درباره اعلام حکومت نظامی یون سوک یول
کره جنوبی، کشوری که در اقتصاد رشد کرده است اما در سیاست نه
دیپلماسی ایرانی: مسائل مختلف جامعه کره جنوبی در توسعه نیافتگی ساختار حزبی ریشه دارد. یقیناً مشکلاتی که دموکراسی محافظه کار با آن درگیر است از طریق بحران ساختار حزبی نمایان شده است. دلیل این امر، بیش از هر چیز گرفتاری ساختار حزبی در چارچوب ایدئولوژیک دوران گذشته است.
علی رغم این که مسائل ناشی از پایان دوران جنگ سرد و نولیبرالیسم به زبان و دیدگاه جدیدی نیاز داشت زبان و چارچوب ساختار حزبی کره جنوبی تغییری نکرد، برای همین رویکرد موجود به سیاست باید تغییر کند.
ویژگی ساختار حزبی مبتنی بر ضدیت با کمونیسم دوران جنگ سرد این است که کارگران و مردم عامی را حذف می کند در صورتی که با این کار خواسته ها و منافع یکی از رکن های اصلی جامعه حذف می شود.
حاصل این رفتار جز افزایش فاصله میان جامعه و ساختار حزبی نخواهد بود و از آن جا که سیاست نخواهد توانست موضوعات و تضادهای اصلی جامعه را پوشش دهد بی تفاوتی به سیاست و تمسخر آن افزایش خواهد یافت. از پس آن کاهش حضور در انتخابات و تبدیل احزاب به سالنی برای اقشار سیاسی تبدیل می شود و سیاست به عنوان محافظ منافع موجود عمل خواهد کرد.
دقیقا این مشکل حال خودنمایی کرده است. سالها وقتی هیئت های مختلف از کشورمان به کره سفر می کردند در یک کلام کره را این گونه توصیف می کردم و هنوز هم اعتقاد دارم که کره مانند فردی است که که بعضی از اجزای آن بسیار خوب است، یعنی به لحاظ اقتصادی بسیار خوب کار میکند، اما پاهای ضعیفی دارد یعنی سیاست در این کشور ترکیبی از تعصبات به شدت منطقه ای و قوم گراست.
در واقع سیاسیون در کره محبوبیتی ندارند. خالی از لطف نیست که یادآور شویم رئیس جمهوری فعلی، یون سوک یول، خود دادستانی بود که خانم پارک را به ۲۵ سال زندان محکوم کرد و بعد از حزب همین خانم نامزد انتخابات شد و به ریاست جمهوری کره برگزیده شد. این مساله نشان می دهد که سیاست در کره جنوبی به هیچ وجه همپای اقتصاد و فرهنگ این کشور رشد نکرده است.
عدم توسعه سیاسی در کره جنوبی، بهرغم رشد چشمگیر اقتصادی و مدرنسازی کشور، به دلایل مختلف تاریخی، اجتماعی و ساختاری بازمیگردد:
1. میراث استبداد نظامی
کره جنوبی تا دهه 1980 به شدت تحت کنترل حکومتهای نظامی بود. پس از جنگ کره (1950-1953) رژیمهای نظامی برای کنترل اوضاع، آزادیهای سیاسی را محدود کردند. در دوران حکومت نظامی ژنرالهای چون پارک چونگ هی (1961-1979) و چون دو هوان (1980-1988)، هرچند پیشرفت اقتصادی قابل توجهی رخ داد، ولی توسعه سیاسی به دلیل سرکوب آزادی بیان، اعتراضات مردمی و رسانههای مستقل متوقف شد.
2. ساختارهای نهادینهشده اقتدارگرا
نظام سیاسی و بوروکراسی در کره جنوبی بر اساس ساختارهای متمرکز و اقتدارگرایانه طراحی شد. این مدل، ایجاد احزاب قدرتمند و پایدار دموکراتیک را محدود و سیاست را به میدان رقابتهای نخبگان قدرتمحور بدل کرد.
3. تأثیر تهدید خارجی
وجود کره شمالی بهعنوان یک دشمن فعال، سیاستمداران کره جنوبی را به تمرکز بر مسائل امنیت ملی سوق داد و اجازه نداد که انرژی کافی برای اصلاحات سیاسی تخصیص یابد. این وضعیت، توجیهی برای محدودیتهای سیاسی به بهانه حفظ امنیت ملی فراهم کرد.
4. تضادهای اجتماعی و اقتصادی
نابرابریهای شدید اقتصادی که نتیجه رشد سریع و بدون تعادل اقتصادی بود، سبب شد تا گروههای مختلف جامعه توان و فرصت مشارکت در سیاست را از دست بدهند. کارگران و کشاورزان اغلب تحت سلطه نخبگان صنعتی و دولتی قرار گرفتند.
5. فرهنگ سیاسی محافظهکارانه
ارزشهای کنفوسیوسی در فرهنگ کره جنوبی به نوعی اطاعت و احترام به اقتدار را تقویت کرد. این فرهنگ، زمینه مقاومت در برابر تغییرات اساسی سیاسی را فراهم کرده و مردم را به تحمل وضعیت موجود تشویق کرده است.
6. نفوذ قدرتهای اقتصادی
شرکتهای بزرگ (چبولها) مانند سامسونگ، هیوندای و الجی تأثیر زیادی بر سیاستهای دولت دارند. نفوذ اقتصادی این شرکتها اغلب از پیشبرد اصلاحات دموکراتیک مانع شده، زیرا منافع اقتصادی آنان ممکن است با آزادیهای سیاسی در تضاد باشد.
اگرچه کره جنوبی در دهههای اخیر اصلاحات قابل توجهی در مسیر دموکراتیکسازی داشته است، اما این عوامل ریشهای همچنان بر سرعت و کیفیت توسعه سیاسی آن تأثیرگذارند.
نظر شما :