روابط عبری – عربی در حال تعمیق است؟

یارکشی منطقه‌ای عربستان با مجازات حزب‌الله لبنان

۲۴ اسفند ۱۳۹۴ | ۱۷:۳۰ کد : ۱۹۵۷۲۱۷ نگاه ایرانی خاورمیانه
مجید مرادی، عضو شورای علمی دانشنامه اسلام معاصر در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نوشت: اگر سعودی‌ها مسیر رویارویی با حزب‌الله و دولت و ملت را ادامه دهند و عرصه لبنان را برای هم‌پیمانان ایران خالی کنند، نتیجه‌ای جز تقویت نفوذ رقیب قدرتمند خویش نخواهند گرفت.
یارکشی منطقه‌ای عربستان با مجازات حزب‌الله لبنان

نویسنده: مجید مرادی، عضو شورای علمی دانشنامه اسلام معاصر مقیم بیروت
دیپلماسی ایرانی: این هم از طنزهای روزگار است که سه روز پس از سالگرد جنایت بئر العبد که در 8 مارس 1985 با همکاری سازمان جاسوسی سیا و عربستان سعودی اتفاق افتاد، قطعنامه ای به کارگردانی این پادشاهی در اتحادیه عرب به تصویب می رسد که حزب الله را در فهرست سازمان های تروریستی قرار می دهد. اما آن حادثه که به شهادت 80 تن و زخمی شدن 120 تن انجامید، علامه سید محمد حسین فضل الله (2010-1935) را هدف قرار داد که در رسانه های غربی رهبر معنوی حزب الله تلقی می شد. طبق اعترافات ویلیام کیسی رییس وقت سیا، بندر بن سلطان سه میلیون دلار در اختیار کیسی قرار داد تا انتقام تفنگداران امریکایی کشته شده در انفجار بیروت را از فضل الله که به باور دو طرف مشوق انجام عملیات انتحاری مقر تفنگداران امریکایی بوده است را بگیرد.
فضل الله از آن حادثه جان به در برد و سال ها بعد که دست داشتن سفیر وقت سعودی در واشنگتن در آن جنایت آشکار شد، بهره برداری مناسب تبلیغاتی از آن نشد و حزب الله هم گویا مصلحت وقت در آن می دید که این موضوع را به اختلاف و شکافی میان خود و البته ایران با سعودی ها تبدیل نکند. حتی خود مرحوم فضل الله از این موضوع بیشتر به بخشی که به تلاش امریکا برای ترور خویش و کشتن ده ها شهروند غیر نظامی مربوط می شد نظر داشت و به ویژه پس از بهبود روابط ایران با عربستان از میانه دهه نود میلادی اساساً موضوع بئر العبد پایان یافته تلقی شد تا این که در سال های اخیر در سایه تنش های میان ایران و سعودی دوباره مورد توجه قرار گرفته است. البته اقدامات تروریستی عربستان به این جنایت محدود نمی شود و رد پای آن در بسیاری از اقدامات تروریستی در مناطق مرزی ایران و در داخل سوریه به چشم می آید. اما اقدامات تروریستی سعودی ها به شکلی بسیار وسیع و گسترده در سوریه از سال 2011 تاکنون و از طریق حمایت های تسلیحاتی و مالی سازمان های تروریستی ای مانند جبهه النصره تداوم دارد و با ورود شبه نظامیان حزب الله به سوریه و در حمایت از نظام بشار اسد عملاً درگیری میان حزب الله و عربستان سعودی در سوریه آغاز شد و سپس به یمن نیز کشیده شد که حزب الله در آنجا از جماعت حوثی حمایت می کرد. اختلافات میان این دو در بحرین و عراق هم امتداد داشته و دارد.
به رغم این رویارویی ها اما بدبین ترین صاحب نظران هم شاید پیش بینی روزی را نمی کردند که سطح رویارویی میان عربستان سعودی و مقاومت اسلامی به یارکشی منطقه ای و فرامنطقه ای عربستان برای اعلام جنگی رسمی با این حزب و بلکه مجازات دولت و ملت لبنان منجر شود.
عربستان سعودی پس از همراه کردن شورای همکاری خلیج فارس با خود در گنجاندن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی و سپس تکرار این اقدام در جلسه وزرای کشور اتحادیه عرب در روز جمعه 21 اسفند در جریان نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب در قاهره موفق به گنجاندن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی شد که با تحفظ عراق و لبنان و الجزایر مواجه شد. وزیر خارجه عراق جواب محکمی به عربستان داد و حزب الله و حشد الشعبی عراق را حافظان کرامت عرب و اتهام تروریست بودن را به کسانی متوجه کرد که این دو گروه را تروریستی می دانند. البته از وزیر خارجه لبنان جبران باسیل انتظار می رفت موضع محکم تری ابراز کند و حداقل مانند وزیر کشور لبنان نهاد المشنوق رفتار کند که بیانیه داد و حزب الله را از اتهام تروریستی بودن تبرئه کرد.
این در حالی است که باسیل در جریان نشست سابق وزرای خارجه اتحادیه عرب نسبت به محکومیت ایران برای حمله به ساختمان سفارت و کنسولگری سعودی در تهران و مشهد اعلام تحفظ کرده بود.
گفته می شود که رویارویی عربستان با لبنان از همین جا شروع شد که وزیر خارجه لبنان حاضر نشد اقدام مهاجمین به سفارت عربستان در تهران و مشهد را محکوم کند. بعد از آن عربستان سلسله ای از اقدامات را علیه لبنان انجام داد که گنجاندن نام حزب الله آخرین این اقدامات است. پیش از این البته عربستان قول کمک سه میلیارد دلاری اش را به ارتش لبنان پس گرفت و شهروندانش را از سفر به لبنان بر حذر داشت و خواهان بازگشت سعودی های مقیم لبنان شد و نشان داد که برنامه اخراج لبنانی های شاغل در این کشور را که گویا به 300 هزار نفر می رسند در سر دارد. که این خود برای لبنان که از اقتصادش از ریه کشورهای عربی خلیج فارس نفس می کشد مجازات بزرگی است.
اما در گام اخیر که احتمالاً گام آخر هم نخواهد بود عربستان سعودی نه تنها حزب الله را که بخشی از دولت لبنان را هم تشکیل می دهد در فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه عرب قرار داد بلکه از این فراتر رفت و همراه با بحرین و قطر و کویت و امارات، نسبت به بند همبستگی با لبنان هم اعلام تحفظ کردند که این نشانه اوج رویارویی با لبنان و نوعی اعلام همبستگی با رژیم صهیونیستی و باز گذاشتن دست این رژیم برای تجاوز مجدد به لبنان است. بند مورد نظر عبارت است از "اعلام همبستگی اعضای اتحادیه عرب با لبنان و حمایت سیاسی اقتصادی از دولت لبنان به گونه ای که به وحدت ملی و امنیت و ثبات و حاکمیت ملی بر تمامی اراضی این کشور کمک کند و تاکید بر حق ملت لبنان بر آزادسازی و بازپس گیری مناطق اشغالی مزارع شبعا و تپه های کفرشوبا و بخش لبنانی روستای غجر و حق این ملت در مقاومت در برابر هر گونه تجاوز".
ملاحظه می کنیم که میزان کینه عربی از مقاومت لبنان به جایی رسیده که حاضر نیست حق ملت لبنان را در برابر هر گونه تجاوزی به رسمیت بشناسد.
اما حکم به تروریست بودن حزب الله در حالی صادر می شود که دفاتر امنیتی رژیم جنایتکار صهیونیستی در بسیاری از پایتخت های عربی فعال است و اکنون با برداشته شدن اعلام همبستگی با دولت لبنان در مقابل اشغال، روابط عبری - عربی نوید توسعه بیشتر را می دهد و بعید نیست که در آینده نزدیک دولت عربستان اقدام به پس گرفتن حمایت های سیاسی سه دهه اخیرش از حزب الله در مقابل اسراییل و اعلام این حزب به عنوان گروهکی مسلح و متجاوز به اراضی اسراییل نماید.
اما چه چیزی سبب شد تا عربستان این گونه شمشیر را از رو ببند و به رمز شرف ملت های عرب که انتقام شکست های پیشینشان را از دشمن تا دندان مسلح گرفته است اهانت کند؟ این کشور اکنون در پی فرافکنی شکست های خویش در منطقه است؛ و سعی دارد تا از هر عاملی که می تواند توجیه این شکست ها باشد بهره گیرد و به موازات این و در سطحی فراتر در پی بازیافت عصبیتی عربی یا رشته پیوندی است که عرب ها را از موضعی مذهبی، یعنی با هویت سنی در مقابل ایران با عنوان نماد شیعه قرار دهد.
ابزارهای عربستان هم در رویارویی با ایران و هم پیمانانش متنوع است. از سویی حمایت تسلیحاتی و مالی این کشور از گروه های تروریستی مانند جبهه النصره و احرارالشام در سوریه که بر کسی پوشیده نیست و از سوی دیگر بهره گیری از ظرفیت سازمان های سیاسی بین المللی برای صدور بیانیه های رنگارنگ.
در این رویارویی عربستان از قدرت تشویقی اش هم که به مدد سلاح پول فراهم است بهره می گیرد. سودان را با دادن 5 میلیارد دلار از ایران جدا می کند. جیبوتی را هم به همین شیوه در مقابل ایران قرار می دهد. لبنان را هم با پس گرفتن وعده کمک هایش مجازات می کند. بنا به پاره ای از اطلاعات، سعودی ها در سال های گذشته در پی فریفتن پوتین با وعده خریدهای سخاوتمندانه هم بودند ولی ناکام ماندند و سپس در پی انتقام نفتی بر آمدند و با افزایش تولید نفت توطئه ای برای زمین گیر کردن روسیه و ایران به راه انداختند که همه را و از جمله خودشان را متضرر کرد.
به نظر می رسد عربستان با گنجاندن نام حزب الله در فهرست سازمان های تروریستی و تلاش برای انزوای لبنان از محیط عربی اش همچون اقدامات گذشته اش کامیاب نخواهد شد و بلکه هم پیمانان عربستان در لبنان مجبور به فاصله گرفتن از آن می شوند زیرا عربستان از راه انداختن جنگی در لبنان مشابه آنچه در یمن به راه انداخت باکی ندارد و این چیزی است که لبنانی ها با توجه به سابقه تلخ جنگ داخلی بیست ساله اصلاً رغبتی بدان ندارند.
کمتر از 24 ساعت پس از صدور بیانه اتحادیه عرب سعد حریری که به طور وراثتی هم پیمان سعودی هاست آن را در آنچه به داخل لبنان مربوط می شود نامقبول دانست، هر چند از حزب الله خواست تا به لبنان بازگردد. امروز حزب الله قوی تر از هر زمانی است و زمام امنیت لبنان در دست این حزب است. حزب الله دخالت خود را در سوریه با بیان این که هدفش مبارزه با تکفیری هاست توجیه کرده است و این که باید جنگ پیشدستانه با تروریست ها را در خارج از مرزها آغاز می کردیم تا امروز در در درون مرزها با آنان نجنگیم.
این راهبرد پیشدستانه و پیشگیرانه را نیز حزب الله ابداع نکرده است و هر قدرتی که این توان را در خود ببیند بدان اقدام می کند و شاید سعودی ها در یمن نیز به همین راهبرد متوسل شده اند. اما حزب الله امروز می تواند به مردم لبنان از همه طوایف بگوید که هدف من حفظ امنیت داخلی و بریدن پای تکفیری ها بود و دور نگاه داشتن لبنان از آشوب و جنگ و موفق هم شده ام. اما عربستان سعودی چه چیزی برای گفتن دارد؟ این کشور اکنون در یمن با علی عبدالله صالح می جنگد که به خاطر سرپا نگه داشتن او و جلوگیری از سقوط او انقلاب مردم یمن را ناکام گذاشت و نگذاشت تا اخوانی ها در یک قدمی شان پیروز شوند. همان گونه که در مصر نخستین دولت منتخب مردم را سرنگون کرد.
اما در لبنان اقدامات سعودی ها نتیجه معکوس خواهد داد و اکنون نشانه هایی از ایجاد شکاف میان عربستان سعودی و هم پیمانانش در لبنان و به موازات آن کم شدن فاصله میان جریان المستقبل و حزب الله آشکار شده است. اگر سعودی ها همین مسیر رویارویی با حزب الله و دولت و ملت را ادامه دهند و عرصه لبنان را برای هم پیمانان جمهوری اسلامی ایران خالی کنند، نتیجه ای جز تقویت نفوذ رقیب قدرتمند خویش نخواهند گرفت و این تقدیم نفوذ کامل به رقیب خلاف نصیحت اوباماست که ایران و عربستان را به تقسیم نفوذشان در منطقه فراخوانده است. آیا سعودی ها هم مانند نتانیاهو در وضعیتی قرار گرفته اند که حرف شنوی شان را از کاخ سفید از دست داده اند و یا می خواهند بدان تظاهر کنند؟

انتشار اولیه: دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴/ انتشار مجدد: پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴

کلید واژه ها: دکتر مجید مرادی حزب الله لبنان ایران و عربستان عربستان و لبنان


نظر شما :