ظهور گروه ها و تعاملات جدید تروریستی در پاکستان و الزامات صیانت از منافع و امنیت ملی
مؤلفه های نوظهور ضد امنیتی در خاک بلوچستان
نویسنده: حسن محسنی فرد، کارشناس میز هند و اداره کل آسیای وزارت امور خارجه
دیپلماسی ایرانی: مؤلفه های نوظهور ضد امنیتی در خاک بلوچستان حائز اهمیت و مستلزم توجه مقامات است.
به رغم اختلافات و رقابت های جدی بین گروه های جدایی طلب بلوچ با نیروهای تحریک طالبان که ناشی از اختلاف ماهوی در ایدئولوژی و اهداف (بلوچ جریانی سکولار و تجزیه طلب و طالبان نیروی اسلام گرا و خواهان تشکیل حکومت اسلامی در پاکستان)، اخیراً شاهد هم زیستی و هم پوشانی این دو گروه در خاک ایالت بلوچستان به شمول مناطق مرزی همجوار با کشورمان هستیم.
پیش از این، نیروهای تحریک طالبان پاکستان عمدتاً دوایر دولتی و انتظامی در ایالت خیبرپختونخواه و نواحی ادغام شده در آن را مورد حمله قرار می دادند و همزمان نیروهای وابسته به ارتش جمهوریخواه بلوچ، ارتش آزادیبخش بلوچ، جبهه متحد بلوچ و.... متمرکز به انجام عملیات علیه ارتش و سپاه مرزی در بلوچستان بودند. آگاهان به امور بلوچستان، سکوت گروه های مسلح بلوچ در برابر حضور نیروهای تحریک طالبان در خاک بلوچستان (بخوانید حیات خلوت جدائی طلبان بلوچ) را یکی از نشانه های بارز دال بر نزدیکی این دو جریان می دانند.
عدم محکومیت عملیات های طالبان نیز از دیگر نشانه های تغییر در رویکرد بلوچ ها نسبت به تحریک طالبان محسوب می شود. نباید فراموش کرد که گروه های مسلح بلوچستان قبلاً با شدیدترین و خشن ترین شکل ممکن نسبت به حضور تحریک طالبان در خاک بلوچستان واکنش نشان می دادند و همزمان سر و صدای زیادی در محکومیت تحریک طالبان پاکستان و دستور کار آنها بر پا می کردند.
همچنین برخی ناظران استفاده گروه های مسلح بلوچ از شیوه های انتحاری (تروریسم انتحاری) در مبارزات خود را از ارتباط آنها با نیروهای تحریک طالبان متاثر دانسته اند، گرچه بلوچ ها آن را رد می کنند.
ناگفته نماند، تنها نقطه اشتراک گروه های مسلح بلوچ با جریان تحریک طالبان اعم تحریک طالبان پاکستان (TTP) یا تحریک جهاد پاکستان (TJP)، همانا همزاد پنداری قومی و باور به ظلم دولت پاکستان نسبت به آنهاست.
در هر حال سکوت و یادگیری سازمانی از تحریک طالبان، فعالیت در مجاورت و همزیستی در یک صحنه درگیری، اشتراک گذاری مسیرها یا شبکه های سلاح یا گرفتن پول از افراد مشابه و.... نشانه های روشنی از شکل گیری نوعی از همکاری و مراودات بین این دو نیرو در محیط پیرامونی کشورمان است.
این در حالی است که توافق اسلام آباد و کابل بر سر انتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستان از مناطق مرزی افغانستان و پاکستان به شمال افغانستان کماکان در حد توافقی بر روی کاغذ باقی مانده است و نیروهای تحریک طالبان در ماههای اخیر بر تعداد حملات خود در پاکستان افزوده اند. امری که امروز پاکستان به عنوان سرزمین مادر طالبان را ناگزیر از تغییر مواضع خود در قبال طالبان افغانستان و مشروط کردن تعامل با کابل به کنترل تحریک طالبان کرده است.
همزمان با روندهای فوق شاهد تشکیل یک نیروی به ظاهر جدید تحت عنوان "تحریک جهاد پاکستان" در بلوچستان و مناطق قبایلی سابق هستیم که به زعم آگاهان اقدامی هوشمندانه از طرف تحریک طالبان بوده که هدف انحراف توجهات از روی خود و همزمان کاهش فشار از روی کابل قلمداد می شود.
مجموعه روندهای فوق، هر گونه انتظار در مورد قطع مراودات و عدم حمایت طالبان افغانستان از تحریک طالبان پاکستان یا امکان جدایی و تفکیک بین دو نیرو در آینده را غیر متصور می نمایاند.
چنانچه به مجموعه تحولات فوق، حضور رو به تقویت دو گروه به اصطلاح دولت اسلامی ایالت خراسان (ISKP) و دولت اسلامی ایالت پاکستان (ISPP) را در کنار نقش حمایت رقبای پاکستان (هند) از برخی از گروه های ضد پاکستانی و به طور خاص پشتیبانی های کم و بیش آشکار مالی – تجهیزاتی دشمنان و بدخواهان ایران و جامعه تشیع را بیفزائیم، بهتر متوجه ظهور و بروز شرایط بغرنج و غیر قابل قیاس با گذشته خواهیم شد. از این رو، صیانت از منافع و امنیت ملی کشورمان در برابر تهدیدات نوظهور و چند لایه از منطقه بلوچستان به ویژه از منظر ارتباط تنگاتنگ این منطقه با طرح ملی توسعه شرق (مکران)، مستلزم بازنگری جامع در عرصه دیپلماسی و میدان، تدوین راهکارهای جامع و آینده نگرانه با محوریت خنثی سازی بسترهای جدید تهدیدزا فراروی کشور است.
نظر شما :