مانورهای ایران در مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا

نقشه شطرنج ایران: مانور هوشمندانه یا بن‌بست استراتژیک

۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۲۴۴۲ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: فاطمه خادم شیرازی
فاطمه خادم شیرازی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تجربه تلخ برجام به ایران آموخت که تکیه انحصاری به تعهدات غرب ریسک بزرگی است. خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته‌ای، تهران را به سمت تنوع بخشیدن به شرکای استراتژیک سوق داد. امروز ایران نه شرقیِ مطلق است و نه غربی، بلکه در پی ایجاد توازنی ظریف میان این قطب‌هاست. ارسال پیام به پوتین درست در لحظه مذاکره با آمریکا، نشان‌دهنده برگ‌های برنده‌ای است که ایران در دست دارد.
نقشه شطرنج ایران: مانور هوشمندانه یا بن‌بست استراتژیک

دیپلماسی ایرانی: این حرکت به ظاهر متناقض ایران در حقیقت نمایشی استادانه از دیپلماسی چندبعدی در شرایط بحرانی است. در عمق این استراتژی، محاسبات پیچیده‌ای نهفته که ریشه در تجارب تاریخی، نیازهای امنیتی و واقعیت‌های ژئوپلیتیک دارد. ایران با این مانور هوشمندانه در حال بازی همزمان در چندین صفحه شطرنج بین‌المللی است.

تجربه تلخ برجام به ایران آموخت که تکیه انحصاری به تعهدات غرب ریسک بزرگی است. خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته‌ای، تهران را به سمت تنوع بخشیدن به شرکای استراتژیک سوق داد. امروز ایران نه شرقیِ مطلق است و نه غربی، بلکه در پی ایجاد توازنی ظریف میان این قطب‌هاست. ارسال پیام به پوتین درست در لحظه مذاکره با آمریکا، نشان‌دهنده برگ‌های برنده‌ای است که ایران در دست دارد.

ایران با این معاهده همزمان در نظر دارد چندین سناریو را پوشش ‌دهد. در سطح نظامی، ایران به دنبال تضمین‌های امنیتی است که فراتر از توافق‌های کاغذی باشد. دسترسی به فناوری‌های پیشرفته دفاعی روسیه، همکاری در سوریه و عراق و حمایت سیاسی مسکو در شورای امنیت، همه بخشی از این محاسبات امنیتی هستند. حتی اگر توافقی با غرب حاصل شود، ایران نمی‌خواهد در دام وابستگی امنیتی به غرب گرفتار آید.

از منظر اقتصادی، کریدور شمال – جنوب و همکاری با سیستم‌های مالی جایگزین روسیه، بیمه‌ای در برابر نوسان‌های احتمالی تحریم‌هاست. ایران به خوبی می‌داند که حتی در صورت کاهش تحریم‌ها، دسترسی کامل به سیستم مالی جهانی ممکن است سال‌ها طول بکشد. در این میان، شراکت با روسیه و چین همچنان حیاتی باقی می‌ماند.

این استراتژی در عین حال پیام‌های روان‌شناختی مهمی به مخاطبان مختلف می‌فرستد. به غرب می‌گوید که ایران گزینه‌های دیگری دارد. به روسیه اطمینان می‌دهد که جایگاهش به عنوان شریک استراتژیک حفظ خواهد شد. و به مخاطبان داخلی نشان می‌دهد که رهبری کشور در پیگیری منافع ملی مصمم و هوشیار است.

البته این بازی پرریسک بدون چالش نیست. تاریخچه روابط ایران و روسیه نشان می‌دهد مسکو همواره منافع خود را مقدم بر تعهداتش به تهران دانسته است. از تأخیر عمدی در تحویل سیستم‌های دفاعی اس-۳۰۰ تا مماشات در شورای امنیت، روسیه ثابت کرده شریکی غیرقابل پیش‌بینی است. این پرسش جدی وجود دارد که در شرایط بحرانی، آیا کرملین حاضر است هزینه تقابل با غرب را برای ایران بپردازد؟

از سوی دیگر، این مانور دیپلماتیک ممکن است در واشینگتن به نشانه بی‌ثباتی یا حتی بدعهدی تعبیر شود. آمریکا پیشینه‌ای از تحریم‌های ثانویه در پاسخ به همکاری‌های ایران با رقبایش دارد. تجربه نشان داده حتی در صورت توافق، چنین حرکاتی می‌تواند انگیزه غرب برای اجرای تعهدات را کاهش دهد. آیا ایران واقعاً ظرفیت تحمل بازگشت تحریم‌ها یا تشدید فشارهای بین‌المللی را دارد؟

در داخل نیز اجرای این استراتژی با چالش‌های جدی روبه‌روست. نهادهای موازی در سیاست خارجی ایران گاه پیام‌های متضادی صادر می‌کنند. اختلاف جناح‌ها بر سر اولویت شرق یا غرب ممکن است به جای انسجام، سردرگمی ایجاد کند. افزون بر این، اقتصاد تحریمی ایران با وابستگی به درآمدهای نفتی و محدودیت‌های فناورانه، آیا واقعاً اهرم کافی برای بازی در چند جبهه را دارد؟

نباید فراموش کرد که هم روسیه و هم غرب، اولویت‌های کلان‌تری از ایران دارند. مسکو درگیر اوکراین است و غرب بر رقابت با چین متمرکز شده است. این خطر وجود دارد که ایران در محاسبات این قدرت‌ها به حاشیه برود. اگر تهران نتواند بین وعده‌ها به روسیه و تعهدات احتمالی به غرب تعادل برقرار کند، نه تنها برگ‌برنده‌ای نخواهد داشت، بلکه ممکن است در نهایت میان دو جبهه گرفتار آید. دیپلماسی فعال چندقطبی زمانی ثمربخش است که با محاسبه دقیق هزینه‌-فایده همراه باشد. ایران نیازمند سنجش واقع‌بینانه‌تری از وفاداری روسیه، پیش‌بینی واکنش‌های غرب، رفع اختلافات داخلی و تناسب انتظارات با توان ملی است. بدون این ملاحظات، به جای نمایش قدرت دیپلماتیک، خطر تفسیر این استراتژی به عنوان سردرگمی راهبردی وجود دارد. موفقیت در این مسیر پیچیده نه تنها به هوشمندی دیپلماتیک، بلکه به شناخت دقیق محدودیت‌های ساختاری و بین‌المللی بستگی دارد.

در تحلیل نهایی، این استراتژی نمایشی از بلوغ دیپلماتیک ایران در شرایط سخت بین‌المللی است، اما موفقیت آن نیازمند دقت بالا، انسجام داخلی و انعطاف‌پذیری است. تهران باید بتواند همزمان اعتماد روسیه را جلب کند، غرب را پای بند نگه دارد و اقتصاد خود را از شوک‌های احتمالی مصون بدارد. در غیر این صورت، این مانور هوشمندانه ممکن است به بن‌بست استراتژیک منجر شود.

فاطمه خادم شیرازی

نویسنده خبر

کلید واژه ها: ایران روسیه امریکا ایالات متحده امریکا دونالد ترامپ ایران و امریکا ایران و روسیه ایران و امریکا و روسیه استیو ویتکاف امریکا و روسیه مذاکرات عمان مذاکرات مسقط


( ۲ )

نظر شما :