هشدار سوریه به ترکیه
با آتش بازی نکنید
دیپلماسی ایرانی: ناآرامی های مرزی که با شلیک چند خمپاره از سوی سوریه به طرف ترکیه آغاز شد، با گرفتن مجوز عملیات نظامی در خارج از مرزهای ترکیه توسط دولت اردوغان و پاسخ پراکنده ارتش ترکیه به این اقدامات وارد مرحله جدیدی شده است. گرچه ترکیه تا کنون تنها به تناسب آتش پرانی سوری ها، عکس العمل نشان داده است، اما تضمینی وجود ندارد که طی روزهای آینده نیز همین طور عمل کند. دکتر ماکان عیدی پور، تحلیل گر مسائل استراتژیک ابعاد این مسئله را برای خوانندگان دیپلماسی ایرانی شرح داده است:
طی روزهای اخیر مرز میان ترکیه و سوریه ناآرام شده است. این درگیری ها که با شلیک توپخانه سوریه به سمت روستایی در ترکیه آغاز شد، هنوز هم ادامه دارد. هنوز مشخص نیست که چنین اقدامی، در چه سطحی از سوریه تصمیم گیری شده، اما آن چه واضح است این است که سوریه به نحوی نشان داد که ترکیه باید آگاه باشد که شعله ای که با اقدامات و جانبداری های خود بر آن می دمد ممکن است منطقه را فراگیرد و اتفاقا مستقیما دامن خود ترکیه را بگیرد. این حرکت کوچکی بود که می توانست چنین پیامی را به ترکیه منتقل کند.
باید توجه داشت که این تبادل آتش، در مقیاس کمی بوده است. البته ترکیه بحث تناسب میان عمل و عکس العمل را در نظر گرفته است. از نظر جامعه بین المللی و نیز در مباحث نظامی باید عمل و عکس العمل متناسب باشند و باید از نیروی متناسب با هر دشمنی استفاده شود. مثلا اگر سوریه با خمپاره مرزهای ترکیه را مورد تهاجم قرار داده، ارتش ترکیه نمی تواند این کار را با یک حمله هوایی به پایتخت سوریه پاسخ گوید. کما این که دیدیم ارتش ترکیه این اقدام را با آتش توپخانه ای جواب داد. بنابراین ترک ها تلاش کردند تا عکس العملشان متناسب باشد تا از این طریق افکار عمومی خود را قانع کنند که ترکیه اقتدار خود را حفظ کرده و تمامیت ارضی خود را مورد توجه قرار می دهد. ثانیا به جامعه جهانی این پیام را منتقل کنند که جامعه جهانی باید هر چه سریع تر تصمیمی در باره سوریه اتخاذ کند.
اما آن چه از واکنش های ترکیه بر می آیند این است که ترکیه به هیچ وجه تمایل ندارد به تنهایی با سوریه درگیر شود. این امر می تواند چند دلیل داشته باشد. اول این که ترکیه نمی خواهد ثبات داخلی خود را از دست دهد. ثانیا می داند که درگیری با سوریه درگیری ای است که می تواند ابعاد مختلفی داشته باشد. در مرز بین سوریه و ترکیه مناطق کردنشینی وجود دارند که سوریه می تواند جنگ را به آن مناطق بکشاند و آن وقت است که ارتش ترکیه باید در مقابل کردهای سوریه که اتفاقا به بشار اسد وفادار هستند، بجنگد. جنگ از این طریق می تواند به داخل ترکیه کشیده شود. ثالثا ترکیه اقتصاد شکننده ای دارد. اقتصاد ترکیه مدلی نیست که این کشور به راحتی بتواند وارد درگیری نظامی شود. ترکیه برای تامین امنیت خود باید به پیمان هایی مانند ناتو تکیه کند. مدل اقتصاد ترکیه مدلی نیست که بتواند در یک جنگ تمام عیار، اقتصاد خود را هزینه کند. این کشور منابع طبیعی در اختیار ندارد که بتواند با فروش آن، هزینه جنگ خود را تامین کند. جنگ در ترکیه جایگاه ارتشی ها و منتقدین و نیز داعیه جدایی طلبی کردها را تقویت می کند. همه این ها می تواند موانع عمده ای برای دولت رفاه اسلامی برای ورود به جنگ باشد.
لذا مشاهده می کنیم که ترکیه از ناتو درخواست کمک می کند و منتظر پاسخ آن می ماند. باید توجه کرد ناتو هم درگیر روسیه است. روسیه در موقعیت بهتری برای حمایت از سوریه است. ایران نیز در موقعیتی است که حمایت های خود را از سوریه ادامه می دهد. به همین دلیل به نظر نمی رسد ناتو تمایلی برای حضور مستقیم در این جریان داشته باشد. البته غربی ها و ناتو به دنبال بهانه ای هستند تا با استفاده از آن، ضرب شستی به سوریه و ایران نشان دهند و کار را یک سره کنند. اما واقعیت این است که آن ها هم می دانند که کنار رفتن بشار اسد مشکلی از آن ها حل نخواهد کرد. جریان هایی که بر موج بیداری اسلامی سوار شدند افراط گرایان اسلامی و سلفی ها بودند. نفوذ این جریانات هر روز در حال افزایش است. لذا ناتو می داند مداخله در این منطقه مشکلی از آن ها حل نخواهد کرد.
علاوه بر آن باید توجه داشت که امریکا در موقعیت انتخابات است و به نظر نمی رسد اوباما بخواهد جنگی جدید را در پرونده خود ثبت کند. اوباما با خروج از عراق می تواند شانس هایی برای انتخابات به دست آورد اما اگر امریکا را درگیر جنگ جدیدی کند، موضوع پیچیده می شود. در عین حال به نظر می رسد اسرائیل هم مخالف این جنگ است. به این دلیل که رژیم صهیونیستی دوست دارد در حال حاضر همه توجه جهانی متوجه ایران و برنامه اتمی ایران باشد. هر چیزی که ذهن جهان را منحرف کند و به ایران فرصت بیشتری بدهد، برای اسرائیل ناخوشایند است. لذا به نظر می رسد دلایلی وجود دارد که چنین جنگی اتفاق نخواهد افتاد.
اما دلایلی هم وجود دارد که چنین جنگی به وقوع بپیوندد. ترکیه تا نیمه راه پیش رفته و اعلام کرده است که رژیم بشار اسد را به هیچ وجه قبول ندارد. منطق حکم می کند که دشمنی که شمشیر را برایش از رو بستی یا نابود کنی یا قبول کنی که نابود شوی. ترک ها قطعا به دنبال راه حل نهایی برای این بحران هستند. چه بهتر از بهانه ای که خود سوری ها به دست داده اند تا بتوانند در چارچوب روابط بین المللی هم دیگران را نسبت به اقدامات خود مجاب کنند.
اما تقدیم لایحه صدور مجوز برای انجام عملیات در خارج از مرزهای ترکیه توسط دولت آقای اردوغان به مجلس ترکیه و موافقت مجلس این کشور با این طرح، چند نکته را در بر دارد. نکته اول این است که آقای اردوغان با این کار در درجه اول ژستی دموکراتیک می گیرد و نشان می دهد که ترکیه یک کشور دموکراتیک است که برای ورود به جنگ نیاز به اجازه پارلمان داریم. نکته دوم این است که اردوغان نمی خواهد به عنوان طراح و پرچمدار این جنگ به حساب بیاید. او می خواهد در چشم افکار عمومی داخل ترکیه نشان دهد که این تصمیمی است که نمایندگان ترکیه گرفته اند و دولت صرفا اجرا کننده آن است. بر پیچ و خم های حقوقی مسئله جنگ تاکید کردن، نشان دهنده به بی میلی به جنگ هم هست. تاکید بر جنبه دموکراتیک و حقوقی مسئله کارکردهای زیادی در داخل و خارج دارد. ضمن این که ترک ها می خواهند همواره ناتو و غرب را هم به عنوان گزینه داشته باشند تا آن ها به درگیری کشیده شوند و از این طریق هزینه جنگ بر ترکیه تحمیل نشود. این جنگ اگر هم روزی اتفاق افتد هیچ افتخاری برای ترکیه ندارد. به این دلیل که در واقع این ترکیه است که این جنگ را به راه انداخته است. این ترکیه است که در تحولات درونی کشور همسایه دخالت کرده و ترکش های این تحولات را دریافت کرده است. از طرف دیگر گرفتن چنین مجوزی، پیامی است برای سوری ها که در ترکیه، آمادگی برای جنگ وجود دارد. البته به نظر می رسد این مسئله در سطح ارتباط بین دول چندان مهم نیست. دول در مسائل امنیتی و نظامی زبان یکدیگر را به راحتی متوجه می شوند. آن چه ترکیه به آن احتیاج دارد، تاثیرگذاری بر افکار عمومی است.
شلیک این چند خمپاره یک مشکل اساسی از ترکیه حل کرد. ترکیه تا پیش از این شخص ثالثی در سوریه به حساب می آمد که به طمع قدرت و افزایش نفوذ در این کشور دخالت می کرد. اما با این اتفاق، ترکیه نه تنها میزبان آوارگان سوری بوده و نه تنها هزینه هایی را از این بابت پرداخت کرده است، بلکه ترکش های این بحران هم به این کشور اصابت کرده و برای این بحران شهروندان ترک جان خود را از دست داده اند. به هر حال تا به امروز این تحولات به نفع ترکیه پیش رفته است. در این میان ایران تلاش کرده است تا میان ترکیه و سوریه به نوعی میانجی گری کند. اما مسئله این است که ایران امروز در موقعیت بی طرفی قرار ندارد و کفه سوریه برای ایران سنگین تر است. لذا به نظر نمی رسد چنین تلاش هایی بتواند قرین موفقیت باشد./12
نظر شما :