فرصتی برای بازنگری در دکترین دفاعی ایران؛ اصلاح دکترین دریایی (قسمت سوم)

زیردریایی‌‌ها، ستون فقرات بازدارندگی

۲۵ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۵۱۳۵ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد مونسان
محمد مونسان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: اصولا در همه کشورها حتی کشورهای ابرقدرت، زیردریایی‌‌ها ستون فقرات بازدارندگی دفاعی هستند چراکه این زیردریایی‌‌ها حامل انواع تسلیحات بخصوص موشک‌‌های بالستیک قاره پیمای اتمی هستند که می‌‌توانند به‌صورت ناشناس و مخفی به اقیانوس‌‌ها و دریاهای مختلف سفر کنند و به‌طور غافلگیر کننده‌‌ای به دشمنان خود حمله کنند.
زیردریایی‌‌ها، ستون فقرات بازدارندگی

دیپلماسی ایرانی: تهاجم گسترده ۱۲ روزه دشمنان علیه خاک کشورمان به‌وضوح از «عدم بازدارندگی» در برابر ابرقدرت‌ها نشان داشت و نشان داد که کم‌‌کاری و تعارفات و ملاحظات بی‌‌دلیل در تامین تجهیزات موثر دفاعی و تهاجمی چقدر می‌تواند خسارت‌‌بار باشد. علت اصلی این عدم بازدارندگی، اشکالات اساسی در مبانی دکترین دفاعی ایران بوده است که شامل دکترین دریایی نیز می‌‌شود. دشمن از این پس باید باور کند که تجاوز به ایران، یک فاجعه جهانی علیه دشمنان را در پی خواهد داشت نه صرفا یکسری عکس العمل‌‌های نمایشی و بی‌‌اثر تبلیغاتی برای حفظ آبرو. در این نوشتار در چند قسمت به اشکالاتی از دکترین دریایی ایران اشاره می‌‌شود. در قسمت اول به موضوع قایق‌‌های تندرو و در قسمت دوم به لزوم حمل موشک‌های دوربرد روی ناوها پرداختیم.

زیردریایی‌‌ها؛ ستون فقرات بازدارندگی کشورها

اصولا در همه کشورها حتی کشورهای ابرقدرت، زیردریایی‌‌ها ستون فقرات بازدارندگی دفاعی هستند چراکه این زیردریایی‌‌ها حامل انواع تسلیحات بخصوص موشک‌‌های بالستیک قاره پیمای اتمی هستند که می‌‌توانند به‌صورت ناشناس و مخفی به اقیانوس‌‌ها و دریاهای مختلف سفر کنند و به‌طور غافلگیر کننده‌‌ای به دشمنان خود حمله کنند. در دوران جنگ سرد، این زیردریایی‌‌ها بودند که بازدارندگی متقابل ایجاد کردند تا با «تضمین ضربه دوم»، هرگز جنگ اتمی ‌‌ای اتفاق نیفتد. بنابراین مزیت عمده و بزرگ آنها نسبت به ناوها و کشتی‌‌ها اینست که اختفای بالایی دارند و ردیابی آنها در زیر آب به سادگی سطح آب نیست. یک ناو در سطح آب با رادار، ماهواره، دید مستقیم هواپیماهای گشتی، ردیاب‌های حرارتی و ردیابی صوتی سونار قابل ردیابی و شناسایی است ولی یک زیردریایی در زیر آب اغلب به کمک ردیابی صوتی (سونار) آن هم از فاصله نه چندان دور قابل ردیابی است. 

چهار مشخصه زیردریایی‌‌های مدرن امروزی

زیردریایی‌‌های امروز نسبت به زیردریایی‌‌های جنگ جهانی اول و دوم تفاوت‌‌های زیادی کرده‌‌اند ولی چهار مشخصه اصلی زیر را می‌‌توان به عنوان مهمترین شاخصه‌‌های زیردریایی‌‌های مدرن امروز در نظر گرفت: 

۱) حامل موشک: امروزه با پیشرفت فناوری موشک و کوچکتر و سبکتر شدن موشک‌ها، روی زیردریایی‌‌ها حتی زیردریایی‌‌های دیزل الکتریک تناژ متوسط هم موشک نصب می‌‌شود مانند زیردریایی های دیزل الکتریک آمور ۱۶۵۰ تنی روسی. 

۲) سیستم رانش مستقل از هوا (AIP): این سیستم ها از جمله پیل سوختی و رانش هسته‌‌ای کمک می‌کنند تا زیردریایی‌‌ها برد زیرآبی پیوسته طولانی‌‌تری داشته باشند و کمتر به آمدن به سطح آب نیاز داشته باشند. امروزه پیل سوختی در بسیاری از زیردریایی های مدرن جهان وجود دارد چراکه سطح فناوری، هزینه و خطرات آن بسیار کمتر از رانش اتمی است. 

۳) حامل انواع بدون سرنشین‌‌ها مانند پهپاد و زهپاد (زیردریایی هوشمند) (AUV) برای انجام انواع عملیات تهاجمی و شناسایی بخصوص زهپادهای سنگین. 

۴) دارای بازوهای رباتیک: جهت انجام عملیات خرابکاری زیر آبی مانند قطع کابل‌های زیرآبی مخابرات و اینترنت و جاسوسی از آنها و انفجار خطوط انتقال گاز و نفت. 

هر زیردریایی‌‌‌‌ای که این چهار مشخصه را نداشته باشد و صرفا دارای اژدر باشد، اصولا «یک زیردریایی قدیمی مربوط به جنگ جهانی دوم» محسوب می‌‌شود. 

استراتژی آینده؛ زیردریایی های دور ایستا

در جنگ جهانی اول و دوم زیردریایی ها می‌‌توانستند به هدف خود خیلی نزدیک شوند و اقدام به شلیک اژدر کنند چراکه تجهیزات ردیابی و سونارها و روش‌های ضدزیردریایی (ASW) بسیار ضعیف بودند و از فاصله دور امکان ردیابی زیردریایی وجود نداشت. لذا آنها با پرتاب اژدرهای سنگین ۵۳۳ میلیمتری (با برد حدود ۱۵ – ۱۰ کیلومتری و سرعت محدود حدود ۶۰ – ۴۰  کیلومتر بر ساعت)، کشتی های دشمن را منهدم می‌‌کردند. لذا سلاحی مانند اژدر در آن زمان برای زیردریایی مناسب بود. امروزه با پیشرفت خارق العاده روش‌‌های ردیابی زیردریایی از جمله سونارهای پیشرفته، ردیابی لیزری و ماهواره‌‌ای و روش‌های هوشمند تحلیل ارتعاشات ناشی از زیردریایی در حد مگاهرتز، عملا یک زیردریایی را می‌‌توان از فاصله ده‌ها کیلومتری (و بلکه بسیار بیشتر – وابسته به سطح نویز و ارتعاشات زیردریایی) ردیابی کرد لذا زیردریایی هرگز نمی‌‌تواند خود را به فاصله ۲۰ – ۱۵ کیلومتری هدف برساند چون به‌راحتی ردیابی می‌‌شود. از طرفی با گذشت حدود ۸۰ سال از جنگ جهانی دوم، مشخصات عملیاتی اژدرها چندان تفاوتی نکرده مثلا آنها هنوز اغلب برد کمتر از ۲۰ کیلومتر و سرعت حدود ۹۰ کیلومتر بر ساعت دارند ضمن اینکه دارای وزن سنگین حدود دو تنی هستند. 

مجموع عوامل فوق باعث شد که دیگر اعتماد چندانی به اژدر به عنوان سلاح اصلی زیردریایی نباشد چون عملکرد برد ردیابی زیردریایی خیلی بیشتر از برد عملیاتی اژدر شده است. با پیشرفت روز افزون روش‌های کشف و انهدام زیردریایی (معروف به روش‌های ضد زیردریایی ASW) استراتژی عملیاتی زیردریایی‌‌ها به سمت «زیردریایی‌‌های دور ایستا» تغییر یافت به گونه ای زیردریایی‌‌ها در فاصله‌‌ای دور از هدف و دورتر از برد ردیابی دشمن (در فاصله چند صدکیلومتری تا چند هزار کیلومتری از هدف) بایستند و اقدام به شلیک کنند و سپس امکان فرار داشته باشند (با توجه به سرعت کم زیردریایی نسبت به ناوها و هواگردها). 

کشورها برای اجرای استراتژی زیردریایی های دورایستا دو اقدام اصلی را انجام دادند: ۱) نصب موشکهای با برد مناسب (از چند صد کیلومتر تا چند هزار کیلومتر) ۲) استفاده از زیردریایی‌‌های بدون سرنشین مادر (با نام اختصاری لاتین LDUUV , XLUUV). این زیردریایی های هوشمند مادر که خود دارای انواع تسلیحات و تجهیزات ردیابی هستند بر زیردریایی اصلی می‌‌نشینند. زیردریایی وقتی به فاصله مناسب از هدف رسید، برای اینکه به نزدیک شدن زیاد به هدف نیاز نداشته باشد، زیردریایی هوشمند مادر را رها می‌کند و اجرای عملیات را به آن می‌سپارد و خود در یک منطقه امن در انتظار بازگشت زیردریایی هوشمند می‌‌ماند. بدین ترتیب ملاحظه می‌‌شود که زیردریایی های دورایستای امروز بدون این‌که خود را به خطر بیندازند عملیات مهمی انجام می‌‌دهند مثلا حمله ۱ تیر امسال (با نام چکش نیمه شب) به سایت های هسته‌‌ای ایران در نطنز و اصفهان توسط زیردریایی اتمی آمریکا (احتمالا زیردریایی اوهایو) از شمال اقیانوس هند یعنی حداقل ۱۸۰۰ کیلومتر دورتر از هدف انجام شد.

به همین دلیل است که می‌‌گویند: «زیردریایی‌‌ای که سلاح آن صرفا اژدر باشد مربوط به جنگ جهانی دوم است» چراکه اصلا با منطق شرایط میدان نبرد امروزی و جهش های فناوری ASW اصلا منطبق نیست (هرچند ممکن است زیرسیستم‌‌های پیشرفته ای داشته باشد). 

سابقه ایران در حوزه زیردریایی‌ 

تجربه ایران در طراحی و ساخت زیردریایی از زمان دکتر مصطفی چمران شروع شد که ایشان به همراه یک تیم علمی به طراحی و ساخت یک زیردریایی کوچک را شروع کرد که با شهادت ایشان، این پروژه رها شد. در دهه ۶۰ زیردریایی ۱۲۰ تنی السابحات ۱ در دانشگاه صنعتی اصفهان طراحی و ساخته شد ولی متاسفانه در اثر یک سانحه غرق شد و امروزه در موزه نگهداری می‌‌شود. پس از آن چند نمونه زیردریایی در وزارت دفاع ساخته شدند: زیردریایی ۳۰ تنی السابحات ۳، نمونه جدیدتر زیردریایی ۱۲۰ تنی السابحات ۱، چند نمونه زیردریایی مرطوب ۷ – ۵ تنی، زیردریایی ۱۲۰ تنی غدیر (طراحی کره شمالی) و زیردریایی بومی ۵۲۰ تنی فاتح. بنابراین ایران در چند دهه گذشته تجربه طراحی و ساخت زیردریایی داشته و مهندسین و طراحان مجربی در اختیار دارد ولی از این توانایی به‌دلیل نقص در دکترین دفاعی به‌خوبی استفاده نشده است. 

ارزیابی واقع بینانه فناوری زیردریایی‌‌های ایران

طبق اطلاعات اینترنتی منتشر شده از زیردریایی‌‌های ایران می‌‌توان گفت که هیچ یک از چهار مشخصه فوق الذکر از زیردریایی‌‌های مدرن امروزی را ندارند چراکه:

۱) توانایی پرتاب موشک: هیچ‌کدام از زیردریایی‌‌های ایران توانایی حمل و پرتاب موشکهای آفندی سطح به سطح با برد متوسط یا بلند را ندارند. هیچ‌کدام لانچرهای عمودی پرتاب موشک را دارا نیستند. ایران صرفا تجربه پرتاب موشک کروز ضد کشتی از لوله اژدرها را در قالب پروژه جاسک ۲ از زیردریایی‌‌های خود دارد که برد محدودی را دارا هستند. در این پروژه، یک موشک کروز ضدکشتی داخل یک کپسول مخصوص قرار می‌گیرد و سپس این کپسول از لوله اژدرافکن زیردریایی پرتاب می‌شود. اصولا ایران علی‌رغم داشتن دانش پیشرفته موشکی، نتوانسته یا نخواسته که موشک‌های بالستیک خاص پرتاب از زیردریایی (SLBM) بسازد چراکه اصولا «دسترسی به سرزمین دشمن» در دکترین دفاعی ایران وجود ندارد و لذا طبیعتا هیچ‌کدام از ناوها و زیردریایی های ایران دارای موشک های بالستیک دوربرد نیستند. لذا در شرایط فعلی هیچ‌کدام از زیردریایی‌‌های ایران امکان پرتاب موشک دوربرد (علی‌رغم ۴ دهه فعالیت در حوزه زیردریایی و ۴ دهه فعالیت در حوزه موشکی) ندارند. این در حالیست که مهمترین عامل در تحقق «استراتژی زیردریایی های دور ایستا»، استفاده از موشک‌های دوربرد (و برد متوسط) هستند و از طرفی، ایران خود یکی از قدرت‌های موشکی جهان است. اخیرا شنیده شده که ایران در قالب پروژه‌‌ای، کار روی موشک‌های بالستیک خاص پرتاب از زیردریایی را شروع کرده است. همه استراتژیست‌های نظامی دنیا می‌‌دانند که نصب موشک روی زیردریایی، کلیدی‌ترین و مهمترین عامل بازدارندگی است. واقعا جای سوال و تعجب است که چرا دکترین دفاعی ایران در ۴۰ سال گذشته الزامی برای ترکیب فناوری زیردریایی با فناوری موشک‌های دوربرد و برد متوسط نداشته است؟ اگر وجود داشته چرا به نتیجه نرسیده است؟ متولیان مربوطه چه کسانی بوده‌‌اند؟ آیا مسئله، نداستن بوده یا نفوذ؟ آیا در مورد نحوه عملکرد خود بازخواست شده‌اند؟ اگر ایران در این ۴۰ سال زیردریایی‌های حامل موشک بالستیک پرتاب از زیر آب  (SLBM)را دارا بود مجبور نبود در وعده صادق ۱ و ۲ و ۳ صرفا از مرزهای غربی کشور و با لانچرهای زمینی عملیات موشکی انجام دهد و با دفاع چند لایه دشمن مواجه شود. دشمن، نقاط ضعف ما را از خود ما بهتر می‌داند ولی آن را در «جنگ شناختی» پوشش می‌‌دهد (انکار می‌‌کند یا کم اهمیت جلوه می‌‌دهد) تا ما به جبران کاستی‌‌ها نباشیم و در روز مبادا از آن نقص، بهره‌‌برداری کند.

۲) سیستم مستقل از هوا: ایران حدود ۳۰ سال است که در چند وزارتخانه مختلف روی ساخت پیل سوختی کار کرده است ولی اطلاعات منتشر شده از زیردریایی های ایران نشان می‌‌دهد هیچ‌کدام از زیردریایی‌‌های ایران پیل سوختی دارا نیستند. همچنین ایران ۵۰ سال است در حوزه فناوری هسته‌‌ای سابقه فعالیت دارد و تاوان‌‌های سنگینی بابت آن پرداخته است ولی باز هم هیچ‌کدام از زیردریایی‌‌های ایران رانش هسته‌‌ای را دارا نیستند. از سال ۱۴۰۰ خبرهایی در رسانه‌‌ها مبنی بر تلاش ایران برای طراحی و ساخت زیردریایی اتمی شنیده شد که طبق روال رایج در دنیا ۱۵ – ۱۰ سال زمان خواهد برد. تنها بعد از جنگ ۱۲ روزه بود که شنیده شد ایران برای حضور در آب‌های اقیانوسی در برابر زیردریایی‌‌های آمریکایی (که شلیک موشک از دل اقیانوس هند به تاسیسات اتمی ایران را انجام داد) مذاکراتی را با چینی‌‌ها آغاز کرده است. داشتن سیستم‌های مستقل از هوا برای افزایش اختفا، افزایش برد زیرسطحی و امکان حضور زیردریایی‌‌های ایران در آب‌های دوردست لازم است. جای سوال اینجاست که ایران علی‌رغم داشتن ۵۰ – ۳۰ سال سابقه فعالیت در زمینه هسته‌‌ای و پیل سوختی، چرا نتوانسته است هنوز آنها را در زیردریایی بکار گیرد؟ چرا چنین الزامی در دکترین دفاعی ایران وجود نداشته است؟ اگر وجود داشته چرا به نتیجه نرسیده است؟ متولیان مربوطه چه کسانی بوده‌‌اند؟ آیا در مورد نحوه عملکرد خود بازخواست شده اند؟ زیردریایی های دیزل الکتریک معمولی از قبل جنگ جهانی اول وجود داشته‌‌اند.
 
۳) حمل انواع بدون سرنشین‌‌ها: ایران در حوزه پهپادی حدود ۴۰ سال سابقه فعالیت دارد و یکی از قدرت‌های پهپادی جهان است. در حوزه بدون سرنشین‌های هوشمند زیرسطحی نیز ایران حدود ۲۵ سال سابقه فعالیت دارد. متاسفانه تا به امروز چیزی از به‌کارگیری بدون سرنشین‌ها بر زیردریایی‌‌های ایران شنیده نشده است. ظاهرا هنوز موضوع بدون سرنشین‌ها و اهمیت آنها در حوزه زیرسطحی، جدی گرفته نشده است. این در حالیست که آینده نبردهای مدرن در دستان بدون سرنشین‌‌هاست که یکی از پایه های «استراتژی زیردریایی های دور ایستا» هستند.

۴) دارای بازوهای رباتیک: متاسفانه طبق اطلاعات منتشر شده، هیچ‌کدام از زیردریایی های ایران بازوهای رباتیک ندارند. جنگ روسیه و اوکراین و انفجار خطوط انتقال گاز، قطع خطوط اینترنت و جاسوسی طولانی مدت از خطوط کابل‌های مخابراتی زیرآبی اروپا نشان داده است که چنین ابزارهایی تا چه حد کاربردی و آینده نگرانه هستند.

طبق چهار مورد فوق مشاهده می‌‌شود که تا به امروز هیچ یک از چهار مشخصه اساسی فوق در زیردریایی‌‌های ایران وجود ندارند در حالی که در اغلب موارد، ایران نزدیک به چهار دهه سابقه فعالیت داشته است. پس بدین ترتیب می‌‌توان گفت که اشکال در حوزه بالادستی و مدیریتی حوزه زیرسطحی در سطح بسیار بالا (ستاد کل نیروهای مسلح) و تعریف ناقص در دکترین دفاعی حوزه زیرسطحی بوده که موارد فوق – یا اصلا جزو مطالبات ستاد کل نبوده یا پیگیری لازم و منسجم و هدفمند برای تحقق برنامه ها وجود نداشته است. لذا این کاستی‌ها را نمی‌توان بر عهده طراحان و مهندسان حوزه زیرسطحی انداخت چراکه در سطوح پایین حوزه زیرسطحی آنها اختیاری از خود نداشته است و طبق برنامه‌های مصوب ستاد کل عمل می‌‌کنند. با تفاسیر فوق شاید بتوان گفت متاسفانه ماهیت کاربردی زیردریایی‌‌های امروز ایران تا حد زیادی در حد زیردریایی‌‌های جنگ جهانی دوم باقی مانده و فناوری های کلیدی امروزی را در خود جای نداده است و این موضوع را دشمنان ما خیلی بهتر از خود ما می‌دانند. مطالعه کتابچه‌‌های خارجی سری جینز منعکس کننده این واقعیات تلخ است. انکار کاستی‌ها و نفی انتقادات، صرفا کمک به دشمن و فروبستن چشمان برای ادامه راه پرنقص گذشته است.

زیردریایی های اسرائیل

اسرائیل ۶ فروند زیردریایی دلفین داراست که ۳ فروند دیگر نیز در حال ساخت است. این زیردریایی‌ها در دو کلاس دلفین ۱ و دلفین ۲ هستند که توسط آلمان طراحی و ساخته شده است. این زیردریایی‌ها توانایی حمل ۱۶ اژدر یا موشک کروز را دارند. موشک‌های کروز ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر برد داشته که کلاهک‌های هسته‌ای ۲۰۰ کیلویی (حاوی ۶ کیلو پلوتونیوم) بر روی آن‌ها نصب شده است. تناژ دلفین 1 برابر ۱۶۴۰ تن و دلفین ۲ برابر ۲۰۵۰ تن است و هر دوی آنها به سیستم AIP پیل سوختی با برد ۱۴۰۰۰ کیلومتر مجهز است یعنی بردی که دقیقا بتواند تا خلیج فارس بیاید و برگردد! همچنین تعدادی لوله اژدر ۵۳۳ میلیمتری برای پرتاب اژدر و تعدادی لوله ۶۵۰ میلیمتری برای پرتاب موشک کروز دارد.

منطق و مسیر طی شده اسرائیل: ملاحظه می‌‌شود که مشخصات و تعداد این زیردریایی‌ها چقدر هوشمندانه انتخاب شده‌اند. برد زیردریایی تا خلیج فارس برسد، موشک اتمی حمل کند، برد موشک‌ها طوری باشد که از دریای عمان مستقیما به تهران و شهرهای بزرگ ایران برسد. تعداد زیردریایی‌‌ها به گونه ای است که ۳ فروند برای دفاع از اسرائیل، ۳ فروند برای حمله در آب‌های دوردست و ۳ فروند برای تعمیرات باشند. یعنی با مرور مشخصات این زیردریایی‌‌ها می‌‌توان درک کرد که اسرائیل ابتدا موقعیت دشمنان خود (از جمله ایران) را در نظر گرفته و سپس برد دسترسی به دشمن را مشخص کرده و بر اساس آن برد زیردریایی و برد موشک‌های آن را تعیین کرده است. برای حصول این مشخصات به نصب پیل سوختی مجبور شده و همچنین لوله‌‌های پرتاب ۶۵۰ میلیمتری برای پرتاب موشک تعبیه کرده است. بر این اساس تناژ و ابعاد زیردریایی استخراج شده است. لذا صورت مسئله و حل آن در حوزه زیرسطحی از ابتدا تا انتها قابل درک است. 

الگوی کره شمالی در زیردریایی‌‌ها

امروزه همه ما می‌دانیم بازدارندگی‌ای که کره شمالی ایجاد کرده ما نتوانستیم ایجاد کنیم. آمریکا تا به امروز حتی یک گلوله جرات نکرده به سمت کره شمالی پرتاب کند ولی به همه سایت‌های هسته‌ای ایران حمله کرده است. مطمئنا جای سوال است که علت چیست؟ مهمترین عامل را می‌توان بدین صورت بیان کرد: «داشتن تسلیحات هسته‌ای با قابلیت رسیدن به سرزمین آمریکا». داشتن تسلیحات هسته‌ای که مسجل است. برای دسترسی به خاک آمریکا آنها سه کار اصلی انجام دادند که نقش زیردریایی را پررنگ می‌کند:

۱) ساخت موشک‌های دوربرد مانند موشک هواسونگ ۱۹ با برد ۱۵هزار  کیلومتر که دسترسی به کل خاک آمریکا را فراهم می‌کند.

۲) ساخت زیردریایی دیزل الکتریک کلاس Sinpo لانچر عمودی پرتاب موشک با تناژ حدود ۲۰۰۰ تن و برد ۳۰۰۰ کیلومتر را داراست. کره شمالی در گام بعدی شروع به ساخت یک زیردریایی اتمی با تناژ حدود ۷۰۰۰ – ۶۰۰۰ تن کرده که می‌تواند حداقل ۱۰ لانچر عمودی موشک قاره پیما اتمی حمل کند (هنوز آب اندازی نشده است).

۳) ساخت موشک قاره پیمای پرتاب از زیرآب (SLBM) به نام Pukguksong-1 برای پرتاب موشک با کلاهک اتمی با برد مناسب (در منابع مختلف برد آن از ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر گفته شده است). کره شمالی برای ساخت این موشک ۱۰ سال وقت صرف کرده و چندین آزمایش ناموفق نیز داشته است. این موشک از فاصله ۱۵ – ۱۰ متری زیر آب پرتاب می‌شود. گفته می‌شود کره شمالی روی موشک جدیدتر و قویتر Pukguksong-4 در حال کار است که احتمالا برد آن به بیش از ۸۰۰۰ کیلومتر خواهد رسید. احتمالا این موشک روی زیردریایی اتمی جدید کره شمالی نصب خواهد شد.

منطق و مسیر طی شده کره شمالی: کره شمالی ابتدا استراتژی «تسلیحات اتمی با قابلیت دسترسی به سرزمین دشمن» را تعریف کرده و سپس برد دسترسی به دشمن اصلی خود یعنی آمریکا را مشخص کرده است. برای تحقق این مهم، برد زیردریایی‌ها و برد موشک‌های اتمی قاره پیما را گام به گام، طوری افزایش داده که بتواند به همه سرزمین آمریکا دسترسی داشته باشد. در گام اول برای تضمین بازدارندگی در برابر آمریکا، موشک‌های قاره‌پیمای زمین پرتاب با برد ۱۵هزار کیلومتر را توسعه داد و تکمیل کرد. از آنجاکه احتمال اصابت از فاصله ۱۵هزلر کیلومتری چندان مطمئن نیست و احتمال رهگیری آن هست، در گام بعدی شروع به توسعه زیردریایی‌‌های دیزل الکتریک دارای لانچر عمودی موشک بالستیک قاره پیما کردند و به‌طور هم‌زمان روی موشک‌های پرتاب از زیر آب برای حداقل یک دهه کار کردند و آزمایش کردند. در گام اخیر روی زیردریایی های اتمی با برد نامحدود کار کردند تا با موشک اتمی جدید با برد ۸هزار کیلومتری، برد دسترسی به هر نقطه‌ای از کره زمین را تضمین کنند. احتمالا در آینده، کره شمالی بتواند به‌جای پرتاب از خاک کره شمالی، از میانه اقیانوس آرام هر نقطه‌ای از خاک آمریکا را مورد حمله اتمی قرار دهد.

کمیت زیردریایی‌های ایران

ایران حدود ۲۳ فروند زیردریایی کوچک ۱۲۰ تنی غدیر (بر اساس مدل طراحی کره شمالی) برای خلیج فارس ساخته است. این زیردریایی‌ها عملا در خارج از خلیج فارس کارایی چندانی ندارند مگر در فصل‌هایی که آب دریا غیرمواج باشد. ایران سه زیردریایی روسی قدیمی کیلو کلاس دارد که با حدود ۵۰ سال سن، عملا فرسوده، غیرمدرن و از رده خارج محسوب می‌‌شوند (طول عمر استاندارد زیردریایی‌ها معمولا ۲۰ سال و حداکثر ۳۰ سال است). تنها زیردریایی بومی ایران که هم طراحی و هم ساخت آن ایرانی است، زیردریایی فاتح با تناژ ۵۰۰ تن و با ۴ لوله اژدر است که برای دریای عمان ساخته شده و از ۱۵ سال پیش تاکنون، به دلایل نامعلوم (احتمالا محدودیت مالی) تنها یک فروند! از آن ساخته شده است. این در حالیست که تعداد ناوگان زیردریایی ها معمولا ۶ یا ۹ یا ۱۲ فروندی تعیین می‌شود. بدین ترتیب ایران پس از ۴۰ سال فعالیت در حوزه زیرسطحی، فعلا ناوگان زیردریایی مناسب با تعداد کافی برای حضور در آب‌های اقیانوسی و حتی دریای عمان و دفاع از آب‌های ساحلی خود ندارد و این عمیقا باعث تعجب است. آیا می‌توان صرفا با یک فروند زیردریایی فاتح طول یک‌هزار کیلومتری سواحل دریای عمان را پایش کرد؟ آن هم با زیردریایی‌ای که لانچر موشک نداشته و صرفا دارای ۴ لوله اژدر افکن معمولی است؟

زیردریایی‌ها در زیر نور آفتاب!

زیردریایی ها، گرانقیمت‌ترین و ارزشمندین تجهیز جنگی دریایی هستند لذا دشمنان در اولین روزهای جنگ تلاش می‌کنند آنها را قبل از رفتن به دریا و غیب شدن در عمق دریاها در همان کنار اسکله نابود کنند. مثلا اسرائیل پس از سرنگونی حکومت بشار اسد، بلافاصله و فورا در یک بمباران هوایی، همه زیردریایی‌های سوریه از جمله زیردریایی‌های روسی کلاس آمور را در کنار اسکله غرق کرد. از این رو در دنیا، نمونه‌های متعددی از پناهگاهای زیردریایی در زیر کوه‌ها یا پناهگاه‌های بتنی مستحکم وجود دارند که زیردریایی‌ها را در داخل آنها پناه می‌دهند (برای پشتیانی اعزام یا برای تعمیرات). متاسفانه در ایران تاکنون شنیده نشده که هیچ پناهگاهی برای زیردریایی‌ها ساخته شده باشد آن‌هم در محیط‌های شلوغ و پرتنشی مانند خلیج فارس و دریای عمان. رعایت پدافند غیرعامل از اصول اولیه و بنادین هر نبردی است. خوشبختانه رونمایی از پناهگاه قایق‌های موشک انداز در زیر کوه‌ها در خلیج فارس نشان داد چنین تفکری در نیروهای مسلح ایران وجود دارد. ولی آنچه مایه تعجب و حیرت است اینست که چطور ما قایق‌های تندرو که هزینه آنها هزاران برابر کمتر از زیردریایی هاست را در زیر کوه‌ها پناه می‌دهیم ولی زیردریایی‌های ارزشمند خود را در زیر نور آفتاب رها می‌کنیم؟! چرا یک تفکر یکدست و منسجم بر نیروی دریایی ما حاکم نیست؟ خوبست بدانیم که یک ریزپرنده کوچک مسلح اگر خود را به بدنه فشار یک زیردریایی بکوبد می‌تواند آن را بطور کامل غیرعملیاتی کند.

روند پر افت و خیز حوزه زیرسطحی و سوالات بی شمار

متاسفانه پرونده حوزه زیرسطحی و زیردریایی نیز همانند برخی پرونده های دفاعی دیگر، علی‌رغم چهار دهه فعالیت و داشتن دانش نسبتا خوب و مهندسین خبره، نتایج مطلوبی نداشته است. حوزه زیرسطحی در دهه‌های گذشته به یک سردرگمی و بلاتکلیفی و شاخه به شاخه شدن‌های حاد را دچار بوده به‌طوری‌که هیچ روند منطقی برای آن نمی‌توان تصور کرد. چرا این‌همه زیردریایی پرتعداد غدیر برای خلیج فارس ساخته شده و تمرکز بر خلیج فارس بوده است؟ مگر از سال ۱۳۸۸ (۱۶ سال پیش!) طبق فرموده رهبری قرار نبود رسیدن به مدار ۱۰ درجه کره زمین (اقیانوس هند) مد نظر قرار گیرد؟ اگر مدار ۱۰ درجه مد نظر بود چرا باز هم زیردریایی نسبتا کوچک ۵۰۰ تنی فاتح مد نظر قرار گرفت و طراحی شد درحالی‌که برای آب‌های مواج اقیانوسی به زیردریایی های با تناژ حداقل ۲۰۰۰ – ۱۵۰۰ تنی لازم است؟ اگر سال‌های طولانی برای طراحی زیردریایی فاتح زحمت کشیده شده چرا فقط یک فروند از آن ساخته شده است؟ آیا علت آن مشکل مالی بوده یا فنی؟ چرا این مشکل پس از این‌همه سال‌های طولانی هنوز حل نشده است؟ مگر ایران صاحب فناوری موشکی نیست؟ پس چرا هیچ موشکی برای پرتاب از زیر آب (SLBM) تاکنون کار نشده است؟ آیا اصلا اعلام نیازی از سوی صنایع زیرسطحی به صنایع موشکی برای ساخت این نوع موشک‌ها ارائه شده؟ اصولا چرا هیچ‌کدام از زیردریایی‌های ایران لانچرهای عمودی پرتاب موشک را دارا نیستند؟ اگر قرار است موشک‌ها از لوله‌های افقی پرتاب شوند چرا قطر متفاوت و مناسب برای پرتاب موشک دوربرد را دارای نیستند (مانند لوله های ۶۵۰ میلیمتری اسرائیل)؟ چرا اندک تجربه پرتاب موشک از داخل کپسول، نوع و برد موشک‌ها محدود است؟ زیردریایی ۱۵۰۰ تنی بعثت که در رسانه‌ها از آن صحبت شد چرا هرگز ساخته نشد؟ مگر ایران چند دهه در حوزه پیل سوختی کار نکرده است؟ پس چرا هیچ‌کدام از زیردریایی‌‌های ایران به پیل سوختی مجهز نیستند؟ آیا مگر فناوری پیل سوختی ده‌ها بار ساده‌تر از رانش هسته‌ای نیست؟ چطور ممکن است ما که هنوز پس از چند دهه از عهده ساخت پیل سوختی مناسب برای زیردریایی برنیامده‌ایم به یکباره هوس ساخت سیستم رانش اتمی کرده‌ایم؟ چرا ایران که هنوز زیردریایی‌های دیزل الکتریک به تعداد کافی برای دفاع از سواحل خود ندارد به یکباره از ساخت زیردریایی‌های بزرگ اتمی صحبت ‍به میان آورده است؟ اصلا مبنای دسترسی به سرزمین دشمن در حوزه زیرسطحی کجاست؟ اسرائیل، اروپا یا آمریکا؟ چه تلاشی برای انجام این دسترسی انجام شده است؟ اصلا به‌طور کلی چیزی به نام «دسترسی به سرزمین دشمن» در دکترین دفاعی ما وجود داشته است که حوزه زیرسطحی بخواهد به آن برسد یا خیر؟ اگر وجود داشته چرا حاصل نشده و اگر وجود نداشته، چرا وجود نداشته است؟! مگر ایران ۲۳ فروند زیردریایی غدیر در خلیج فارس ندارد؟ پس چرا هیچ پناهگاهی برای آنها ساخته نشده و در زیر نور آفتاب رها شده‌اند؟ و ده‌ها سوال دیگر که به‌راحتی نمی‌توان هیچ پاسخ منطقی برای آن یافت.

در این مقاله به‌طور مختصر رویکرد زیرسطحی اسرائیل و کره شمالی را مرور کردیم تا نشان دهیم که اگر سیاستگذاری‌های کلان حوزه زیرسطحی درست باشد باید سیر منطقی تکامل آن، معلوم و قابل درک باشد. یعنی بتوان درک کرد که وقتی مرحله به مرحله، تناژ و برد زیردریایی و برد و نوع موشک تغییر می‌‌کند، مسیر تکامل به چه سمتی است؟ آیا از یک سیر عالمانه و منطقی تبعیت می‌کند یا از یک رویه احساسی و هیجانی و پرش‌‌های مکرر از این شاخه به آن شاخه تبعیت می‌کند؟

آنچه پر واضح و عیان است اینست که عملکرد و خروجی حوزه زیرسطحی علی‌رغم چهار دهه سرمایه‌گذاری به هیچ وجه قانع کننده و رضایت بخش نیست.

جایگاهی که هرگز جدی گرفته نشد

زیردریایی‌‌ها می‌‌توانستند ستون فقرات بازدارندگی دفاعی ایران باشند ولی متاسفانه به‌دلیل عدم درک درست از اهمیت زیردریایی‌ها و نقشی که می‌توانند در نبردهای آینده داشته باشند، این نقش هرگز جدی گرفته نشد. نگارنده این مقاله معتقد است که اشکالات موجود نه از سوی مهندسین و مدیران رده پایین این حوزه بلکه از سوی سیاستگذاران کلان این حوزه بوده است. کسانی که دید فنی کافی به زیردریایی نداشتند، به نصب موشک روی زیردریایی اعتقادی نداشتند، کسانی که پروژ‌ه‌ای پرتعداد و بی‌هدفی را تعریف کردند و در نهایت، پرونده‌های متعددی را مانند پیل سوختی نیمه کاره رها کردند، کسانی که به تعیین تناژ زیردریایی بر پایه نیازهای عملیاتی اعتقادی نداشتند و همه کسانی که در سطوح عالی نظامی و ستاد کل نتوانستند یک رویه منطقی برای توسعه صنعت زیرسطحی تهیه و تدوین کنند. در دهه ۸۰، فرماندهان نیروی دریایی اعلام می‌کردند که جهان در آینده، توان نیروی دریایی ایران را در زیر سطح خواهد دید (نه در روی سطح). سخنی عالمانه که اگر به درستی محقق می‌شد وضعیت زیرسطحی کشور ما، امروز این نبود. جنگ ۱۲ روزه و اتفاقات قبل از آن، فرصتی برای بروز اشکالات ما بود. اگر زیردریایی‌های دارای موشک دوربرد (یا میان برد) به تعداد کافی داشتیم، در وعده صادق ۱ و ۲ و ۳ صرفا مجبور نبودیم از مرزهای غربی کشور و با لانچرهای زمینی عملیات موشکی انجام دهیم و با دفاع چند لایه دشمن مواجه شویم. دشمن، نقاط ضعف ما را به‌خوبی می‌داند و در مواقع بحران از آن بهره برداری می‌کند.

سخنی با بزرگان حوزه زیرسطحی

مطالب ارائه شده در این مقاله، حرف دل بسیاری از دلسوزان حوزه زیرسطحی است که هرگز ظرف چند دهه گذشته به گوش بزرگان نرسید یا نرفت. نگارنده این مقاله تا حدودی با حوزه زیرسطحی آشناست و چندین جلد کتاب در این حوزه دارد لذا تلاش داشته است که سخن به گزافه و بی دلیل نگوید. آنچه گفتیم و انتقاد کردیم از سر دلسوزی و خیرخواهی و چاره‌جویی برای آینده بود نه (خدای نکرده) برای سیاه‌نمایی و تخریب این دستاوردها. امید است این وجیزه به سمع و نظر فرماندهان عالی‌رتبه و تصمیم‌سازان حوزه دفاعی و دریایی به‌خصوص حوزه زیرسطحی برسد تا شاید به تغییر مسیری منجر شود که اشتباهات گذشته در آن کمتر باشد یا نباشد. نگارنده این مقاله معتقد است زیردریایی های فعلی ایران با مشخصات فعلی، جایگاهی در نبردهای آینده نخواهند داشت و در اولین روزها (و حتی ساعات) نبرد از گردونه خارج خواهند شد مگر اینکه تغییرات اساسی و بنیادین در این حوزه را شاهد باشیم نه تغییرات کوچک، ظاهری و بی تاثیر. توصیه مشخص نگارنده در حوزه زیرسطحی بر این است: حوزه دید خود را از خلیج فارس خارج کنیم و به عمق اقیانوس‌ها ببریم – به‌جای زیردریایی‌های کوچک ۱۰۰ تنی و ۵۰۰ تنی به سمت زیردریایی های دیزل الکتریک ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ تنی برویم که به پیل سوختی و لانچرهای عمودی پرتاب موشک‌های قاره پیما (نه صرفا موشک‌های پدافندی یا موشک‌های آفندی برد کوتاه) مجهز باشند – تعداد کافی از این زیردریایی‌ها به تعداد حداقل ۶ تا ۱۲ فروند تولید شود، موشک‌های خاص پرتاب از زیردریایی با برد مناسب چند هزار کیلومتری (نه چند ده کیلومتری) ساخته شود – در شرایط کنونی حرکت به سمت زیردریایی‌های رانش اتمی کاری اغواکننده، بی‌فایده و مایه اتلاف هزینه و زمان و نیروی انسانی است تا بازهم حوزه زیرسطحی برای دو دهه آینده به خطا برود و نیازهای واجب و فوری خود را رها کند و به شاخه‌ای دیگر بپرد.

محمد مونسان

نویسنده خبر

استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شاهرود

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمد مونسان زیردریایی زیردریایی های هسته ای زیردریایی بدون سرنشین ایران زیردریایی‌های ایران کره شمالی اسرائیل بازدارندگی قدرت بازدارندگی ساخت زیردریایی طراحی ساخت زیردریایی ردیابی زیردریایی برد زیردریایی موشک توانایی موشکی ایران


( ۱۳ )

نظر شما :