خطر فوری مورد توجه تهران نیست
ایران و پیامدهای سقوط اسد
دیپلماسی ایرانی: از حمله به سفارت آمریکا در جریان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ تا غارت سفارت عربستان در سال ۲۰۱۶، یورش به نمایندگیهای دیپلماتیک معمولاً کاری بود که ایرانیها با دیگران میکردند. امروزه این اتفاق برای خود ایران رخ میدهد. شورشیان سوری به دلیل نفرت شدید از حاکمان ایران، پس از تخریب کاخ بشار اسد، دیکتاتور سقوط کرده سوریه در دمشق، به سراغ سفارت ایران، حامی اصلی او رفتند.
پس از شکست حماس و حزبالله، دو نیروی نیابتی اصلی ایران در منطقه توسط اسرائیل، سقوط آقای اسد، سومین نیروی نیابتی ایران، نشانهای دیگر از کاهش نفوذ ایران است.
ایران به تدریج و آن گاه ناگهان تضعیف شد. در سال ۲۰۱۵، این کشور توافقی هستهای با ایالات متحده امضا کرد و نفوذ منطقهای گستردهای داشت. از آن زمان به بعد، اوضاع تغییر کرد. در سال ۲۰۱۸، رئیسجمهور دونالد ترامپ تحریمها را سختتر کرد و اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی سوق داد. در سال ۲۰۲۰، آمریکا ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران را در عراق ترور کرد. ایران تلاش کرد از کشیده شدن به جنگ بین اسرائیل و حماس پس از حمله این گروه به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اجتناب کند، اما شکست خورد. اندکی بیش از یک سال بعد، هر سه نیروی نیابتی منطقهای آن نابود شدند.
از نظر سرزمینی، سقوط آقای اسد بزرگترین شکست ایران تا به امروز است. در کمتر از یک هفته، مواضع پیشانی ایران از دریای مدیترانه به مرز غربی عراق، ۳۰۰ مایل نزدیکتر به ایران، منتقل شد. اکنون این کشور آخرین گروه از حدود ۴۵۰۰ شهروند خود را از سوریه تخلیه میکند. یک مقام ایرانی میگوید: «هیچ جنگجویی باقی نمانده است.» کریدور زمینی به مرز اسرائیل از دست رفته است. رقبای منطقهای، از جمله ترکیه، اسرائیل و قدرتهای عربی، در حال پر کردن این خلأ هستند. به همین دلیل است که ایران می گوید رویدادهای سوریه نتیجه یک توطئه توسط اسرائیل و آمریکاست.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تلاش میکند سقوط ائتلافی را که به دوران آغاز انقلاب ایران بازمیگردد، کوچک جلوه دهد. فرماندهان سپاه میگویند که آقای اسد در جستوجوی متحدانی برای نجات خود، بهطور فزایندهای غیرقابل اعتماد و حیلهگر شده بود. ایران و حزبالله نیروهای خود را در سال ۲۰۱۳ برای نجات او از یک خیزش عمومی اعزام کردند، اما او هیچ اقدامی برای تلافی نکرد، حتی زمانی که اسرائیل مواضع آنها را در سوریه هدف قرار داد و در سال گذشته ۱۹ فرمانده ایرانی را کشت. برخی او را به تبانی با اسرائیل متهم کردند.
اکنون با از دست دادن سه نیروی نیابتی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال بازنگری در سیاست دفاعی خود است، آن هم در حالی که اسرائیل و آمریکا طرحهای حمله احتمالی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران را تقویت میکنند. نیروهای نیابتی ایران از یک یار به یک بار تبدیل شده بودند. حماس و حزبالله، با گشودن جبهههایی علیه اسرائیل، ایران را به رویارویی مستقیم کشاندند، چیزی که تهران تلاش می کرد از آن پرهیز کند.
سپاه پاسداران هنوز هم شبهنظامیان شیعهای را که عراق را کنترل میکنند، بهعنوان یک سپر دفاعی در مرز غربی ایران میبیند، اما تمایلی به خطر انداختن نیروهای بیشتر ایران در جنگهای عربی ندارد. از این پس، به احتمال زیاد بر تقویت دفاع داخلی خود، از جمله توانایی موشکهای بالستیک، تمرکز خواهد کرد. ایران همزمان با سقوط دمشق، یک ماهواره نظامی به مدار پرتاب کرد. برخی از فرماندهان سپاه نیز آزمایش بمب هستهای توسط ایران را خواهان هستند.
در مقابل، اصلاحطلبان داخل نظام امیدوارند که وضعیت جدید بتواند موضع آنها را تقویت کند. به گفته یکی از آنها، ایران باید به جای ایجاد کریدورهای نظامی، مسیرهای تجاری منطقهای را باز میکرد تا هم نفوذ و هم اقتصاد خود را حفظ کند. اکنون آنها امیدوارند که ابزار دیپلماسی تقویت شود، نفوذ مجتمع نظامی – صنعتی را بر اقتصاد کاهش دهد و ارتش را به پادگانها بازگرداند.
بسیاری از ایرانیان از چنین تغییری استقبال میکنند، اما ممکن است این اقدام را بسیار دیرهنگام بدانند. ایرانیها از ناتوانی دولت در بیرون کشیدن کشور از فقر و مدیریت بحرانهای داخلی ناامید شدهاند. با این حال، حاکمیت ایران در خطر فوری تکرار سرنوشت آقای اسد نیست. نظام ایران بسیار کارآمدتر از نظام اسد است.
منبع: اکونومیست / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای آگاهی خوانندگان دیپلماسی ایرانی منتشر شده است.
نظر شما :