوک ها، ملاقات سخت با نیکیتا خروشچف در وین و ایجاد دیوار برلین را از سرگذرانده بود. رئیس جمهور کندی آموخته بود که می تواند به افراد و سازمان های مختلف اعتماد کند. او کمیته اجرایی شورای امنیت ملی را برای مدیریت بحران ها ایجاد کرده و به آنها نظارت داشت.
دولت ترامپ چنین انسجامی را در این زمینه نشان نداده است. طی یک دوره بحرانی چندروزه، سیاست گذاران آمریکایی سیاست های متضاد مختلفی را اعلام کردند که از تغییر رژیم، نابودی سلاح های هسته ای به عنوان پیش شرط مذاکرات و حتی مذاکرات آزاد متغیر بود و همه این سیاست ها به صورت عمومی اعلام شد. کنفرانس مطبوعاتی 10 آگوست نشان داد که همه چیز به همان صورتی بود که قبلا وجود داشت. درحالی که استراتژیست تیم ترامپ، استیو بنن هم دیگر حضور ندارد.
یکی دیگر از تفاوت های عمده بحران کوبا با بحران فعلی در خصوصی بودن ماجرای بحران کوبا بود. اغلب مسائلی هم که در رابطه با بحران کوبا به بیرون نشت می کرد غیرعمدی بود. در مقابل اما در بحران کره شمالی عمدتا با اظهارات اغلب متصاد مقامات دولتی، نظرات و توئیت های رئیس جمهور مواجه هستیم که به طور مستقیم رهبر کره شمالی کیم جونگ اون را هدف قرار می دهند و همه آنها در منظر عمومی قرار داده می شوند. جمع و جور کردن موقعیتی که در منظر عمومی قرار می گیرد به مراتب سخت تر است.
شاید تفاوت دیگر این بود که راه حل بحران کوبا به نظر بسیار واضح بود. از همان ابتدا مشخص بود که کندی نمی تواند اجازه دهد موشک های روسی در کوبا باقی بمانند. مشخص بود که تحریم می تواند از این قضیه جلوگیری کند در حالی که حملات هوایی همه آنچه در کوبا بود را نابود می کرد. مجموعه ای از افراد نابغه اقداماتی را رقم زدند که کارهای خروشچف را خنثی می کرد. چنین بسته ای برای موضوع کره وجود ندارد. چیزهایی وجود دارد که دو طرف خواهان رسیدن به آن هستند. آمریکا به دنبال پیمان صلح برای پایان دادن به جنگ کره، حتی عادی سازی روابط دیپلماتیک یا تغییر رژیم است و مشخص نیست که کدام راه حل بهتر خواهد بود.
کره جنوبی و ایالات متحده تمرینات نظایمی مشترک خود را رها نمی کنند درحالی که این حرکت حداقل می تواند تنش ها را به طور چشمگیری کاهش دهد. به نظر کیم هم دوست ندارد که توسعه سلاح های خود را کنار بگذارد چرا که از نظر او ادامه این کار باعث می شود که نقشه تغییر رژیم از سوی ایالات متحده ناکام بماند. حالا به فیل بزرگ و واقعی درون اتاق نگاهی کنید. کیم می گوید که هرگز سلاح هسته ای را کنار نخواهد گذاشت در واقع چنین کاری بر اساس قانون اساسی کره شمالی غیرممکن است. درحالی که ترامپ و سه رئیس جمهور قبل از او روی این مساله اصرار داشتند. به نظر ایالات متحده هم به گزینه مذاکرت در زمانی که آزمایشات موشکی ادامه دارد، تن نخواهد داد. بنابراین به این سوال می رسیم: آیا ترکیبی از تحریم ها و فشار چین و آمریکا باعث می شود کیم آزمایش ها را متوقف و مذاکرات را شروع کند؟ اگر پاسخ این سوال نه باشد پس باید با این بن بست چه کرد و خطر جنگ ما را به کجا خواهد برد؟ در این میان ضروری است که دولت ترامپ هر چه سریع تر خود را جمع وجور کند تا بتواند دست به اقدامی هماهنگ بزند. جاهای خالی دولت باید پر شود و جهت گیری و عملکرد تیم امنیت ملی مشخص شود.
منبع: الجزیره/ مترجم: رزوبه آرش
نظر شما :