واشینگتن باید فورا جبران کند
حملات اسرائیل و آمریکا به ایران: یک اشتباه استراتژیک

نویسنده: داریل جی. کیمبل Daryl G. Kimball
دیپلماسی ایرانی: تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، برای پیوستن به حملات نظامی غیرقانونی اسرائیل علیه دانشمندان و سایتهای هستهای تحت حفاظت ایران، نشاندهندهی خروج غیرمسئولانهی او از دیپلماسی قبلیاش است. این اقدام خطر یک ایران مسلح به سلاح هستهای را افزایش میدهد و اعتماد به سیستم منع گسترش سلاحهای هستهای را از بین میبرد.
سه روز قبل از اینکه مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا در عمان دیدار کنند، اسرائیل در ۱۳ ژوئن حملات هوایی انجام داد. این حملات به همان اندازه که برای آسیب رساندن به قابلیتهای هستهای ایران طراحی شده بودند، برای خرابکاری در مذاکرات نیز طراحی شده بودند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ترامپ را متقاعد کرد که مشارکت ایالات متحده کلید از بین بردن مستحکمترین سایتهای هستهای و وادار کردن ایران به کنار گذاشتن کامل برنامه هستهای خود است. اما این اتفاق نیفتاد.
کارزار نظامی اسرائیل و آمریکا – از جمله بمباران سنگین بخشهای زیرزمینی نیروگاههای غنیسازی اورانیوم نطنز و فردو و تأسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان توسط ایالات متحده در ۲۱ ژوئن – خسارات سنگینی وارد کرد اما این برنامه را از بین نبرد.
دانش هستهای ایران، ذخیره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد اورانیوم ۲۳۵، ظرفیت تولید سانتریفیوژ، سومین سایت غنیسازی زیرزمینی و عزم آن برای ادامه برنامه هستهای همچنان پابرجاست.
پیش از حمله اسرائیل، هیچ تهدید قریبالوقوعی از سوی برنامه هستهای ایران وجود نداشت و دیپلماسی به پایان نرسیده بود. سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده ارزیابی کردند که رهبران ایران هنوز تصمیم به ساخت بمب نگرفتهاند و مونتاژ یک کلاهک کوچک و سبک به اندازه کافی برای نصب روی موشک بالستیک، یک سال یا بیشتر طول میکشد.
اکنون، ممکن است سالها طول بکشد تا ایران کارخانههای غنیسازی خود را به مقیاس عملیات قبل از حملات بازسازی کند. اما اگر آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب، اجازه دهد، تنها چند ماه طول خواهد کشید تا ذخایر اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد U-۲۳۵ خود را برای درجه بمبگذاری در مقیاس کوچکتر غنیسازی کند و آن را به فلز برای سلاح تبدیل کند.
بدتر از آن، روابط اسرائیل و ایالات متحده است. حملات هوایی، انگیزههای ایران را برای اجازه دادن به بازگشت تیمهای بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) که برای درک کامل وضعیت فعالیتهای هستهای ایران و بررسی مواد هستهای آن ضروری هستند، به شدت کاهش داده است. اگر ایران بخواهد نشان دهد که برنامهاش تولید سلاح هستهای نیست، بازرسیهای در محل بسیار مهم هستند.
در درازمدت، حمله غیرقانونی به ایران توسط دو کشور مسلح به سلاح هستهای – ایالات متحده و اسرائیل، که از پیوستن به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خودداری کرده و حدود ۱۰۰ سلاح هستهای دارد – احتمال اینکه ایران تصمیم اشتباهی بگیرد، از NPT خارج شود و یک کمپین تسلیحاتی مخفیانه را دنبال کند، افزایش میدهد.
تصمیم بهتری وجود دارد – از طریق دیپلماسی جدی عدم گسترش سلاحهای هستهای. توافق هستهای که ترامپ به طور یکجانبه در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، یعنی برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA)، محدودیتها، ممنوعیتها و الزامات بازرسی سرزدهای را بر ایران اعمال کرد که قرار بود ۱۰ یا ۱۵ سال ادامه داشته باشند و برخی از آنها دائمی بودند. برای مثال، برجام غنیسازی اورانیوم در فردو را قبل از سال ۲۰۳۰ ممنوع کرد و هرگونه تولید اورانیوم با غنای بالا توسط ایران را تا سال ۲۰۳۰ ممنوع ساخت.
چشمانداز مذاکرات بیشتر در مورد یک چارچوب پایدار جدید برای مهار فعالیتهای حساس هستهای ایران به شدت آسیب دیده است. اما هنوز هم ممکن و ضروری است که ایران و ایالات متحده مذاکرات در مورد یک توافق موقت را برای تثبیت وضعیت و همکاری با کشورهای خلیج فارس برای یک راه حل منطقهای بلندمدت از سر بگیرند.
با توجه به پتانسیل هستهای قابل توجه ایران، اولویت اول باید تضمین موافقت آن با بازگشت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد. برای انجام این کار، ترامپ باید با درخواست ایران برای تضمین عدم حمله بیشتر ایالات متحده یا اسرائیل به تأسیسات هستهای یا دانشمندان ایرانی تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه انجام کار خود را دارد، موافقت کند.
دوم، ایران باید موافقت کند که غنیسازی اورانیوم را حداقل برای یک سال به حالت تعلیق درآورد و ذخایر اورانیوم غنیشده خود را تحت پادمان به کشور دیگری منتقل کند. به هر حال، سایتهای اصلی غنیسازی ایران برای مدتی قابل استفاده نخواهند بود و غنیسازی اورانیوم داخلی برای نیازهای فعلی انرژی هستهای داخلی ایران ضروری نیست.
در عوض، واشینگتن باید حق ایران برای دنبال کردن استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را طبق ماده چهارم NPT به رسمیت بشناسد و موافقت کند که ایران در آینده میتواند به عنوان بخشی از یک کنسرسیوم سوخت هستهای منطقهای با سایر کشورهای خلیج فارس، در تولید محدود سانتریفیوژ و غنیسازی اورانیوم با سطح پایین مشارکت کند.
برای افزایش احتمال موفقیت، ترامپ باید متعهد شود که تحریمهای مرتبط با هستهای ایالات متحده را که پس از خروج ایالات متحده از برجام دوباره بر ایران اعمال شده بود، لغو کند. فرانسه، آلمان و بریتانیا نباید از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریمهای بینالمللی را علیه ایران دوباره اعمال کنند. این گروه همچنین باید اذعان کند که حملات اسرائیل و ایالات متحده، ماده ۲(۴) منشور سازمان ملل را نقض کرده است که تهدید یا استفاده از زور را در روابط بینالملل ممنوع میکند.
همه اینها مستلزم آن است که همه طرفها از تهدیدها و طعنههای بیمورد خودداری کنند، در مذاکرات جدی و پایدار شرکت کنند و مایل به مصالحه کافی برای ایجاد نتیجه برد – برد باشند. اگرچه بعید است، اما چنین نتیجهای برای جلوگیری از ظهور دهمین دولت مسلح به سلاح هستهای و فروپاشی سیستم عدم اشاعه هستهای آنطور که ما میشناسیم، حیاتی است.
منبع: آرمز کنترل اسوسیشین / ترجمه: علی موسوی خلخالی
نظر شما :