نگاهی به فضای دوقطبی در آستانه دور دوم انتخابات
چرا جلیلی و جلیلیون برای آینده ایران خطرناکند؟!
دیپلماسی ایرانی: در فاصله پنج روز مانده تا دور دوم انتخابات ریاستجمهوری، سعید جلیلی خود را بیش از هر زمان دیگری به پاستور نزدیک میبیند. بدون شک این باور در طرفداران و اطرافیانش شدیدتر از جلیلی است. بنابراین در سوی دیگر اکنون ترسیم و تبیین آینده کشور در صورت به قدرت رسیدن جلیلی و پایداریها از سوی فعالان و چهرههای سیاسی در دستور کار قرار گرفته است تا ذیل آنچه نگرانی از ریاستجمهوری سعید جلیلی نامیده میشود، به افزایش سبد آرای مسعود پزشکیان منتهی شود. از این منظر، به نظر میرسد باید منتظر وقوع دو اتفاق باشیم؛ نخست افزایش مشارکت در ۱۵ تیر نسبت به دور اول انتخابات در هشتم تیر و به دنبال آن، از هماکنون قابل پیشبینی است که بخشی از این آرا بهمثابه رأی سلبی و صرفا برای به قدرت نرسیدن سعید جلیلی به صندوقها انداخته خواهد شد.
فارغ از آنچه گفته شد، گروهی از کارشناسان و صاحبنظران سیاسی بهواقع تفکر جلیلی و یارانش را آنچنان برای آینده کشور در هر ساحتی، از سیاست خارجی تا اقتصاد، معیشت، فرهنگ، اجتماع، احزاب و رسانه، مشکلساز میدانند که هراس از به قدرت رسیدن این طیف در مقام کاتالیزوری برای افزایش مشارکت عمل میکند.
با جلیلی چه اتفاقی برای اقتصاد کشور میافتد؟
در سایه آنچه عنوان شد و به عقیده بخشی از اقتصاددانان، افزایش قیمت ارز و طلا و سقوط شاخص بورس در دو روز ابتدایی هفته جاری نتیجه آثار روانی ناشی از راهیابی سعید جلیلی به دور دوم انتخابات تلقی میشود. دراینباره روز گذشته قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد تهران به ۶۳ هزار تومان رسید. پیرو این نکته، مرتضی افقه هم درباره واکنش اقتصاد به ریاستجمهوری جلیلی در گفتوگویی با انتخاب هشدار میدهد: «بدون تردید شاخصهای اقتصادی بهشدت تحت تأثیر ثبات و آرامش در تمام زمینههاست. باید تمام ابعاد کشور ازجمله سیاست خارجی در شرایط ثبات به سر ببرد تا اقتصاد نیز مسیر عقلانی و آرامی داشته باشد». لذا این اقتصاددان میگوید: «اولین اثر روانی انتخاب جلیلی، با توجه به سوابق او و نقشی که در شکلگیری تحریمها داشته و دیدگاههایی که در مناظرات داشته است، افزایش شدید قیمت ارز و طلا و سقوط بورس خواهد بود». افقه تأکید دارد: «روند افزایش قیمتها در تمامی کالاها نیز با حضور جلیلی و بدون حل تحریم، تداوم پیدا میکند و با توجه به تئوریهای اقتصادی تیم جلیلی، بعید است آنها بتوانند این متغیرها را کنترل کنند».
تحلیلگر حوزه اقتصادی درباره فرار سرمایه با قدرتگرفتن این جریان نیز متذکر میشود: «فرار سرمایه یکی از نخستین اتفاقات اقتصادی است که میتواند با دولت جلیلی رخ دهد»؛ چون به زعم او «همین الان تنش حزبالله و اسرائیل، نگرانیها را افزایش داده است و اگر تنش تشدید شود، اتفاق خوبی برای سرمایه رخ نمیدهد». بهخصوص که افقه باور دارد «سیاست خارجی دولت سیزدهم نیز شکست خورده و هیچکدام از مشکلات را حل نکرده است». این در حالی است که افقه میگوید: «جلیلی از دولت فعلی هم تندتر سیاست خارجی را ادامه میدهد. بنابراین دور از ذهن نیست که فرار سرمایه در دولت جلیلی شدت یابد و با توجه به نگاه فرهنگی جلیلی، فرار مغزها نیز به اوج برسد».
پیرو همین موضوع و از زاویه اقتصادی، سایه هراس از قدرتگیری جلیلی، فردی همچون علی طیبنیا را هم به میدان کشاند و وزیر اقتصاد دولت اول روحانی از مسعود پزشکیان حمایت کرد. طیبنیا که بهتازگی با پزشکیان دیدار کرده، قرار است بهعنوان فرمانده اقتصادی پزشکیان نقشآفرینی کند. بنا بر گزارش ایلنا، در دوران طیبنیا تورم در ایران به هشت درصد رسید؛ موضوعی که باعث شده از این اقتصاددان بهعنوان یکی از موفقترین وزرای اقتصادی 50 سال اخیر یاد شود. طبق اخبار واصله، در دیدار سهجانبه طیبنیا، ظریف و پزشکیان قرار شده بهزودی از بسته اقتصادی رونمایی شود. این در حالی است که پیشتر طیبنیا هرگونه فعالیت انتخاباتی اعم از تدوین برنامه برای کاندیداها یا نقشداشتن در چینش تیم اقتصادی آنها را تکذیب کرده بود.
البته جلال میرزایی هم در گفتوگویی با «شرق» و ذیل تأیید آثار ناخوشایند پیروزی احتمالی سعید جلیلی و طیف حامی او بر حوزههای سیاسی، اقتصادی و معیشتی، این را یادآور میشود که «باید موضوع نگرانی و بیم از آینده ایران به واسطه قدرتگیری این طیف را درست تبیین کرد. یعنی در همه حوزههای اجرائی کشور با ارائه آمار و تحلیلهای واقعبینانه، شرایط را به درستی برای جامعه تبیین کرد» تا به باور این فعال سیاسی، «بتوان بخشی از همان جامعه مردد و خاکستری ۶۰درصدی را که هشتم تیرماه پای صندوقها حضور پیدا نکردند، به سبد آرای پزشکیان افزود». با چنین خوانشی، نماینده ادوار مجلس «دیدار دیروز (یکشنبه) علی طیبنیا و مسعود پزشکیان و ورود او به کارزار انتخابات را بهمثابه نقطه عطفی میداند که بخشی از سیاسیون و چهرههای مؤثری که به هر دلیلی تمایلی به حضور در این عرصه نداشتند، اکنون وارد گود شدهاند». بر این اساس، این استاد دانشگاه با عینکی خوشبینانه به برخی توصیهها و درخواستهای چهرههای سیاسی برای افزایش مشارکت در انتخابات بر این باور است «در روزهای آینده احتمالا این افراد به شکل جدیتری وارد عرصه شوند».
میرزایی در تشریح آنچه بهعنوان جلیلیهراسی نامیده میشود، معتقد است «هرچه بر فضای دوقطبی کنونی در انتخابات دامن زده شود و شاهد بیاخلاقیهای سیاسی طیف مقابل باشیم، ضمن آنکه خودبهخود بیم از جلیلی را تقویت میکند، همزمان به پارامتری بدل میشود که بخشی از آرای خاکستری را به سبد پزشکیان منتقل میکند». با ترسیم این روند، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در بخش پایانی گپوگفتش این هشدار را هم میدهد: «نباید به جلیلیهراسی بیش از حد دامن زد؛ چراکه میتواند کارکرد عکس پیدا کند و به ضد خود بدل شود». کمااینکه این نماینده ادوار مؤید ارزیابی خود را «تحولات انتخابات سال ۸۴ میداند که سیاستهای مشابه نتیجه عکس پیدا کرد».
به همین دلیل میرزایی تأکید و تصریح میکند که «تبیین آینده ایران در صورت قدرتگیری جلیلی و جلیلیون، فارغ از قرائتهای احساسی و هیجانی ناشی از فضای انتخاباتی باید یک مسیر عقلانی، مستدل و همراه با آمار و ارقام و استناد به روندهای گذشته و کارنامه این افراد باشد تا برای جامعه و مشخصا طیف خاکستری و مردد باورپذیر جلوه کند، بدون آنکه احساس کنند از حق انتخاب آنها سوءاستفاده شده است».
رأی نجاتبخش
همزمان و از منظر غیراقتصادی، بیم از آینده ایران در صورت پیروزی سعید جلیلی حتی بخشی از طیف غیرمشارکتجو را هم به حرکت واداشته است. در همین زمینه حمید ابوطالبی در نوشتهای در شبکه ایکس، با وجود آنکه اذعان دارد در انتخابات هشتم تیرماه شرکت نکرده و کسی را هم تشویق به آن نکرده، به این یقین رسیده که «برای رهایی از خطرات پیروزی جلیلی در دور دوم انتخابات، یکپارچه به مسعود پزشکیان رأی داده و ایشان را با بالاترین رأی به ریاستجمهوری انتخاب کنیم». مشاور سیاسی حسن روحانی، «این رأی را یک رأی نجاتبخش ملی برای رهایی از وضعیتی سخت» تعبیر میکند.
اما چرا حمید ابوطالبی با این غلظت از آینده کشور پس از به قدرت رسیدن جلیلی نگران است؛ کسی که در همین نوشته خود تأکید دارد جلیلی را بیش از سه دهه است که کاملا میشناسد. به گفته ابوطالبی، «یکی از موضوعات مطرحشده در جریان مناظره اول دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که انتخاب ترامپ را قریبالوقوع کرده است، به ایران و نحوه مقابله با آن بازمیگردد. ازاینرو، سالهای آینده برای ایران و ایرانیان عزیز، از منظر بینالمللی و داخلی، سالهای بسیار حساس و پیچیدهای است. اینک که در دور نخست رأیگیری، بیش از ۶۰ درصد مردم با شرکتنکردن در انتخابات و حدود نیمی از شرکتکنندگان هم با رأی به جناب پزشکیان پیام صریح و بیابهام خویش را رساندهاند، وظیفه ملی ما شکل دیگری به خود گرفته است؛ چراکه در صورت قدرتگرفتن افراطیترین جناح اصولگرا، ایران عزیز در سالهای آتی با چالشهای بسیاری در این شرایط حساس روبهرو خواهد شد».
مشاور حسن روحانی این چالشهای آتی را که سرآغاز دور جدید آنها، مذاکرات پیشین جناب جلیلی بوده است، در شش سرفصل «خطر درگیری با غرب»، «خطر تحریمهای فلجکننده»، «خطر اقتصادی–اجتماعی»، «خطر مخاصمه منطقهای» و «خطر بدترشدن زندگی» خلاصه میکند. ابوطالبی در تبیین برخی از این سرفصلها چنین مینویسد: «ترامپ متعهد شده است تا در صورت پیروزی، تحریمها را دوباره به شکل فلجکنندهای بازگرداند. جناب جلیلی هم در مناظرهها گفته است در صورت پیروزی، میخواهد غرب را به خاطر تحریمها پشیمان کند. لذا در صورت انتخاب جناب جلیلی، نهتنها مذاکرهای برای حل مشکلات مردم در کار نخواهد بود، بلکه ایشان که متعهد شده است تا اثرات تحریمها را به شکل داخلی! کاهش دهد، به مخاصمه با غرب خواهد پرداخت و...».
مشاور روحانی این را هم هشدار میهد که «جناب جلیلی با باقیماندن در رقابتها، چند دهه کشمکشهای درونی میان جناحهای اصولگرایی را صورتی آشتیناپذیر بخشید و آن را به خصومتی عمیق تبدیل کرد؛ لذا در صورت پیروزی وی، کشور به صحنه چالش سیاسی تبدیل خواهد شد».
سیدجلال ساداتیان نیز نوشتههای حمید ابوطالبی را در صورت قدرتگیری جلیلی نزدیک به واقعیت میداند و در گفتوگوی خود با «شرق» اذعان دارد: «کارنامه سعید جلیلی در حوزه سیاست خارجی، بهخصوص در دولت محمود احمدینژاد، واضحترین، روشنترین و مستدلترین دلیل برای آن است که در صورت ورود سعید جلیلی به پاستور در مقام رئیسجمهور چه اتفاقی برای کشور، منطقه خاورمیانه و جهان روی خواهد داد» و به گفته این استاد دانشگاه، «چه وضعیت چالشی برای پروندههای متعدد سیاست خارجی از مذاکرات برجامی تا FATF، مناسبات با کشورهای پیرامونی، نگاه به شرق با محوریت روسیه و چین، حقوق بشر، توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقهای و... شکل خواهد گرفت».
چراکه به باور سفیر پیشین ایران در انگلستان، «تکتک موضوعات یادشده به سرفصلهای بحران در سیاست خارجی ایران بدل خواهد شد که آثار و تبعات مخرب جدیای در سفره و معیشت مردم خواهد داشت». این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با یادآوری سایه جنگ حزبالله و اسرائیل، احتمال بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، تهدید تروئیکای اروپایی درخصوص فعالکردن مکانیسم ماشه و بازگشت شش قطعنامه شورای امنیت و همچنین احتمال روی کار آمدن حزب کارگر در انگلستان و احتمال قراردادن سپاه در لیست گروههای تروریستی پس از اقدام مشابه آمریکا و کانادا، شرایط را به قدری حساس میداند که قدرتگیری سعید جلیلی از دید ساداتیان «بهمثابه عبور از نقطه غیرقابل بازگشت عمل خواهد کرد»./شرق
نظر شما :