مانور قدرت در دریا؛ فرصتی برای بازدارندگی
دنیا باید قدرت موشکی ایران را باور کند
نویسنده: محمد مونسان، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شاهرود
دیپلماسی ایرانی: گمانهزنیهای متعددی در دو مورد زیر در هفتههای اخیر انجام شده است:
1) ایران به سلاح هستهای دست یافته یا بسیار نزدیک شده است.
2) ایران در حال کار روی موشکهای با بردی خیلی بیشتر از 2000 کیلومتر است (به گفته منابع غربی و سازمان منافقین با برد 3000 کیلومتر و به گفته منابع عربی با برد 7000 کیلومتر).
حال فرض کنیم این پیش بینیها و گمانهزنیها درست باشد. سوال بعدی اینست که قدم بعدی ایران چگونه باید باشد؟ آیا یک مرتبه باید اعلام کند که به سلاح هستهای دست یافته است؟ البته که خیر.
بهترین گزینه این است که ایران، آزمایش موشکهای قارهپیمای خود را از روی یکی از ناوهای نظامی خود از میانه اقیانوس هند انجام دهد. این اقدام، یک مانور قدرت بزرگ و چند وجهی خواهد بود که مزایای زیر را به دنبال دارد:
1) ایران بدینوسیله اعلام میکند که دیگر برای پرتاب موشک، محدود به چارچوب مرزهای خشکی و سیلوهای زیرزمینی نیست بلکه از میانه اقیانوس هم می¬تواند این اقدام را اجرایی و عملیاتی کند.
2) دشمنان ایران خواهند فهمید که برد دسترسی ایران به دشمن، برابر خواهد شد با برد موشک بعلاوه برد ناوهای نظامی ایران. از آنجاکه ناوهای نظامی ایران و بهخصوص ناوهای ارتش تجربه گردش به دور زمین را دارند، پس ایران به هر نقطهای از کره زمین میتواند دسترسی داشته باشد. لذا این چالش فعلی که ایران توانایی «دسترسی به خاک دشمنان» خود را ندارد اساسا و به یکباره مرتفع خواهد شد و از آن پس دیگر برد دسترسی ایران را صرفا با برد موشکها قیاس نخواهند کرد.
3) دفاع دشمنان در برابر تهاجم موشکی ایران بسیار دشوارتر خواهد شد. در حمله وعده صادق 1 و 2 از یاد نبرده¬ایم که از آنجاکه پرتاب موشکها صرفا از مرزهای غربی ایران انجام شد، اسرائیل و آمریکا و کشورهای اروپایی و برخی کشورهای عربی توانستند یک سپر دفاعی چند لایه تشکیل دهند. ولی اگر پرتاب موشکهای قارهپیما (با برد بیش از 5000 کیلومتر) از طریق ناوهای متحرک در دریاها و اقیانوس¬ها نیز قابل انجام باشد، آیا تشکیل چنین حلقه دفاعیای ممکن است؟ آیا پایش و رصد یک ناو متحرک در میانه اقیانوسها به راحتی پایش مرزهای خشکی است؟ مسلما خیر. بدیهی است که در صورت اجرا شدن این کار، پایش مرزهای خشکی ایران نیز به شدت گذشته نخواهد بود چراکه میدانند ایران گزینههای فراوانی در دریا دارد و صرفا به مرزهای خشکی خود وابسته نیست.
این تغییر دکترین دفاعی میتواند باعث سردرگمی شدید دشمنان شود و ترس و هراس آنها را دو چندان کند بهطوریکه حتی اگر ناوهای ایران با لانچرهای خالی هم روانه دریا شوند، باز هم در خیالات دشمن، یک تهدید جدی محسوب میشوند.
ایران در 30 سال گذشته سرمایهگذاریهای خوبی را در حوزههای نظامی گوناگون انجام داده ولی تاکنون نتوانسته از میوه این درخت بهخوبی بهرهبرداری کند چراکه «دسترسی به سرزمین دشمن» اساسا در دکترین دفاعی ایران وجود نداشته است. از همین روست که تاکنون هیچ یک از ناوهای اقیانوسپیمای ایران که ماحصل تبدیل کشتیهای تجاری اقیانوسپیما به ناوهای نظامی هستند، لانچرهای عمودی پرتاب موشکهای قارهپیما را دارا نیستند. تنها در ناو شهید سلیمانی سپاه پاسداران وجود لانچرهای عمودی گزارش شده که البته در این ناو با ابعاد و تناژ خود ممکن است امکان حضور در اقصی نقاط کره زمین و عبور از اقیانوسها را نداشته باشد و همچنین معلوم نیست که لانچرهای آن برای پرتاب موشکهای بزرگ و سنگین قاره پیما مناسب هستند یا خیر.
امروزه ایران حتی دارای دانش و تجربه بسیار خوبی در حوزه طراحی و ساخت زیردریایی است؛ مانند ساخت زیردریایی های السابحات 1، غدیر، فاتح، بعثت و حتی طراحی زیردریایی های بزرگتر ولی متاسفانه امکان پرتاب موشک های دوربرد از روی هیچ یک از آنها در رسانه¬ها شنیده نشده و صرفا پرتاب موشکهای کوتاه برد (با برد چند ده کیلومتری) شنیده و دیده شده که مسلما از این مفهوم مد نظر بسیار دور است. زیردریایی ها به دلیل قابلیت اختفای بسیار عالی، میتوانند نقش خارق العاده ای در این زمینه داشته باشند که تاکنون متاسفانه نداشته اند و علت آن، فقدان نگاه جامع در دکترین دفاعی ایران در چند دهه گذشته بوده است.
در هر حال ایران اگر بخواهد با یک سورپرایز بزرگ، دشمنان خود را غافلگیر کند، قطعا باید به سمت پرتاب موشک های دوربرد از روی ناوهای بزرگ خود برود. حتی اگر ایران بخواهد روزی صراحتا دسترسی خود به سلاح اتمی را اعلام کند، باید قبل از آن، چنین مقدماتی را حتما تکمیل کند تا «زنجیره بازدارندگی هسته ای» به درستی شکل گرفته باشد چراکه این دو عامل (داشتن تسلیحات هسته ای و داشتن امکان دسترسی به سرزمین دشمن) در واقع لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی داشتن سلاح هسته ای بدون امکان رساندن آن به سرزمین دشمن، بی معنی و بی فایده است. از طرفی، رساندن تسلیحات متعارف و غیرهسته ¬ای به خاک دشمن که مستلزم هزینه زیاد و فایده نظامی اندک است نیز مطلقا معقول و منطقی نیست.
امروزه ایران تجارب خوبی نیز در زمینه تبدیل کشتی های بزرگ تجاری به ناوهای نظامی دارد مانند ناوهای مکران، شهید باقری، شهید رودکی و شهید مهدوی. این ناوها بدلیل تناژ بسیار بالا و ابعاد بسیار بزرگ، گزینه های خوبی برای پرتاب هر نوع موشک قاره پیما هستند و سریعترین و فوریترین گزینه قابل دسترس برای پرتاب موشک از دل اقیانوس هستند چراکه برای پرتاب موشک از زیردریایی، باید تغییرات خاصی در طراحی موشکها برای پرتاب از زیر آب و کاهش طول موشک (نسبت طول به قطر کمتر) اعمال کرد که خود نیازمند یک دهه کار و پژوهش پیوسته و متراکم است. بنابراین بهترین گزینه، همین ناوهای بزرگ موجود و برخی دیگر از ناوهای بزرگ قدیمی نیروی دریایی هستند که هم دارای برد زیاد و هم دارای خواص دریامانی و پایداری خوب در برابر امواج اقیانوسی هستند. ناوبندر مکران به عنوان بزرگترین ناو تاریخ ایران با تناژ بیش از 120 هزار تن و طول 230 متر است که جستوجوی مشخصات آن در اینترنت نشان می دهد که بازهم دارای قابلیت پرتاب موشکهای بالستیک و لانچرهای عمودی نیست و فقط امکان پرتاب موشکهای ضدکشتی ابومهدی را دارد. از همین روست که گفته می شود تا دکترین دفاعی ایران دچار اصلاحات و تغییرات اساسی نشود، از ظرفیتها و دانش های کسب شده در چهار دهه گذشته نمی توان به درستی استفاده کرد.
در صورت تجدید نظر در دکترین دفاعی فعلی ایران، انتظار می رود کلیدواژه هایی نظیر «پلتفرمهای فراسرزمینی، برد موشکهای بالستیک قابل نصب روی شناورها، تعداد لانچرهای پرتاب روی شناورها، زیردریاییٔهای دارای لانچرهای عمودی و ...» بیش از موضوع قایقهای تندرو و سرعت آنها در ادبیات فرماندهان نیروی دریایی ایران شنیده شود. اگر در دوران دفاع مقدس، ایران تلاش داشت تا با توجه به اقتضائات جنگ، هر نوع قایقی را به سلاح سبک مجهز کند هم اکنون با توجه به شرایط روز، باید تلاش کند تا هر نوع ناو نظامی خود را به لانچرهای عمودی پرتاب موشکهای بالستیک مجهز کند. شرایط فعلی ما شبیه آن فوتبالیستی است که از همه حریفان عبور کرده و خود را به مقابل دروازه حریف رسانده ولی «بهجای گل زدن، مشغول روپایی زدن و حرکات نمایشی» شده است! این، نقض غرض و هدر دادن دستاوردهاست. باید فورا تا دیر نشده، چاره ای به حال شرایط موجود کرد. آزمایش یک موشک قاره پیما از روی یکی از ناوهای نیروی دریایی در میانه اقیانوس هند، همان «تغییر دهنده بازی» در شرایط فعلی و مقدمه بازدارندگی هسته ای است.
نظر شما :