ضرورت مذاکرات ایران و آمریکا
فقدان وزیر و آینده وزارت خارجه
نویسنده: عبدالرضا فرجیراد، سفیر اسبق ایران در نروژ و استاد ژئوپلیتیک
دیپلماسی ایرانی: حسین امیرعبداللهیان در مقام وزیر امور خارجه دولت سیزدهم با آشنایی به مسائل جهان عرب و خاورمیانه، نقش فعالی در هشت ماه گذشته پس از جنگ حماس و اسرائیل ایفا کرد و به دنبال آن بود که منطقه غرب آسیا وارد یک تنش گسترده و فراگیر نشود، اما در کنار آن، دیگر مسائل حساس حوزه سیاست خارجی و مشخصا مذاکرات با آمریکا هم یکی از پروندههای کلان وزارت امور خارجه بود که مرحوم حسین امیرعبداللهیان سعی داشت آن را هم به نتیجه برساند. هرچند که مسیر ترسیمی و پیششرطهای این نوع گفتوگوها در پرونده هستهای در نهادهایی مانند شورایعالی امنیت ملی گرفته میشود، اما مرحوم حسین امیرعبداللهیان تلاش میکرد که از ظرفیتهای شخصی خود به نحو مطلوبی برای بهبود فضای مذاکرات استفاده کند. دراینباره و در روزهای اخیر آن چیزی که از طریق نهادهای فرادستی در حوزه وزارت امور خارجه، دیپلماتها و مقامات مذاکرهکننده سیاستگذاری شده است، این بود که گفتوگوها با طرفهای آمریکایی در عمان برگزار شود. هرچند که قبلتر هم مذاکراتی در آمریکا انجام شده بود.
حال با توجه به روند کنونی مذاکرات به نظر نمیرسد که با فقدان وزیر امور خارجه شاهد انقطاع، توقف و بنبست در گفتوگوها باشیم و در یک احتمال بدبینانه تنها با یک تأخیر چندروزه یا یکی، دوهفتهای همراه خواهد بود؛ چراکه مسیر ترسیمشده بین تهران و واشنگتن، مسیری بود که با چراغ سبز دو کشور همراه شده و پیش از عملیات طوفانالاقصی و جنگ حماس و اسرائیل به نتایج و تفاهماتی دست پیدا کرده بود که در سایه آن و در گام نخست، زندانیان دوتابعیتی آمریکایی آزاد و شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران هم در دسترس قرار گرفت.
هرچند سایه جنگ حماس و اسرائیل، ریلگذاری گفتوگوهای ایران و ایالات متحده آمریکا را به یک چالش و توقف موقت کشاند، باوجوداین ضرورتها و اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک هر دو طرف و بهویژه دولت بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری موجب شد که دوباره طرفین به سمت میز مذاکره حرکت کنند، تا جایی که اکنون هم مذاکرات در مسقط پی گرفته شده است که این امر نشان میدهد ازسرگیری مذاکرات با جدیت نهادهای ذیربط از هر دو کشور بوده است.
آن هدفی که مرحوم حسین امیرعبداللهیان برای دوری خاورمیانه از ورود به تنش گسترده و فراگیر در متن تحرکات دیپلماتیک خود گذاشته بود، اکنون به یکی از مهمترین اهداف دولت بایدن تبدیل شده است و با توجه به تداوم جنایات اسرائیل در نوار غزه و امکان واکنشهای بعدی، دولت بایدن در تلاش است با مذاکرات چراغ خاموش و پشت پرده با ایران در عمان علاوه بر مدیریت پرونده هستهای، به نحوی هم از وقوع درگیریهای گسترده در منطقه خاورمیانه جلوگیری کند. بهویژه آنکه شاهد اوجگیری جنگ در اوکراین هستیم و در هفتههای اخیر هم روسها توانستهاند دست برتر را پیدا بکنند.
در نتیجه دولت بایدن با هدف تثبیت قیمت جهانی نفت و جلوگیری از افزایش نرخ حاملهای انرژی در آستانه انتخابات فضای مذاکرات را پیش برد. اکنون که مذاکرهکننده ارشد ایران یعنی علی باقری بهعنوان سرپرست وزارت امور خارجه، عهدهدار وظایف مرحوم حسین امیرعبداللهیان شده است، باید دید که او کماکان و همزمان مسئول مذاکرات است یا فرد دیگری جایگزین خواهد بود.
در مجموع آن چیزی که مسجل است، نیاز دو طرف به گفتوگو و مذاکره است و همین نیاز موجب خواهد شد که با وجود فقدان حسین امیرعبداللهیان، آینده مذاکرات حتی با توقفی کوتاه مجددا در دستور کار قرار گیرد و ریلگذاری آن هم تغییر معناداری پیدا نخواهد کرد؛ حتی اگر علی باقری مانند قبل شخصا بهعنوان معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشد، در گفتوگوها شرکت نکند و پرونده مذاکرات را به شخص دیگری بسپارد.
نظر شما :