پیام در آسیای میانه

معنا و مفهوم پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم برای ایران

۰۵ دی ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۶۸۸۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا خاورمیانه
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با اسرائیل، در یک دهه اخیر و با مدیریت دولت ایالات متحده امریکا با رهبری دونالد ترامپ به گونه‌ای پیش می‌رود که می‌تواند ایران را به یک دولت مداخله‌گر در روابط بین‌الملل میان اسرائیل و دیگر کشورها تبدیل کند.
معنا و مفهوم پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم برای ایران

دیپلماسی ایرانی: تصمیم گیری برای تغییر سیاستگذاری خارجی در جهان برآشفته کنونی که سرعت و پیچیدگی دگرگونی در آن فراتر از توان مدیریت برخی بازیگران و سیاستگذاران است، به فهم فراگیر از روند مناسبات قدرت و هنر مدیریت راهبردی نیازمند است. توان دانش و هنر سیاستگذاری برای فهم بازی قدرت و انتخاب کنش متقابل به عنوان یک بازیگر فعال یا یک تماشاگر ساکت، نه‌تنها مؤلفه اقتدار بازیگران نظام جهانی، بلکه مؤلفه اصلی بقای هر بازیگر در مناسبات قدرت و نظم برآشفته کنونی است.

در بستری از ناآرامی، ناامنی و ستیز فراگیر نظام جهانی، هندسه قدرت چنان برآشفته شده که سیاستگذاران هوشمند باید خود را برای دوره یا "لحظه تکینگی singularity time" آماده کنند. در تعریف دوره تکینگی می‌گویند: «زمان تکینگی به معنای ایجاد و ساختن مکان‌هایی (دپارتمان‌ها، واحدها، سازمان‌ها و شرکت‌ها) است که بر آینده دور و ایده‌هایی که امروز کاملاً غیرواقعی به نظر می‌رسند، تمرکز خواهند کرد. هدف از این ایده، آماده‌سازی خود برای آینده و کمک به کشف ایده‌هایی از آینده است که شتاب فعلی را نیز ممکن می‌سازد.» (Brigadier General Y.S,2021,P72)

الگوی بروز تکینگی اگر چه برای فناوری‌های نوین به‌ویژه هوش مصنوعی بکار رفته، اما در سیاستگذاری عمومی به‌خصوص سیاستگذاری راهبردی نیز کاربرد دارد و همان دوران یا زمان شوک آوری را توصیف می‌کند که بازیگر و سیاستگذار در رویکرد طرح‌ریزی، نگارش و اجرای سیاست‌ها، هرگز به تحقق آن فکر نکرده‌اند و سیاستگذاری خود را بر اساس امکان‌ناپذیری چنین زمانی تدوین می‌کند!

در چند دهه اخیر روندی از دوران یا شوک‌های تکینکی را در مناسبات قدرت منطقه‌ای و جهانی دیده‌ایم که در آسیای جنوب غربی از شدت و فراگیری بیشتری برخوردار بوده است، اثرگذاری نامطلوبی بر منابع و منافع راهبردی ایران داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های زمان تکینگی singularity time را می‌توان معامله قرن یا همان پیمان ابراهیم  Abraham Accord دانست که زمانی امکان‌پذیری آن بسیار کم و غیرممکن بود، اما اکنون نه‌تنها امکان‌پذیر شده، بلکه مرزهای امکان‌پذیری آن فراتر از پیش‌بینی‌ها نیز می‌رود.

عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با اسرائیل، در یک دهه اخیر و با مدیریت دولت ایالات متحده امریکا با رهبری دونالد ترامپ به گونه‌ای پیش می‌رود که می‌تواند ایران را به یک دولت مداخله‌گر در روابط بین‌الملل میان اسرائیل و دیگر کشورها تبدیل کند.

اعلام عادی سازی روابط قزاقستان با اسرائیل در چارچوب پیمان ابراهیم و بر اساس الگوی تکینگی، زنگ خطری برای سیستگذاری خارجی ایران است که در محورهای زیر قابل بررسی است:

یکم – بازی قدرت با توافق ابراهیم: اعلام رسمی عادی سازی روابط قزاقستان با اسرائیل را می‌توان یک بازی قدرت و بلکه اعلام گستاخی دولت قاسم‌ جومارت توکایف، رئیس جمهوری قزاقستان مقابل ایران قلمداد کرد، زیرا قزاقستان از همان نخستین سال‌های استقلال از اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۲ دارای روابط دیپلماتیک و اقتصادی با اسرائیل بوده است.

اعلام رسمی برقراری روابط قزاقستان با اسرائیل آن‌هم پس از حمله بزرگ اسرائیل به ایران، ادامه تهدیدات اسرائیل و محور غربی علیه ایران، جلوه‌ای از بازی قدرت آستانه علیه تهران است که پیامدهای راهبردی آن منابع و منافع راهبردی ایران را تهدید می‌کند. اعلام پیوستن قزاقستان به توافق ابراهیم را می‌توان بخشی از سیاست راهبردی دولت توکایف برای قدرت‌نمایی در ژئوپلیتیک آشوب منطقه و اعلام رهایی از قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای یعنی ایران، روسیه و ترکیه قلمداد کرد.

دوم – عادی‌سازی و منافع نظم نوین جهانی: پیوستن قزاقستان به توافق ایراهیم، بر دو محور منافع اقتصادی و امنیت بنیان شده است. دولت توکایف تلاش دارد در چارچوب نظم نوین جهانی و دگرگونی فراگیر در هندسه قدرت منطقه آسیای میانه و قفقاز، با الگوگیری از دولت الهام علی اف در آذربایجان، امنیت و منافع اقتصادی بیشتری را از بهبود روابط با اسرائیل و ایالات متحده امریکا به دست آورد و خود را یک قدرت منطقه‌ای برسازد.

سوم – جهان ترک در آستانه دگرگونی بزرگ: اعلام پیوست قزاقستان به توافق ابراهیم و نمایش آن در افکار عمومی در حالی که روابط دو کشور از ابتدا نیز عادی و دوستانه بوده است، می‌تواند مؤلفه‌ای از دگرگونی فراگیر در ژئوپلیتیک آسیای میانه و قفقاز باشد، دگرگونی بزرگ که جهان ترک را به دوستان نزدیک اسرائیل تبدیل کند.

جهان ترک و آسیای میانه از روابط نزدیک با اسرائیل بهره می‌برند و برخی از آنها مانند ترکمنستان و ازبکستان روابط دیپلماتیک در سطح سفارتخانه را دارا هستند. اما نمایش پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، زیربنای پیوستن دیگر کشورهای جهان ترک آسیای میانه مانند: ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان به توافق ابراهیم خواهد بود.

این روند عادی سازی روابط دولت‌های جهان ترک با اسرائیل که با روابط راهبردی آذربایجان با اسرائیل و همسویی راهبردی ترکیه و اسرائیل سازگار است، جهان ترک را به یک شریک راهبردی اسرائیل در جهان تبدیل می‌کند.

چهارم – زمان تکینگی محاصره راهبردی ایران: سیاستگذاران خارجی ایران تا یک دهه پیش هرگز عادی سازی روابط دولت‌های اسلامی با اسرائیل را در آینده نزدیک، امکان‌پذیر نمی‌دانستند و فکر نمی‌کردند که دولت‌های عربی مانند امارات متحده عربی، قطر، سودان و ... مانند مصر به عادی سازی روابط با اسرائیل افتخار کنند!

پیوستن دولت عراق به پیمان ابراهیم  که در این کشور به ویژه در اقلیم کردستان طرفداران بسیاری دارد را می‌توان یکی از آخرین زنجیره‌های معامله قرن دانست، زیرا هر گونه توافق یا عادی سازی روابط با اسرائیل، به تغییر قانون ملی عراق نیازمند است، آن‌گونه که فواد حسین، وزیر امور خارجه این کشور گفته است: «ما قانون ملی عراق را داریم که می‌گوید هر کسی که در مورد عادی‌سازی روابط با اسرائیل صحبت کند، اعدام خواهد شد.»(کردپرس، ۲۷ آبان ۱۴۰۴)   

روند کنونی اعلام رسمی توافق ابراهیم میان قزاقستان و اسرائیل که حلقه تکمیلی عادی سازی روابط کشورهای اسلامی و عربی با اسرائیل است را می‌توان همان زمان یا دوران تکنیگی دانست که هرگز مورد توجه و تمرکز سیاستگذاری خارجی ایران نبوده و اکنون محقق شده و ممکن است با توافق دولت‌هایی مانند پاکستان، افغانسان، عربستان، عراق و... این زنجیره عادی سازی تکمیل و به مثابه زنجیری بر دستان ژئوپلیتیک ایران عمل کند.

*

دوره تکینگی فراگیری روابط کشورهای مسلمان با اسرائیل، به معنای محاصره راهبردی ایران در چارچوب توافق ابراهیم است. اعلام عادی سازی روابط قزاقستان و دیگر کشورهای آسیای میانه که چندین دهه رابطه دیپلماتیک با اسرائیل داشته‌اند را باید بسیار فراتر از روند توافق ابراهیم با کشورهای عربی دانست، زیرا این اعلام توافق ابراهیم در آسیای میانه پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران و برسازی انگاره شکست راهبردی ایران از غرب، به منزله سرکشی آسیای میانه مقابل ایران است!

اکنون که به نظر می‌رسد ایران در دوران تکینگی راهبردی باشد، سیاستگذاران ایران به فهم محاصره پیمان ابراهیم و بازنویسی سیاست خارجی نیازمندند. 

منابع: 

1- S,Y. (2021). The Human - Machine Team. eBookPro Publishing. www.ebook-pro.com  

2- https://www.kurdpress.com/news/2790863

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: پیمان ابراهیم قزاقستان ایران و قزاقستان قزاقستان و اسرائیل جهان ترک ایران و اسرائیل اسلام ذوالقدرپور اسرائیل روابط اسرائیل قزاقستان اسرائیل روابط قزاقستان اسرائیل روابط قزاقستان ایران آسیای مرکزی آسیای میانه عادی سازی روابط با اسرائیل


نظر شما :