ترکیه دوباره خیز برداشته است

پایان عصر اسد!

۱۹ آذر ۱۴۰۳ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۲۹۸۶۳ اخبار اصلی خاورمیانه
صابر گلعنبری در یادداشتی می نویسد: پایان حکومت خاندان اسد در حالی با چنین حمله‌ای سریع رقم می‌خورد که در اوج جنگ داخلی سوریه نیز چنین اتفاقی نیفتاد و همین هم به سه عامل باز می‌گردد؛ نخست این که اراده‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی و چه بسا معامله‌ای برای تغییر در سوریه و برچیدن این حکومت شکل گرفت و عامل دوم این که خود نظام سوریه از داخل پوسیده بود و تنها ظاهر و پوسته‌ای از آن باقی مانده بود. عامل سوم این که مخالفان و طیف‌های مختلف آن با اتحاد و لو موقت، قدرت قابل توجهی پیدا کردند که با همراهی دو عامل اول کار را تمام کرد.
پایان عصر اسد!

نویسنده: صابر گلعنبری، کارشناس ارشد روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: گروه‌های مخالف در سوریه در یازدهمین روز حمله برق‌آسای خود وارد دمشق شدند و سقوط نظام اسد را اعلام کردند.

پایان حکومت خاندان اسد در حالی با چنین حمله‌ای سریع رقم می‌خورد که در اوج جنگ داخلی سوریه نیز چنین اتفاقی نیفتاد و همین هم به سه عامل باز می‌گردد؛ نخست این که اراده‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی و چه بسا معامله‌ای برای تغییر در سوریه و برچیدن این حکومت شکل گرفت و عامل دوم این که خود نظام سوریه از داخل پوسیده بود و تنها ظاهر و پوسته‌ای از آن باقی مانده بود. عامل سوم این که مخالفان و طیف‌های مختلف آن با اتحاد و لو موقت، قدرت قابل توجهی پیدا کردند که با همراهی دو عامل اول کار را تمام کرد.

واقعیت هم این است که نظام اسد در سوریه عملا همان زمانی به پایان رسید که کشورش چند پاره شد و به مجمع‌الجزایری برای تقسیم نفوذ نظامی بازیگران شرق و غرب و به خونین‌ترین ایستگاه «بهار عربی» مبدل شد. شکی در این نیست که کشورها و قدرت‌های خارجی حسب منافع و نیازهای خود همواره در دیگر کشورها دخالت و حتی توطئه‌چینی می‌کنند؛ اما آنچه محمل و بستر دخالت را فراهم می‌کند شکافی است که بسترساز آن انباشت اشتباهات و فجایع مدیریتی نظام‌های حاکم است و همین خود زمینه‌ساز مداخله‌ها و توطئه‌های خارجی می‌شود. در عراق نیز همین اتفاق افتاد.

پایان نظام اسد در دو سطح داخلی و منطقه‌ای واجد معانی تغییر و تحول است؛ اما در سطح داخلی باید دید که سقوط آن سرنوشتی متفاوت را برای ملت سوریه رقم می‌زند یا این که صرفا عصر حکمرانی خاندان اسد مانند دیگر همتایان مستبد خود در منطقه و جهان پایان خواهد یافت؛ یا این که تغییری به معنای واقعی کلمه در جهت خواست تاریخی ملت‌ برای رسیدن به دموکراسی و آزادی رخ می‌دهد. 

فعلا برای قضاوت زود است، اما کشوری که بیش از یک دهه درگیر جنگ داخلی بوده و گروه‌های متنفذ مسلحی در آن ظهور کرده و جامعه به نوعی نظامی‌زده شده، بعید است که به این زودی رنگ آزادی واقعی و دموکراسی به خود ببیند. به هر حال، حال که معارضان سوری به هر شکلی دشمن مشترک خود را از مسیر برداشته‌اند، چه بسا در مسیر پایه‌گذاری نظام جدید دچار تشتت شوند و دست به اسلحه علیه یکدیگر ببرند. 

اما در عین حال نیز نشانه‌های امیدوار کننده‌ای برای سوری‌ها بروز پیدا کرده که کشور بعد از اسد وارد دوره‌ای دیگر از جنگ داخلی نشود، از جمله این که در اقدامی «معنادار» توافق شده است که نخست وزیر نظام سابق همچنان به کار خود ادامه دهد تا خلاء قدرت ایجاد نشود و انتقال آن و شکل‌گیری نطام جدید به آسانی رخ دهد.

اما در سطح منطقه‌ای نیز سقوط نظام سوریه در جبهه‌بندی‌های منطقه‌ای له یا علیه بازیگران مطرح تاثیر خاص خود را بر جا خواهد گذاشت. فعلا که پیروزی مخالفان در سوریه ترکیه را در صدر بازیگران بازی‌ساز در این کشور نشانده است و همین هم وزنه ژئوپلیتیک ترکیه را سنگین‌تر می‌کند؛ کما این که برگ برنده مهمی به دست اردوغان و حزب حاکم در مناسبات داخلی قدرت در مقابل مخالفان می‌دهد؛ به ویژه که موقعیت آک پارتی و اردوغان در سال‌های اخیر سست شده بود که در انتخابات اخیر شهرداری‌ها انعکاس یافت. یکی از دلایل مهم افت شدید آرای حزب حاکم ترکیه، پیامدهای بحران سوریه از جمله مساله آوارگان بود؛ اما حالا بازگشت این آوارگان و «فعلا» تبدیل شدن ترکیه به مهم‌ترین بازیگر سپهر سیاست کشور عرب همسایه می‌تواند جایگاه اردوغان و حزبش را بهبود بخشد.

کما این که پیروزی اسلامگرایان با طیف‌های مختلف سلفی و اخوانی آن می‌تواند دوباره جان تازه‌ای به این جریان در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پس از شکست‌های پیاپی با انقلاب‌های معکوس بدهد، اما دوام آوردن این جان گرفتن بستگی به میزان موفقیت و شکست همتای سوری آن‌ها در ترسیم سوریه پسا اسد دارد. 

در این باره اما درگیری داخلی میان گروه‌های مسلح و تبدیل شدن سوریه به لیبی یا سودانی دیگر نیز می‌تواند وضعیتی فرسایشی و بحرانی برای جریان اسلام‌گرای سنی رقم زند و رفته رفته از تاثیرات منطقه‌ای تغییر در سوریه بر آن‌ها بکاهد و سوریه به ایستگاهی برای جهش دوباره آن‌ها تبدیل نشود. 

با سقوط نظام سوریه به احتمال زیاد پلان ترکیه مخالفان مسلح را در آینده نزدیک به جنگ علیه حکومت خودمختار کُردی هدایت کند که اخیرا با عقب‌نشینی‌های ارتش سوریه بر 40 درصد جغرافیای این کشور سیطره پیدا کرده است. همچنین بعید نیست که آنکارا عزم خود را این بار با قدرت نوپای شکل گرفته برای ایجاد منطقه حائل در امتداد مرز به اجرا بگذارد. 

در کل، تحولات داخلی سوریه امتداد منطقه‌ای قابل توجهی می‌تواند داشته باشد و باید دید که تغییر در سوریه چه تاثیری می‌تواند بر سیاست داخلی و خارجی کشورها در منطقه بگذارد. بعید نیست که در سپهر سیاست عراق نیز تحولاتی له یا علیه نفوذ بازیگران خارجی تاثیرگذار رخ دهد.

کلید واژه ها: سوریه سقوط سوریه ترکیه ترکیه و سوریه اخوان المسلمین بشار اسد سقوط بشار اسد صابر گلعنبری


( ۱۶ )

نظر شما :

خسرو ۲۰ آذر ۱۴۰۳ | ۱۳:۵۴
اتفاقات جدید و سقوط سریع رژیم بشاراسد نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۱اگر ایران و حزب‌الله وارد نبرد نمی شدند با همین سرعت دولت بعث سوریه شکست می‌خورد و تمام می‌شد حالا نقطه آسیب سوریه، اشغال ۴۰درصد سرزمین توسط پ ک ک و آمریکاست در حالی که فقط کردها ۵درصد جمعیت سوریه هستند و بیشترشان هم همراه پ ک ک نیستند
ابراهیم قدیمی ۲۱ آذر ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۵
من تصور عجیبی دارم۔ ممکن است صحیح نباشد ولی با دقت باید نگاه کرد۔۔تصور میکنم این تحریر الشام همان حزب بعث عراق است که ریش گذاشته است۔صدام هم اواخر حکومت ریش گذاشته بود۔دشمنی صدام واسد حکایتی بود۔پس از مدتی بجای اسرائیل به عراق گیر خواهد داد