ژئوپلیتیک در حال دگرگونی خاورمیانه
کشوری که شرق و غرب را می خرد
دیپلماسی ایرانی : از یک دهه پیش ما شاهد تحولات ژئو پالتیک در خلیج فارس هستیم. تغیرات اساسی در توازن قدرت در خاورمیانه پیش از این نیز آغاز شده بود که با اغتشاش های اخیر به دنبال جریان بهار عربی شدت بیشتری گرفت. همانطور که می دانیم ما در عرصه روابط بین الملل سه نوع قدرت داریم :
1. قدرت سخت یا نظامی .
2. قدرت نرم یا فرهنگی .
3. نوع سوم ترکیبی از دو مورد قبل است که قدرت هوشمند نامیده می شود.
ساختار قدرت در خاورمیانه در سه تا چهار دهه گذشته تغییرات محسوسی را تجربه کرده است. هم بازیگران اصلی منطقه ای داشته ایم و هم بازیگران فعال فرامنطقه ای . مصر، عراق، ایران ، سوریه ، اسرائیل و عربستان سعودی و بازیگر فرامنطقه ای صرفا یک مورد بود و آنهم ایالات متحده آمریکا. اما در ده سال اخیر ما شاهد تغییرات در ساختار قدرت در منطقه خاورمیانه بوده ایم. بازیگر فرامنطقه ای همچنان آمریکا است که با قدرت سرد همچنان در منطقه حضور دارد. جبهه بازیگران منطقه ای اما شاهد تحولاتی بوده است . بازیگرانی چون مصر، ایران، عربستان سعودی ، اسرائیل ، امارات متحده و قطر . مورد آخر کشوری بسیار کوچک است که در یک دهه اخیر نقش بسیار مهمی در تحولات منطقه ای ایفا کرده است. یکی از دلایل ظهور بازیگران جدید منطقه ای رشد اقتصادی کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس بوده است. برای روشن تر شدن این بحث می توانم آمار اقتصادی را در اختیار شما قرار دهم :
• از سال 2000 تا 2012 رشد میانگین درآمد سالانه در کل خاورمیانه 3 و نیم درصد بوده است . در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس،این رقم 5 درصد و در قطر به تنهایی 13 درصد بوده است.
• ذخایر بانکی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در بازه زمانی شش ساله از 2000 تا 2006 به 500 میلیارد دلار رسیده است. کل ذخایر بانکی این کشورها به 10 تریلیون دلار رسیده است.
• درآمد سالانه از حساب های پس انداز ملی تا امسال 77 میلیارد دلار است. 50 درصد بازار سهام مصر به کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس تعلق دارد. 75 درصد بازار سهام اردن متعلق به قطر و امارات متحده عربی است. بنابراین ما شاهد شکل گیری یک وابستگی میان کشورهای عربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس هستیم.
اما ویژه گی های محسوس قطر چیست که منجر به قدعلم کردن و به رخ کشیده شدن قدرت آن در معادلات منطقه ای می شود:
در قطر قدرت بسیار محدود است و منابع تصمیم گیری دو نفر هستند: امیر قطر و نخست وزیر. در عرصه سیاست داخلی تعداد اهرم های تصمیم گیرنده 4 نفر هستند: سیاست فرهنگی در اختبار همسر دوم امیر قطر است و سیاست های ورزشی هم در اختیار ولیعهد است. عامل دوم کم بودن جمعیت و ثروت کلان در این شور است. قطر حدود 1 میلیون و 800 هزار نفر جمعیت دارد. از میان این جمعیت قریب به 15 درصد قطری هستند. سایر ساکنین مهاجر هستند. ویژه گی سوم هم عزم و اراده امیر قطر است که به دنبال تبدیل کردن قطر به قدرتی نه تنها منطقه ای که عاملی موثر در سطح جهانی است.
اما عناصر قدرت در قطر چیست:
• قطر تحت پوشش امنیتی امریکا است. این ویژه گی خیال قطر را از یک بعد راحت و متمرکز به سایر ابعاد کرده است.
• عنصر دوم تبلیغات گسترده قطر است. این تبلیغات هم مستقیم و هم به شکل غیرمسقیم است .به شکل مستقیم چند شرکت چند ملیتی استخدام رسمی دولت قطر هستند برای انجام تبلیغات بین المللی. این سیستم قطر را منشا فرهنگ جهان عرب نشان می دهد. به شکل غیرمستقیم هم با برنامه های ورزشی و بین المللی کردن شرکت هواپیمایی قطر به کمک حاکمان دوحه آمده است. قطر در حال حاضر میزبان 6 دانشگاه امریکایی است.
• دیپلماسی فعال قطر عامل سوم است.شبکه الجزیره را باید بخشی ازهمین تبلیغات به حساب آوریم. بحث میانجی گری نیز به قطر قدرت بسیاری بخشیده است. در سال 2009 این قطر بود که با میانجی گری در لبنان مانع از یک جنگ داخلی شد. یکی از دیپلمات ها در این خصوص می گفت: ساعت 10 شب امیر قطر به بشار اسد رئیس جمهوری سوریه زنگ زد و به وی گفت: تو به من بدهکار هستی و باید از نفوذ خود بر حزب الله لبنان برای جلوگیری از وقوع جنگ داخلی استفاده کنی.
• سرمایه گذاری کلان این کشور در سرتاسر جهان هم عامل چهارم است.قطر در لبنان 100 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است. البته این رقم چندان کلان نیست اما لبنان هم عرصه رقابت چندین کشور است. در لیبی مقدار این سرمایه گذاری به 10 میلیارد دلار رسید. در سوریه 12 میلیارد دلار سرمایه گذاری داشته و در یونان 5 میلیارد دلار . در انگلیس 1 میلیارد پوند سهام خریداری کرده و 24 درصد بازار سهام لندن متعلق به قطر ست. در سال 2011 ، 30 میلیارد دلار حجم سرمایه گذاری های کلی قطر در جهان بود. کمک های میلیارد دلاری قطر به مصر، تونس و مراکش هم اخیرا اعلام شد.
نتیجه گیری از این بحث :
1. ماهیت قدرت بین المللی در حال تغییر شکل است. باید دید که نفوذ اقتصادی چه تاثیری بر ماهیت قدرت نظامی و فرهنگی دارد.
2. نقش کشورهای کوچک در روابط بین الملل تغییر می کند. نظریه پردازان رئالیست در مطالعه روابط بین الملل ، همواره نقش کشورهای کوچک را نادیده می گیرند. اما اکنون شاهد این تغییر هستیم که کشوری کوچک چون قطر بخصوص در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس نقش بسیار پررنگی بازی می کند.
3. ساختار قدرت در خاورمیانه و خلیج فارس در حال تغییر است و به سمت قطر معطوف می شود .
تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :