پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش هفتم)
ترامپ و بازگشت به فشار حداکثری
نویسنده: رابرت سی اوبرین Robert C. O’Brien
دیپلماسی ایرانی: منطقه دیگری که دولت بایدن در آن قدرت کمی از خود نشان داده و در نتیجه صلح کمی به ارمغان آورده، خاورمیانه است. جو بایدن مصمم به طرد عربستان سعودی به دلیل نقض حقوق بشر، اما همچنین برای از سرگیری سیاست مذاکره با ایران در دوره باراک اوباما، که به مراتب بدتر از آن حقوق بشر است، وارد دفتر شد. این رویکرد عربستان سعودی، یک شریک مهم و صادرکننده انرژی را از خود دور کرد و کاری برای مهار ایران که در چهار سال گذشته به طرز آشکاری خشونتبارتر شده است، انجام نداد. متحدان در خاورمیانه و فراتر از آن این اقدامات را دلیلی بر ضعف و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا میدانستند و سیاستهای خارجی را مستقلتر از واشنگتن دنبال میکردند. ایران خود احساس آزادی کرده است که از طریق نیابت ها و مستقیما به اسرائیل، نیروهای آمریکایی و شرکای آمریکایی حمله کند.
در مقابل، دولت ترامپ کمپین فشار حداکثری را بر ایران انجام داد، از جمله با اصرار بر اینکه کشورهای اروپایی از تحریمهای ایالات متحده و سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی تبعیت کنند. این نمایش، عزم شرکای مهم ایالات متحده مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را جمع کرد و راه را برای توافق ابراهیم هموار کرد. هنگامی که متحدان ایالات متحده عزم مجدد آمریکا را برای مهار حکومت اسلامی در تهران ببینند، به واشنگتن خواهند پیوست و به برقراری صلح در منطقه ای که برای بازارهای انرژی و بازارهای سرمایه جهانی بسیار حیاتی است، کمک خواهند کرد.
متأسفانه، در دوران دولت بایدن که نتوانسته تحریمهای موجود علیه صادرات نفت ایران را اجرا کند، عکس این موضوع رخ داده است. در ماههای اخیر، این صادرات به بالاترین حد خود در شش سال گذشته رسید و بیش از 1.5 میلیون بشکه در روز بود. تسهیل اجرای تحریمها برای دولت ایران و ارتش ایران سودآور بوده و سالانه دهها میلیارد دلار از آنها بهدست میآورد. بازگرداندن سرکوب ترامپ توانایی ایران را برای تامین مالی نیروهای نیابتی که از نگاه امریکا و متحدانش تروریستی هستند در خاورمیانه و فراتر از آن کاهش خواهد داد.
مشکلات بایدن در خاورمیانه زمانی آغاز شد که او سعی کرد دوباره به توافق هسته ای ایران امضا شده در دوره اوباما وارد شود که ترامپ در سال 2018 از آن خارج شده بود و آن را شکست خورده تشخیص داده بود. این توافق به دور از حذف یا حتی مسدود کردن برنامه هستهای ایران، آن را مقدس کرده بود و به ایران اجازه میداد سانتریفیوژهایی را که برای جمعآوری اورانیوم کافی برای ساخت بمب استفاده میکرد، حفظ کند.
بازگشت به سیاست فشار حداکثری ترامپ شامل اجرای کامل تحریمهای ایالات متحده بر بخش انرژی ایران میشود که این تحریمها را نه تنها در مورد ایران، بلکه برای دولتها و سازمانهایی که نفت و گاز ایران را خریداری میکنند، اعمال میکند.
فشار حداکثری همچنین به معنای استقرار تجهیزات دریایی و هوانوردی بیشتر در خاورمیانه است و نه تنها برای تهران بلکه برای متحدان آمریکایی نیز روشن میکند که تمرکز ارتش آمریکا در منطقه بر بازدارندگی ایران است و در نهایت از جهتگیری ضد شورش طی دو دهه گذشته علیه امریکا عبور میکند.
یک سیاست قوی تر برای مقابله با ایران همچنین به رویکردی سازنده تر در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین منجر می شود که بار دیگر منطقه را به هم ریخته است. برای چندین دهه، عقل متعارف معتقد بود که حل و فصل این مناقشه کلید بهبود امنیت در خاورمیانه است. اما این درگیری بیش از آنکه عاملی برای آشوب در منطقه باشد، به یک نشانه تبدیل شده، که منبع واقعی آن نظام انقلابی و مذهبی ایران است. تهران کمک های مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و راهنمایی های استراتژیک را به مجموعه ای از گروه هایی که امنیت اسرائیل را تهدید می کنند ارائه می کند؛ نه فقط حماس که با حمله خشن 7 اکتبر خود به اسرائیل جرقه جنگ فعلی غزه را زد، بلکه به حزب الله در لبنان و شبه نظامیان حوثی در یمن. مناقشه اسرائیل و فلسطین تا زمانی که ایران مهار نشود و تا زمانی که تندروهای فلسطینی از تلاش برای از بین بردن کشور یهود دست برندارند، حل نمی شود.
در این میان، ایالات متحده باید همچنان به حمایت از اسرائیل که به دنبال نابودی حماس در غزه است، ادامه دهد. حکمرانی بلندمدت و وضعیت قلمرو در اختیار واشنگتن نیست. ایالات متحده باید از اسرائیل، مصر و متحدان ایالات متحده در خلیج فارس حمایت کند، زیرا آنها با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. اما واشنگتن نباید اسرائیل را برای بازگشت به مذاکرات بر سر راه حلی بلندمدت برای درگیری گسترده تر با فلسطینی ها تحت فشار قرار دهد. تمرکز سیاست ایالات متحده در خاورمیانه باید بر بازیگر بدخواه برای واشنگتن و متحدان غربی اش و خاورمیانه ای اش باقی بماند؛ ایران که همچنان دشمن سرسخت غرب محسوب می شود.
منبع: فارن افرز/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
ادامه دارد...
انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای آگاهی خوانندگان دیپلماسی ایرانی و تداوم تسلسل یادداشت های فارن افرز منتشر شده است.
نظر شما :