بررسی یک نظریه عملی

تصویر، ابزاری در تحلیل سیاست خارجی

۱۵ تیر ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۶۹۴۶ اخبار داخلی انتخاب سردبیر
سینا عمادی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در تصویر‌سازی در روابط بین‌الملل گفته می‌شود تصویری که کشور الف به کشور به ب منعکس می‌کند رفتار کشور ب را نسبت به کشور الف تعیین می‌کند. این تصویر می‌تواند به اشکالی مانند شریک، متحد، خنثی، وابسته، دشمن، امپریالیست و مستعمره یا اشکالی بین این‌ها تبیین شود. 
تصویر، ابزاری در تحلیل سیاست خارجی

نویسنده: سینا عمادی، پژوهشگر مسائل بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: هر تصویری دارای بارهای مفهومی و معنایی متفاوتی است، معنایی که فاعل یا سازنده تصویر درصدد انتقال آن است و معنایی که گیرنده یا مفعول از تصویر دریافت می‌کند. در روابط بین الملل قضیه به این سادگی نیست، ممکن است بین تصویر ارسالی و تصویر دریافتی بین فاعل و مفعول اشتراک وجود نداشته باشد. قضیه آن‌جا پیچیده‌تر می‌شود که مفعول بخواهد در مواجهه با تصویرسازی فاعل، تصویر ساختگی نیز ایجاد کند، در این‌جا دیگر سخن از تصویر واحد بین طرفین محلی از اعراب نخواهد داشت. با توجه به این رابطه می‌توان از پدیده «تصویر» به عنوان ابزاری در جهت تحلیل سیاست خارجی کشورها بهره گرفت. در تصویر‌سازی در روابط بین‌الملل گفته می‌شود تصویری که کشور الف به کشور به ب منعکس می‌کند رفتار کشور ب را نسبت به کشور الف تعیین می‌کند. این تصویر می‌تواند به اشکالی مانند شریک، متحد، خنثی، وابسته، دشمن، امپریالیست و مستعمره یا اشکالی بین این‌ها تبیین شود. 

در تصویر «شریک» ادراک و تلقی کشورها مبتنی بر همکاری در برخی حوزه‌های مشترک است؛ اما این همکاری چندان وسیع و راهبردی نیست. مانند تصاویری که از روابط بین ایران و کردستان عراق یا ترکیه و عراق وجود دارد که عمدتاً در حوزه اقتصادی است. در تصویر «متحد» دو کشور شراکت موضوعی را گسترش داده و روابط طرفین راهبردی، گسترده و منسجم است؛ مانند تصویر روابط امریکا و اسرائیل یا امارات و عربستان. تصویر «خنثی» تصویر حداقلی از روابط است که در آن خصومتی وجود ندارد مانند تصویر روابط ایران و پاراگوئه یا ایران و نپال. تصویر «دشمن» تصویری تیره از دیگری است؛ مانند تصویر ایران و اسرائیل، تصویر آذربایجان و ارمنستان. تصویر «وابسته یا امپریالیست» دربردارنده سلطه و تحت‌الحمایگی است مانند تصویر چین و تایوان، اسرائیل و فلسطین. 

تصویر یک پدیده زنده است و هم‌چنان‌که ذکر شد بستگی به فاعل و مفعول دارد. تصاویر دائمی نیستند و ممکن است با توجه به تغییر شرایط یا نگاه دولت‌ها تغییر کنند؛ مثلا زمانی ایران و عراق هم‌دیگر را به شکل دشمن تصویر و ترسیم می‌کردند؛ اما امروز ایران و عراق هم‌دیگر را به صورت شریک تصور می‌کنند یا تصویر ویتنام و امریکا از یک‌دیگر که در دهه 1960 در قالب «دشمن» تعریف می‌شد و امروز به صورت شریک و رقیب تجاری. 

تصویرسازی معمولاً توسط دولت‌ها برساخته شده و توسط دولت‌های دیگر ادراک می‌شود. با گسترش عصر ارتباطات، رسانه نیز به این تصویرسازی اضافه شده است. ضلع سوم تصویرسازی، ادراک و تلقی مردم یک کشور از دولت و مردم یک کشور دیگر است. در این راستا هماهنگی تصاویر در دولت، رسانه و مردم اهمیت دارد. ممکن است تصویر دولت و مردم یک کشور از تصویر کشور دیگر چندان به هم نزدیک نباشد. بر اساس برخی نظرسنجی‌ها در امریکا، نگرش اکثریتی از مردم این کشور نسبت به چینی‌ها، ایرانی‌ها و کره شمالی مثبت نیست، رویکردی که در دولت آن کشور هم دیده می‌شود. اما سه رویکرد متفاوت در روابط دولت امریکا با سه کشور چین، ایران و کره شمالی وجود دارد. تصویر روابط امریکا – چین بیشتر مبتنی بر یک جنگ تجاری است، تصویر روابط امریکا – ایران بیشتر مبتنی بر یک جنگ نیابتی است و تصویر روابط امریکا – کره شمالی بیشتر مبتنی بر احتمال وقوع جنگ مستقیم است.   

در ارسال و دریافت تصویر در سیاست خارجی،  لزوماً رویکرد مبتنی بر ادراک سفید و سیاه جایگاهی ندارد. ممکن  است کشوری با کشور دیگر دارای اشترکات زیادی باشند؛ اما دارای اختلافاتی هم باشند. مهم این است در تصویر ارسالی یا دریافتی، میزان اشتراک و اختلاف ادراک شود. در این زمینه راهبردهای کلان سیاست خارجی اهمیت دارد. مثلاً در سال‌های اخیر یکی از سیاست‌های اعلامی کشور در حوزه سیاست خارجی، تقویت روابط با همسایگان بوده است؛ لذا تلاش شده تا علی‌رغم برخی اختلافات، تصویری مثبت و مبتنی بر اشتراکات ارائه شود؛ مثلاً می‌توان به  سیاست ایران در قبال طالبان بعد از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان اشاره کرد. در ابتدا دو تصویر از طالبان تداعی می‌شد، تصویری که جمهوری اسلامی از طالبان در دهه هفتاد یا هشتاد شمسی در تصور داشت و تصویری جدید از طالبان به عنوان قومیتی که اکثریت جمعیتی را در افغانستان تشکیل می‌دهد و ایران تصویر دوم را برگزید.  مورد دیگر تصویر ایران از آذربایجان در سال‌های اخیر است؛ علی‌رغم این‌که آذربایجان در سال‌های اخیر کنش‌های مناسبی در دیپلماسی با ایران نداشته است؛ اما ایران درصدد حفظ مناسبات با آذربایجان و ترسیم این کشور به عنوان یک کشور دوست بوده است؛ حتی زمانی که سفارت این کشور نیز در تهران تعطیل شد. جمهوری اسلامی تلاش نموده تا از آذربایجان تصویر «دشمن» تداعی نکند و این بالتبع بر رفتار آذربایجان نیز تأثیرگذار بوده و هست. این تصویرسازی و ادراک به معنی انفعال نبود؛ چنان‌که نیروهای نظامی ایران در زمان جنگ آذربایجان و ارمنستان در مرزها شمال غربی کشور مستقر شدند؛ اما پیام این استقرار را دفاع و صلح اعلام کردند. در کنار این دیپلماسی ادامه یافت و تا حدی از ایجاد تنش در این منطقه پرهیز شد. در سیاست خارجی این تصویر در بین سیاست‌گذاران نهادینه شده است که اگر اختلافی بین کشور وجود دارد این به منزله پایان دادن به روابط نیست، بلکه باید در کنار اختلاف یا اختلافات، باید به اشتراکات نیز پرداخت و اختلاف نباید مانع روابط باشد. به عبارت دیگر رویکرد سفید و سیاه در سیاست خارجی جای ندارد. 

تصویرسازی در سیاست خارجی نفی قدرت نیست که ریل‌گذار، تسهیل‌بخش و اقناع کننده است. این‌که چگونه یک سیاست خارجی یا راهبرد سیاست خارجی را بتوان تصویر‌سازی کرد در پیش‌برد و تحقق راهبرد سیاست خارجی بسیار اهمیت دارد؛ برای مثال امریکا بعد از واقعه یازده سپتامبر، برای توجیه حملات به افغانستان و عراق از تصویر «مبارزه با تروریسم» و «گسترش دموکراسی» استفاده کرد. این تصویر باعث شد به خصوص در مورد حمله به افغانستان، تعدادی از کشورها به صورت متحد وارد ائتلاف با امریکا شوند و این حمله با مخالفت کمی در سطح جهانی مواجه شود. در مورد حمله به عراق این تصویر تاحدی تضعیف شده و ائتلاف ضعیف‌تری نسبت به افغانستان شکل گرفت؛ بنابراین اگر یک کشور درموضوعات منطقه‌ای و جهانی بتواند سیاست و راهبرد خارجی خود را برای نظام بین‌الملل متقاعد کننده جلوه دهد در پیشبرد و موفقیت سیاست خارجی اثرگذار است. علاوه بر این‌که خنثی‌سازی و بی‌اثر کردن تصویر ساخته دیگران از خود نیز اهمیت دارد؛ مثلاً امریکا در مقطعی ایران، کره شمالی و عراق را در دسته کشورهای محور شرارت تصویری‌سازی می کرد یا در جریان اشغال عراق توسط امریکا و نیروهای ائتلاف، پادشاه اردن از تصویر «هلال شیعی» برای مقابله با سیاست خارجی ایران در غرب آسیا استفاده کرد؛ از این رو مخابره تصویر یا تصاویری که بتواند بار معنایی این تصاویر امریکا یا اردن را کم یا خنثی کند، از طرف ایران ضروری بود. 

تصاویر از بار معنایی گسترده در سیاست بین‌الملل برخوردار هستند. این تصویر می‌تواند حتی تصویر یک عکس دوربین باشد که قابلیت تبدیل به نماد را در سیاست بین‌الملل‌ دارد. در این راستا می‌توان به تصویر جسد کودک سوری به نام آلان کردی در سواحل ترکیه  در سال 2014 اشاره کرد که در حین مهاجرت با خانواده با قایق در دریای مدیترانه غرق و جسد این کودک در سواحل ترکیه پیدا شد. این تصویر یک بار دیگر، توجهات رهبران کشورهای اروپایی را به مقوله مهاجرت و حقوق مهاجرین جلب کرد. مثال دیگر در این زمینه، قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار عربستانی در ترکیه بود که تأثیرات زیادی بر نگاه کشورها و سازمان‌های بین‌المللی به نظام سیاسی عربستان سعودی داشت. مثال دیگر تصویر شکنجه مرد نقاب پوش در زندان ابوغریب عراق توسط نیروهای امریکایی بود که تصویر دموکراسی‌خواهی و حقوق بشری امریکا را در نظام بین‌الملل خدشه‌دار می‌کرد.  

موضوع دیگر در زمینه تصویر، برندینگ است. کشورها همواره درصدد ارسال تصویری از خود برای همسایگان و سایر بازیگران نظام بین‌الملل هستند و بر اساس قابلیت‌های خود اقدام به تصویرسازی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی می‌کنند. اگر میزان قابلیت‌ها محدود باشد در سطح منطقه‌ای امکان انعکاس دارند و در مواردی که این قابلیت‌ها در تراز جهانی باشد امکان انعکاس در سطح بین ‌المللی می یابند؛ مثلاً جمهوری اسلامی تواسته تصویری قدرمند از قدرت نظامی کشور در سطح نظام بین‌الملل منعکس کند؛ اگر چه برخی کشورها تلاش دارند سمت و سو و  جهت‌گیری این قدرت نظامی را به سمت اهداف تهاجمی، کشورگشایی و ناآرام کردن منطقه تفسیر و منتشر کنند؛ اما تلاش جمهوری اسلامی ایران بر آن است نشان دهد که این قدرت دفاعی، امنیت‌ساز  و بازدارنده قدرت‌های مخرب است. البته این تصویرسازی باید قدرت اقناعی گسترده‌تری داشته باشد تا امکان تثبیت و نهادینگی در نظام بین‌الملل پیدا کند.  قابلیت دیگر کشور که امکان ارائه تصویر بین‌المللی دارد، فرهنگ غنی، زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران است. گسترش زبان وادبیات فارسی در کشورهای دنیا با هدف نشر تاریخ ایران و سنت‌های که در ادوار مختلف در کشور بوده می‌تواند زمینه ساز توسعه نرم افزاری سیاست خارجی ایران باشد. چینی‌ها برای پیش‌برد و روان‌سازی سیاست خارجی خود، در سال‌های گذشته اقدام به تأسیس مؤسسات مختلف در کشورهای دیگر با رویکرد نشر و معرفی فرهنگ کنفوسیوسی نموده‌اند تا این پیام را منتقل کنند که چینی‌ها صلح‌ طلب هستند. قابلیت دیگر توسعه برندینگ ایران در تراز جهانی در حوزه ورزشی است. امروز برخی ورزش‌های ایران کشتی، والیبال، تکواندو، کاراته در رتبه‌های برتر در سطح بین‌المللی قرار دارند که این تصاویر می‌توانند زمینه و بستر ساز سایر حوزه‌های قدرت ایران باشند.  
جمع‌بندی

در تصویر‌سازی باید حد اعلی اقناع کنندگی را ایجاد کرد؛ درغیراین صورت نه تصویرسازی که تصویر ساختگی اقناع کنندگی خواهد داشت. 

تصویرسازی در سیاست خارجی به معنای نفی قدرت نیست بلکه ابزار و زبان قدرت است. 

تصویرسازی فاقد پشتوانه بلوف تعبیر خواهد شد و تصویرسازی کمتر از پشتوانه، تصویرساختگی را چیره‌تر خواهد ساخت. 

تصویر‌سازی و تصویر ساختگی می‌توانند در حالات واگرا (حاصل جمع صفر)، همگرا (با حاصل جمع مثبت) و موازی قرار بگیرند. 

از تصویرسازی قابلیت‌های که امکان انعکاس جهانی و منطقه‌ای دارند می‌توان در راستای خنثی‌سازی تصویرساختگی استفاده کرد. 

کلید واژه ها: تصویر تصویرسازی دیپلماسی سیاست خارجی سیاست خارجی ایران دیپلماسی ایران همسایگان همسایگان ایران


( ۱ )

نظر شما :