دیپلماسی تک‌نفره دونالد ترامپ

نشست شرم‌الشیخ و پیام‌هایی که برای ایران و جهان داشت

۲۲ مهر ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۵۶۲۴ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: سید علی موسوی خلخالی
علی موسوی خلخالی در یادداشتی می‌نویسد: نشست شرم الشیخ یک نشست ساده نبود. اگرچه ظاهرا بنا بود جایی برای جشن گرفتن آتش‌بس غزه باشد، اما پیام‌های متعدد آن فراوان بود. پیام‌هایی که از دور زدن هواپیمای حامل رئیس جمهوری امریکا بر فراز اسرائیل آغاز شد، سخنرانی طولانی رئیس جمهوری امریکا را در کنست شاهد بود و در کنفرانس مطبوعاتی پایانی نشست شرم الشیخ که فقط یک سخنران داشت و آن شخص رئیس جمهوری امریکا بود، به اوج رسید.
نشست شرم‌الشیخ و پیام‌هایی که برای ایران و جهان داشت

دیپلماسی ایرانی: روز دوشنبه خاورمیانه اتفاق مهمی را شاهد بود؛ سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا، به اسرائیل و مصر و اعلام رسمی پایان جنگ غزه از زبان او و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و امضای رسمی طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ برای غزه. این اتفاق از آن جهت مهم بود که اولا رسما بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل مجبور شد پایان جنگ غزه را اعلام کند، ثانیا، ترامپ به تقاضای مصر، ترکیه و قطر تضمین داد که ضامن آتش‌بس غزه باشد. ثالثا، رئیس جمهوری امریکا در دیدارهای متعدد و نشست شرم الشیخ حرف‌هایی زد که در حقیقت بیانگر سیاست‌های آتی او برای خاورمیانه بود.

همانند همیشه ترامپ در اسرائیل و مصر تلاش کرد خود را محور تمام دیدارها و رویدادها قرار دهد و بر خلاف پروتکل‌ها عمل کند و همه فضای نشست و جلسات را معطوف به شخص خود کند. رفتارهایی که بیش از همه بیانگر ارضای خودشیفتگی و تلاش برای القای برترپنداری او بود. از بدو ورود تا حضور در مکان‌های مختلف ازجمله سخنرانی در کنست اسرائیل و محل نشست شرم‌الشیخ ترامپ تلاش می‌کرد با سخنرانی‌های طولانی، پرستایش و گفتن واژه‌های خاص بدون لکنت و تپق، تمام توجه‌ها را به خود معطوف کند. رفتارهایی که اگرچه خالی از رفتارهای یک شومن سیاسی نبود، اما نشان می‌داد که برای تک‌تک این رفتارها از قبل برنامه‌ریزی کرده است. 

از کل فرایند دیروز می‌توان نکاتی را دریافت که نیازمند تدقیق و توجه است:

- ترامپ، هم در کنست اسرائیل هم در شرم الشیخ، ایران را از یاد نبرد و دائما به آن اشاره کرد. او هم از ایران بابت آنچه کمک و حمایت از توافق صلح غزه می‌نامید تشکر می‌کرد و هم پیام می‌داد که گام بعدی خاورمیانه حل مساله یا به گفته او صلح با ایران است. او در شرم الشیخ و در نشست مطبوعاتی طولانی‌اش با سران جهان از این که ایران در آن سالن حضور ندارد ابراز تاسف کرد و گفت روزی را می‌بیند که ایران نیز در کنار کشورهای دیگر در نشست مشابهی شرکت کرده باشد. در واقع ترامپ تلاش کرد این پیام را بدهد که بعد از حل پرونده غزه، به سراغ ایران می‌آید و می‌خواهد کارش را با ایران تمام کند! او از ابتدای دولتش تا کنون بارها تاکید کرده است که می‌خواهد مثل هر کشور دیگری به ایران نیز سفر کند و در دیدار رسمی با مقامات ایرانی باشد. وقتی که به زعم خود می‌گفت می‌خواهد ایران هم به پیمان ابراهیم بپیوندد یا ایران نیز دیگر تهدیدی برای کشورهای منطقه نباشد در حقیقت به صراحت ایران را تهدید می‌کرد که آبستن حوادث است و برای تهران نقشه دارد. او در سخنرانی طولانی‌اش در کنست به دامادش، جرد کوشنر، رو کرد و گفت که به نظر می‌رسد ماموریت تازه‌ای درباره ایران دارد!

- اظهارات مقامات اسرائیلی در استقبال از رئیس جمهوری امریکا درباره ایران این گونه القا می‌کند که اگر تل‌آویو به آتش‌بس غزه تن داده به این دلیل بوده که از امریکا برای برخورد با ایران تضمین گرفته است. وقتی که رئیس کنست اسرائیل ترامپ را کوروش زمانه می‌نامد، این نکته به ذهن مبادر می‌شود که او در حقیقت دارد از رئیس جمهوری امریکا تضمین می‌گیرد که علیه ایران اقدامی موثر انجام دهد. کوروش، ناجی یهودیان در بابل بود، وقتی این لقب به ترامپ داده می‌شود معنایش می‌تواند عملیات نظامی یا امنیتی علیه تهران قلمداد شود. 

- از این که نماینده‌ای از جمهوری اسلامی ایران به نشست شرم‌الشیخ نرفت، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برخی از این‌که ایران مسئولی را به نشست شرم‌الشیخ نفرستاد انتقاد کردند و بر این باور بودند که اگر رئیس جمهور نرفت دست کم باید وزیر امور خارجه می‌رفت. و آن را فرصتی برای نقش‌آفرینی ایران در صحنه سیاسی منطقه به عنوان یک بازیگر موثر می‌دیدند. به نظر می‌رسید ترامپ نیز این نکته را دریافته بود که در شرم الشیخ گفت: «در اینجا جای ایران خالی است با وجود آن‌که از آن دعوت شده بود.» اما سه نکته را نمی‌توان نادیده گرفت، اول این‌که حضور ایران در این نشست می‌توانست نقض غرض تمامی اتفاقات دست‌کم دو سال گذشته باشد که از غزه شروع شد و ایران را نیز در برگرفت. بیانیه وزارت امور خارجه و اظهارات وزیر امور خارجه بیان‌کننده این واقعیت است که کشوری که از کل این جریان بیشترین آسیب را دیده چگونه می‌تواند در کنار کس یا کسانی که به آن بیشترین ضربه را زده‌اند، بنشیند؟ آیا شویی که ترامپ در شرم الشیخ بازی کرد می‌توانست شامل حال ایران باشد، در حالی که ما هنوز در وضعیت جنگی – دست‌کم در عرصه سیاسی و دیپلماسی – با امریکا به سر می‌بریم و تلاش‌ها برای از سرگیری گفت‌وگوها میان ایران و امریکا با بی‌اعتنایی طرف امریکایی تا کنون به جایی نرسیده است؟ اگر هم واقعا ایران تلاشی برای آتش‌بس غزه داشته و در فرایند آن مشارکت داشته، به معنای عادی شدن روابط ایران و امریکا نیست، در خوش‌بینانه‌ترین حالت تنها می‌تواند اقدامی مثبت در یک پرونده اختلافی بزرگ قلمداد شود، در حالی که اختلافات بسیار و پیچیده جمهوری اسلامی ایران با امریکا و متحدان غربی‌اش به قوت خود باقی است. دوم این‌که، تصور کنیم که اگر مسئولی در سطح وزیر امور خارجه در این نشست شرکت می‌کرد، بنا بود او با کدام مقام غربی دیدار یا گفت‌وگو کند در حالی که تنها دو هفته از فعال شدن فرایند موسوم به مکانیسم ماشه گذشته و طرف‌های غربی روی خصمانه خود را به ایران نشان داده‌اند و اکنون روابط ایران با کشورهای اروپایی در پایین‌ترین سطح خود است. سوم این که در نشست شرم الشیخ غیر از متحدان امریکا هیچ کشور دیگری دعوت نشده بود. نه از کشورهای امریکای لاتین و امریکای جنوبی مقامی حاضر بود، نه از جمع کشورهای آفریقایی و نه از چین و روسیه. کشورهایی که صریح‌ترین موضع را نسبت به اسرائیل و امریکا در نسل‌کشی غزه از خود نشان دادند و مورد بی‌مهری کشورهای اروپایی و امریکا هم قرار گرفتند. در این نشست نه خبری از کشورهای مهمی چون برزیل در امریکای جنوبی و آفریقای جنوبی در قاره آفریقا بود و نه خبری از چین و روسیه. در حالی که کشورهای تازه به جبهه غرب پیوسته آذربایجان و ارمنستان حضور داشتند، حتی هند و ژاپن و مالزی نیز در سطح پایین در این نشست حاضر شدند. تا آنجا که از ژاپن تنها سفیر این کشور در قاهره حاضر شد و هند نیز در سطح وزیر مشاور در امور خارجه حضور یافته بود. این مساله این نکته را یادآوری می‌کند که درست است این نشست درباره صلح غزه بود، اما در درون خود این پیام را هم می‌داد که تجمع کشورهای غربی و متحدان آنها به رهبری امریکا در برابر قطب مقابل آن بود. در این چارچوب شاید ‌بتوان دریافت که چرا ایران در آن حضور نیافته است.

- حرف‌های ترامپ در نشست شرم‌الشیخ به‌راحتی قابل اغماض نیست. در این نشست نسبت به برخی مقامات به صراحت بی‌احترامی شد و اتفاقاتی رخ داد که بر خلاف پروتکل‌های مرسوم بود؛ از مراسم عکس دو نفره گرفتن با دونالد ترامپ گرفته تا اظهارات او نسبت به برخی مقامات و کشورهای حاضر در آن نشست. ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی پایانی خود بدون این‌که از کشوری نام ببرد گفت که «در این سالن مقاماتی نشسته‌اند که من آنها را دوست ندارم.» یا وقتی که به اسم عراق رسید، گفت که «آن قدر نفت دارد که نمی‌داند با آن چه کند و این مساله مهمی است!» یا به قدری از نخست‌وزیر پاکستان تعریف و تمجید کرد و در پاسخ شهباز شریف به‌قدری از او تجلیل و تعریف کرد که ناخودآگاه این‌گونه تلقی می‌شد که او از پاکستان در برابر هند پشتیبانی می‌کند، اگرچه گفت: «هند نخست‌وزیری دارد که او را بسیار دوست دارد و برایش احترام قائل است.» یا در جمع مقامات دعوت شده روی سن، جایی برای رئیس جمهوری فرانسه در نظر گرفته نشده بود. یا زمانی که به کانادا اشاره کرد، به‌گونه‌ای رفتار کرد که گویی هیچ احترامی برای نخست‌وزیر این کشور قائل نیست، او گفت: «نخست‌وزیر کانادا کجاست!» یا اصلا اشاره‌ای به محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینی نکرد در حالی که در نشست شرم‌الشیخ شرکت کرده بود.

- ترامپ در نشست شرم‌الشیخ تلاش کرد پیام‌های سیاسی خود را به کشورهای مختلف برساند. چه آنجایی که گفت: «سه‌هزار سال طول کشید تا این روز تاریخی برسد و همه دور هم جمع شویم»، که در حقیقت اشاره به توانایی خودش برای گرد هم آوردن این کشورها برای صلح غزه با در نظر گرفتن منافع اسرائیل بود. یا در جمع عکس یادگاری، جایی که برای نخست‌وزیر عراق در نظر گرفته شده بود در انتهای تصویر بود تا به‌نوعی اعتراض امریکا و متحدانش به عراق برسر نوع رابطه با ایران و نقش الحشد الشعبی و فشارهایی که به بغداد بر سر این موضوع وارد می‌شود به ذهن متبادر شود. ترامپ حتی زمانی که به نفت عراق اشاره کرد، به نوعی می‌خواست بگوید که از دولت عراق گلایه دارد، در حالی که همه می‌دانند یک هفته پیش دولت او علیه شرکت‌های وابسته به الحشد الشعبی تحریم وضع کرد و مقامات کنگره تا ۲۴ ساعت قبل از سفر رئیس جمهوری امریکا به مصر علیه دولت عراق موضع می‌گرفتند. یا زمانی که نخست‌وزیر انگلیس را نزد خود فرا خواند و به‌شدت جلوی دوربین‌ها با او گرم گرفت در حقیقت این پیام را به کشورهای اروپایی می‌داد که امریکا انگلیس را متحد اصلی خود می‌داند و بر همه کشورهای اروپایی دیگر ترجیح می‌دهد، در حالی که هیچ توجه ویژه‌ای به آلمان نکرد، کشوری که همیشه مورد انتقاد و سرزنش‌های او بوده است. او از نخست‌وزیر ایتالیا به‌گونه‌ای گفت که اگرچه ظاهر چندان دیپلماتیکی نداشت اما بیانگر این واقعیت بود که او جیورجیا ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا را که دقیقا پشت سر او ایستاده بود به لحاظ سیاسی هم‌جنس خود در عرصه بین‌المللی می‌داند و برای همین از او حمایت می‌کند. او به صراحت از ویکتور اوربان، نخست‌وزیر پوپولیست مجارستان پشتیبانی کرد و گفت او پیروز قاطع انتخابات اخیر کشورش شده و پیروزی‌های بیشتری برای او در راه است. ترامپ تعمدا هیچ اشاره‌ای به محمود عباس و حکومت خودگردان فلسطینی نکرد تا این پیام را بدهد که آن را شریکی سیاسی نمی‌داند و ارزشی برای جایگاه آن قائل نیست.

نشست شرم الشیخ یک نشست ساده نبود. اگرچه ظاهرا بنا بود جایی برای جشن گرفتن آتش‌بس غزه باشد، اما پیام‌های متعدد آن فراوان بود. پیام‌هایی که از دور زدن هواپیمای حامل رئیس جمهوری امریکا بر فراز اسرائیل آغاز شد، سخنرانی طولانی رئیس جمهوری امریکا را در کنست شاهد بود و در کنفرانس مطبوعاتی پایانی نشست شرم الشیخ که فقط یک سخنران داشت و آن شخص رئیس جمهوری امریکا بود، به اوج رسید. برای همین باید انتظار پیامدهای این نشست فراتر از قضیه فلسطین در روزهای آتی باشیم.

روزنامه نگار، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: نشست شرم الشیخ ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا ایران و اسرائیل دونالد ترامپ ایران و ترامپ طرح صلح غزه طرح ترامپ برای غزه اسرائیل و امریکا امریکا و اسرائیل ایران و امریکا و اسرائیل غزه فلسطین سید علی موسوی خلخالی سفر ترامپ به خاورمیانه سفر ترامپ


( ۳ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۲۲ مهر ۱۴۰۴ | ۱۶:۵۶
این همه دورهمی ها واظهار صلح گردن کسانی که در کشنارهای چندین ده ها هزار نفری زن ومرد وگودک در غزه دست داشتند تبرئه خود از جنایت است۔۔با ابن دور همی ها جنایات غزه را سرپوش میگذارند۔