تشکیل شورای امنیت ملی آلمان؛
تحولی ساختاری در معماری امنیتی اروپا

نویسنده: شقایق لامعزاده، کارشناس مسائل اروپا
دیپلماسی ایرانی: تشکیل شورای امنیت ملی آلمان، نقطه عطفی در تحولات امنیتی این کشور و اروپا به شمار میرود. این تحول ساختاری که با هدف ارتقای هماهنگی نهادی و تسریع فرآیند تصمیمگیری در حوزه امنیتی اتخاذ شد، بازتاب گستردهای در محافل دیپلماتیک و پژوهشی داشت.
نگاهى به پیشینه، ابعاد نهادی و پیامدهای ژئوپلیتیک این تحول مىاندازیم.
از شورای امنیت فدرال تا شورای امنیت ملی
تصویب تأسیس «شورای امنیت ملی» (Nationaler Sicherheitsrat – NSR) در ۲۷ اوت ۲۰۲۵ را باید یکی از مهمترین اصلاحات نهادی آلمان پس از جنگ جهانی دوم دانست. نهاد پیشین، «شورای امنیت فدرال» (Bundessicherheitsrat)، عمدتاً بر موضوع صادرات تسلیحات متمرکز بود و نقشی حاشیهای در سیاستگذاری امنیتی ایفا میکرد.
ساختار جدید به ابتکار فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، ایجاد شد. مرتس در توصیف مأموریت این شورا، آن را «پلتفرمی مرکزی برای هماهنگی میان وزارتخانههای ذیربط در حوزه امنیت ملی» دانسته است. بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع نیز تأکید کرد که NSR قادر خواهد بود روند تصمیمگیری امنیتی را تسریع و کارآمدتر کند.
ریشههای تاریخی و مسیر تحقق
ایده تشکیل نهادی جامع برای سیاست امنیتی در آلمان ریشهای تاریخی دارد. در دهه ۱۹۵۰ و در دوران صدراعظمی کنراد آدناور، «شورای امنیت فدرال» با محوریت کنترل صادرات نظامی و در بستر عضویت آلمان غربی در ناتو شکل گرفت.
پس از پایان جنگ سرد و افزایش حضور آلمان در مأموریتهای بینالمللی، ضرورت ایجاد شورایی هماهنگکننده بارها مطرح شد. با این حال، نگرانی از تمرکز بیش از حد قدرت در دست صدراعظم، مانع تحقق این ایده شد. حتی پس از تأسیس شورای امنیت ملی بریتانیا در ۲۰۱۰، بحثها در آلمان شدت گرفت اما تا سال جاری به نتیجه نرسید.
کمپین انتخاباتی فردریش مرتس در ۲۰۲۵ این ایده را بار دیگر به مرکز توجه بازگرداند و نهایتاً به تصویب کابینه انجامید. بدینترتیب، تأسیس NSR را میتوان حاصل بیش از سه دهه بحث و جدل سیاسی در آلمان دانست.
فرصتها: انسجام نهادی و افزایش ظرفیت راهبردی
تشکیل NSR میتواند شکافهای نهادی میان وزارتخانههای امور خارجه، دفاع، کشور و سایر نهادهای ذیربط را کاهش دهد و انسجامی راهبردی در تصمیمگیری امنیتی ایجاد کند. این شورا میتواند نقشی مشابه با شورای امنیت ملی ایالات متحده ایفا کند؛ با این تفاوت که تمرکز آن بیشتر بر تهدیدات اروپایی نظیر امنیت انرژی، فضای سایبری و جنگهای هیبریدی خواهد بود.
از این منظر، NSR پاسخی به مفهوم «Zeitenwende» یا «دوران چرخش» در سیاست خارجی آلمان است؛ مفهومی که اولاف شولتز در ۲۰۲۲ مطرح کرد و بر ضرورت گذار آلمان به رویکردی فعالتر در قبال تهدیدات روسیه و چین تأکید داشت.
چالشها: خطر تمرکز قدرت و تضعیف پارلمان
با وجود مزایا، نگرانیهایی نیز مطرح است. منتقدان معتقدند تمرکز اختیارات امنیتی در دست صدراعظم میتواند جایگاه پارلمان (بوندستاگ) و سنت فدرالیسم آلمان را تضعیف کند. افزون بر این، موفقیت NSR مشروط بر آن است که این شورا صرفاً به یک نهاد بوروکراتیک بدل نشود و بتواند تعامل مؤثر و کارآمدی با ساختارهای موجود برقرار سازد.
پیامدهای ژئوپلیتیک
تأسیس شورای امنیت ملی را میتوان اقدامی در راستای ارتقای نقش آلمان به عنوان بازیگری فعالتر در ناتو و اتحادیه اروپا دانست. این تحول همچنین همسو با روند تعمیق همکاریهای امنیتی فرانسه و آلمان است؛ بهویژه پس از نشست مشترک سپتامبر ۲۰۲۵ که بر هماهنگی سیاستهای دفاعی دو کشور تأکید داشت. در سطح کلانتر، NSR ظرفیت آن را دارد که آلمان را به یکی از بازیگران محوری در مدیریت بحرانهای بینالمللی و نظم امنیتی جهانی بدل سازد.
جمعبندی
تأسیس شورای امنیت ملی را باید پایان یک مسیر طولانی در مباحثات سیاسی و آغاز مرحلهای نوین در سیاست امنیتی آلمان دانست. چنانچه این شورا بتواند ضمن ارتقای کارآمدی تصمیمگیری، اصول شفافیت و پاسخگویی دموکراتیک را حفظ کند، آلمان گام بلندی به سوی تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت امنیتی جهانی برداشته است؛ گامی که میتواند معادلات امنیتی اروپا و فراتر از آن را متحول سازد.
منابع برای مطالعه بیشتر
- Bundesregierung, „Nationaler Sicherheitsrat: Koordination der deutschen Sicherheitspolitik“, Berlin, 2025.
- Rede von Boris Pistorius zur Sicherheitsarchitektur Deutschlands, Bundesministerium der Verteidigung, 2025.
- Deutsche Gesellschaft für Auswärtige Politik (DGAP), „Zeitenwende und deutsche Sicherheitspolitik“, Policy Paper, 2023.
- Claudia Major & Christian Mölling, „Deutschlands Sicherheitsarchitektur: Reformbedarf und Perspektiven“, SWP-Studie, 2022.
نظر شما :