رویای قدرت های نوظهور جهانی
چرا جنبه فضایی اتحادِ رو به گسترش بریکس اهمیت دارد؟
نویسنده: لاورا دِلگادو لوپز Laura Delgado López، عضو مهمان برنامه آمریکا در مرکز واکاوی های راهبردی و بینالمللی در واشنگتن دی.سی. و همچنین عضو شورای روابط خارجی (CFR) در زمینه امور بینالمللی
دیپلماسی ایرانی: تا همین اوت گذشته، عامل چندانی برای پیوندزدن میان آرژانتین، برزیل، چین، مصر، اتیوپی، هند، ایران، روسیه، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی و امارات متحده عربی (UAE) وجود نداشت. اما با دعوت اعضای جدید به گروه بریکس، تحلیلگران به این پرسش می پردازند که این مجموعه کشورها، چه مشترکاتی دارند. در حالی که هر یک از آنها در مراحل مختلفی از توسعه اقتصادی هستند، این 11 کشور، اغلب عنوان اعضای "جنوب جهانی" را به خود میگیرند. با این همه، در حالی که در نگاه بیشتر ناظران، بریکس یک گروه ناهمگون از کشورها را شکل می دهد – برخی شان از آنها متحدان رسمی ایالات متحده و بقیه حکومت های سنتی خودکامه و ضدغربی – همگی دارای برنامههای فضایی و بلندپروازی هایی در این زمینه هستند. این عامل را نمی توان نادیده گرفت، هرچند توسعه اخیر بریکس بیشتر به عنوان یک اقدام اساساً نمادین دیده میشود.
اگر همه کشورهای دعوت شده، رسما به بریکس بپیوندند، پروژههای همکاری فضایی تازه میان اعضای آن قطعاً امکان پذیر است. با این حال، تأثیر مهمتر این گسترش، احتمالا در حوزه مدیریت فضا و اجرای قوانین ناظر بر آن باشد. حاکمیت یا مدیریت فضا به مجموعه پیچیدهای از قوانین، مقررات و چارچوبهایی اشاره دارد که استفاده از فضا را در سطوح ملی و بینالمللی تنظیم میکند. این امر، ذاتا یک مسئله سیاست خارجی است چرا که فضا متعلق به هیچ کشوری نیست و فیزیکِ فضا نیاز به هماهنگی بینالمللی دارد.
اعضای بریکس عهد بسته اند تا از اهرمِ وزن بزرگترِ مورد انتظار خود، در نهادهای بینالمللی بهره بگیرند تا نیازهای جنوب جهان را بهتر چاره کنند. این راهبردِ "وزنه متقابل" ممکن است به گفت وگوها و مباحثِ مرتبط با فضا در همان اجلاسها، مانند نشست امنیت فضای بینالمللی در کمیته اول سازمان ملل متحد، سرایت کند. در حالی که حاکمیت فضا، اغلب در فهرست اولویت های اقتصادی قرار ندارد اما حائز اهمیت است چرا که با مدیریت چالشهای مشترکی مانند زباله های فضایی و اینکه موج بعدی اکتشافات فضای به سمت تعارض و کشمکش کشانده نشود، سرو کار دارد.
از اسپوتنیک-1 تا چاندرایان-3
فعالیتهای فضایی تقریباً در همه جنبه های جامعه عمیقا جا افتاده است: زمینه و بستری برای زیرساختهای حیاتی مانند ارتباطات، انجام تراکنش های مالی جهانی، پژوهش های تغییرات اقلیمی و کسب پیشدستی نامتقارن در حوزه نظامی. در همه کشورهای جهان، سرمایه گذاری ها در حوزه هوافضا، هم به عنوان یک ابزار توان افکنی و هم یک برنامه راهبردی برای پیشبرد اهداف ملی، دیگر یک گزینه غیرالزامی و اختیاری به شمار نمی رود.
مباحث گسترده ای درباره این پرسش پیچیده وجود دارد که چگونه برنامههای فضایی ملی را بدون تحمیل سوگیری های فناورانه دستهبندی کنیم. صرف نظر از چارچوب مورد استفاده، برنامههای فضایی کشورهای بریکس+ (اشاره به اعضای موجود و دعوتشده) تنوع گسترده ای را شامل می شود؛ از برنامه فضایی روسیه که با دستاورد سال 1957 خود، آغازگر مسابقه فضایی در جهان شد، تا برنامه فضایی اتیوپی که نخستین تلاشهایش به همان دوره باز می گردد اما تا سال 2019، عملیات ماهوارهای نداشت. هرچند نمی توان به جزئیات این برنامه ها وارد شد اما حتی توجه به نکات برجسته آنها هم نشان می دهد که تلاشهای فضایی به صورت پایداری ادامه خواهد داشت.
روسیه به رغم کاهش سرمایهگذاری در برنامه فضایی اش، همچنان یکی از اصلیترین کشورهای پرتابگر خواهد بود و به همراه ایالات متحده، از اصلیترین گردانندگان ایستگاه فضایی بینالمللی است. چین ایستگاه دائمی دیگری به نام تیانگونگ را در مدار دارد و با موشکهای لانچمارچ خود، در سال 2022 دومین تعداد از کل پرتابهای جهانی را انجام داد. برنامه فضایی هند نیز شامل پروازهای فضایی انسانی و همچنین پرتاب، توسعه و عملیات ماهواره است و به تازگی با چاندرایان-3 اولین بار فرود به قطب جنوب ماه را انجام داد.
برزیل و آرژانتین نیز دهههاست که تلاشهای مهمی در زمینه فضا داشتهاند، همراه با شکستها و پیروزیهایی. برنامه فضایی برزیل شامل یک برنامه گسترده مشاهده زمین در شراکت با چین و بندرفضایی آلکانتارا Alcântara است که در موقعیت مناسبی در فضا قرار گرفته است. آرژانتین موفق به توسعه ماهوارههای بومی شده و همچنان برای توسعه موشک پرتابگر خود با نام ترونادور Tronador سرمایهگذاری میکند، گرچه در هنگامه بحرانهای مالی دورهای، پیشرفت بسیار کندی داشته است.
گروه بریکس+ کشورهای نسبتا نوپایی (در زمینه برنامه های فضایی) را به میدان می آورد. (البته میتوان ادعا کرد که ریشههای اکتشاف فضا در خاورمیانه به نجوم باستان باز میگردد.) امارات متحده عربی پس از آن که بعنوان نخستین کشور عربی یک ماهواره ارزیاب به مریخ فرستاد، به تازگی هم یک فضانورد این کشور، به رتبه طولانیترین زمان حضور یک فضانورد عرب در فضا دست یافت. در عربستان سعودی، شاهزاده سلطان بن سلمان آل سعود، اولین عربی که به سفر فضایی رفت، حامی برنامه فضایی عربستان سعودی است که همچنین پرواز فضایی انسانی را در کانون توجه دارد.
آفریقای جنوبی در زمینه نجوم رادیویی پیشتاز است و دارای تنها مؤسسه عملیاتی فضایی در منطقه است که مختص پیشبینی هوا و فعالیتهای شدید خورشیدی است که میتواند بر زیرساختهای فضایی و زمینی تأثیر گذارد.
علاوه بر این، مصر به عنوان میزبان سازمان فضایی آفریقا، که به تازگی اعلام شد، اخیراً سازمان فضایی خود را هم بازسازی کرده است.
همچنین اتیوپی که در سال 2020 شروع به ساخت یک واحد تولید ماهواره کرده است.
در نهایت، ایران است که تلاشهایش بر توانایی اثبات شده پرتاب و توسعه ماهواره در پیوند قوی با مجتمع صنایع نظامی تمرکز دارد. هرچند دامنه و نقطه تمرکز برنامه های فضایی گروه بریکس+ متفاوت است اما بسیاری از اعضای بریکس+ از فعالیتهای فضایی برای تعمیق روابط با کشورهای همفکر و نمایش استقلال در مقیاس جهانی استفاده کردهاند.
حضور فضا در دستور کار؟
ممکن است قرار دادن بحث فضا در دستور کار بریکس+، یک تحول غیرمنتظره نباشد. در ماه مه 2022، چین "رسماً" کمیته مشترک بریکس برای همکاری در زمینه فضا را راهاندازی کرد که قرار است به اشتراک دادههای ماهوارههای تشخیص از راه دور از شش ماهواره عملیاتی بپردازد. این برنامه که در سال 2021 اعلام شد، به عنوان پاسخی به همکاری ماهوارهای در چارچوب گفت وگوی امنیتی چهارجانبه (ائتلاف غیررسمی میان ایالات متحده، استرالیا، هند و ژاپن) تلقی می شود که تمرکز آن بر هشیاری دریایی است.
در جریان نشست اخیر سران بریکس و دقیقاً پیش از فرود تاریخی روی سطح ماه، نارندرا مودی، نخست وزیر هندوستان، در سخنرانی خود در این اجلاس، پیشنهاد "کنسرسیوم اکتشاف فضایی بریکس" را مطرح کرد. روسیه و چین هم مکررا پیشنهادهای همکاری فضایی را به کشورهای جنوب جهان مانند ونزوئلا ارائه میدهند و بر همگرایی سیاسی با این شرکا تاکید دارند. حتی اگر چنین پیشنهادهایی با تحولات ملموس فوری دنبال نشود، این اخبار به دلیل ارزش قدرت نرم فعالیت فضایی، به تیتر رسانه ها تبدیل می شوند.
شکاف گستردهای که بین برنامههای فضایی اعضای بریکس+ وجود دارد، این احتمال را منتفی می کند که این ائتلاف به پروژههای چندجانبه مهمی بپردازد. کتاب واقع سنجی جهانی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی آی ای CIA World Factbook، که به تازگی بهروزرسانی شده و جزئیات برنامه فضایی ملی کشورها را شامل میشود، برآورد می کند که هزینههای فضایی چین در سال 2022 در محدوده 3 تا 10 میلیارد دلار باشد. همچنین، هزینههای بسیار محدودی در اتیوپی و مصر هم عمدتا توسط چین تامین میشود.
با این حال، برچسب بریکس+ میتواند به ایجاد توافقات دوجانبه و "توافقات کوچکتر" در حال انجام کمک کند، مانند پروژه همکاری ایستگاه بینالمللی تحقیقات کره ماه که توسط چین رهبری میشود تا در آنجا یک پایگاه دائمی ایجاد شود. آفریقای جنوبی هم پس از اجلاس بریکس+، رسما به این پروژه پیوست. تلاشهای هدفمند ممکن است در میان یک زیرمجموعه از اعضا در زمینههایی که منافع مشترکی هست، شکل بگیرند مانند برنامه های مشاهده زمین و اطلاعات مکان یابی از فضا (geospatial) که برای آرژانتین و امارات متحده اولویت دارد.
به هر حال، تغییر مهمتری که از بریکس+ نتیجه می شود، ممکن است خود را دگرگونیِ اتحادها در جریان گفت وگوهای حاکمیت بر فضا نشان دهد که در متن و حاشیه اجلاسهایی صورت می گیرد که این گروه خواهان بازنگری در آنهاست.
سامان دهی:
تمام کشورهای بریکس+، اعضای کمیته سازمان ملل متحد برای استفاده صلح آمیز از فضا هستند که از زمان آغاز جنگ سرد یک مرجع مرکزی تنظیم مقررات مدیریت فضا بوده است. در این کمیته بود که جامعه بینالمللی – به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده به عنوان تنها قدرتهای فضایی – به توافق رسید که چهار تفاهمنامه را تصویب کند که اصول بنیادی فعالیتهای فضایی امروزی را مشخص میکنند. در حالی که فضا قطعا یک پهنه بی در و پیکر نیست، تصویب تدابیر الزام آور تازه، در چند دهه گذشته وقفه داشته حال آنکه در این مدت، تحولات فضایی به سرعت پیش رفته است.
ایجاد نورم های فضایی نوین، اهمیت فزاینده ای دارد. چه در مدارهایی که روز به روز شلوغ تر میشوند یا منطقه قطب جنوب ماه با منابع غنی معدنی اش، منازعه در پهنه فضا که محدودتر از آن چیزی است که فکر میکردیم، افزایش خواهد یافت. جامعه فضایی، شامل مجموعه متنوعی از بازیگران با منافع گاهی اوقات متضاد است که عمدتا هم نقطه یکسانی را در فضا هدف می گیرند.
بازیگران اصلی فضایی در تلاش هستند تا از نفوذ خود برای تعیین قوانین جدیدی استفاده کنند که فعالیتهای آینده را شکل میدهند. کشورهای نوظهور فضایی نیز مشارکت پرحرارتی دارند و در پی تضمین منافع خود هستند؛ حال چه توانایی دسترسی به داده هایی باشد که امروزه از فضا بدست می آید یا پرتاب ماهواره در آینده.
در سامانه چندمرکزی فضایی که حوزههای نفوذ در اشغال کشورهای متعدد و نیز بازیگران غیردولتی است، یک جامعه جهانی متنوع در تقلای برخورد با مسائل حاکمیتی فضا در مجامع مختلفی در سازمان ملل و خارج از آن است. این مباحث، در برگیرنده سازوکارهای الزام آوری همچون مقررات و تنظیمات ملی، همچنین سازوکارهای غیر الزام آوری مانند بهترین روشها و دستورالعملها میشود. این پویش، یک گزاره مهم در نخستین چارچوب دیپلماسی فضایی ایالات متحده است که در ماه مه گذشته منتشر شد. این چارچوب معرف تلاشی به رهبری وزارت امور خارجه آمریکا برای پیشبرد رهبری فضایی ایالات متحده از گذر همکاری بینالمللی و ترویج نورم ها و سیاستهای این کشور – در تمام محافل و نشست ها – برای مدیریت استفاده مسئولانه از فضاست.
در اینجا توسعه بریکس+، ممکن است پیامدهای قابل ملاحظهای بر مقررات حاکمیت فضا داشته باشد، به ویژه با در نظر گرفتن منافع چین در تجمیع قدرت رأی کشورهای نوظهور در سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد. با این حال، اشتباه است که فرض کنیم مواضع کشورها در حاکمیت فضا، در یک تقسیمبندی ساده شمال – جنوب خواهد گنجید.
رقابت برای پیشتازی در فضا:
همین ماه گذشته بود که روسیه موفق به جلوگیری از انتشار گزارش اجماعی کارگروه دائمی کاهش تهدیدهای فضایی (OEWG)شد که به نورم های حاکم بر فعالیت نظامی در فضا می پرداخت و حاصل دو سال تلاش این کارگروه تاسیس شده توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) است. یک دیپلمات شیلیایی ریاست نشست کارگروه را برعهده داشت. در یک بیانیه کتبی، روسیه پیش نویس این گزارش را "نامتوازن" و بیشتر همراستا "با نگرشهای غربی" خواند و عبارت "رفتار مسئولانه" را به عنوان "عبارتی غیراجماعی" توصیف کرد با آنکه این عبارت در سالهای اخیر در جامعه بینالمللی مورد حمایت قرار گرفته است. با اینکه دیدگاه روسیه توسط دو عضو بریکس+ یعنی ایران و چین نیز حمایت شد اما به تایید دیگر اعضای گروه بریکس که در این فرایند شرکت دارند، نرسید. برزیل و آرژانتین به اکثریت 39 کشوری کارگروه پیوستند و برای انتشار یک خلاصه غیررسمی این گزارش به مجمع عمومی سازمان ملل UNGA فشار آوردند تا پیشرفت کارگروه پایمال نشود.
هر چند چین و روسیه تمایل به همگرایی در گفت وگوهای مربوط به حاکمیت فضا دارند، اما تحولاتِ یک جبهه مرتبط دیگر، نشان میدهد که بقیه اعضای بریکس+ ممکن است به سادگی این خط را دنبال نکنند. در دسامبر گذشته، مجمع عمومی با تصویب یک قطعنامه کشورها را به عدم اجرای آزمایش سلاحهای ضدماهواره ای صعودِ مستقیم (DA-ASAT) – که شامل پرتاب موشک برای هدف قرار دادن یا تخریب یک ماهواره در مدار است – ترغیب کرد؛ این آزمایشها به تولید میزان قابل توجهی زباله فضایی منجر میشود. این قطعنامه توسط ایالات متحده ارائه شد و بازتاب یک وقفه کارساز توسط آمریکا در این زمینه بود که کشورهای متعددی از جمله اتحادیه اروپا نیز به آن پایبند هستند. در حالی که چین، ایران و روسیه همگی به قطعنامه رای منفی دادند، مصر و سایر اعضای بریکس+ به آن رای موافق دادند. هند، آخرین کشوری که آزمایش DA-ASAT انجام داد، رای ممتنع داد.
طعنه ماجرا این است که توسعه بریکس+، خطر تبدیل این گروه به یک مخالفِ خودکار غرب در مسائل حاکمیت فضا را کاهش میدهد. پنج کشور – برزیل، هند و کشورهای تازه وارد یعنی آرژانتین، امارات متحده و عربستان سعودی – همگی توافق های آرتمیس Artemis Accords را امضا کردهاند. این توافقنامه ها، تعهد سیاسی غیرالزام آوری به اصول کلیدی انجام فعالیتهای فضایی هستند که قرار است راهنمای اکتشاف فضا در محدوده کره ماه و فراتر از آن باشند. هرچند این توافق ها، عمدتا به عنوان پاسخ ایالات متحده به پیشرفت کُند تلاشهای بین المللی در رابطه با حاکمیت فضای بینالمللی تلقی میشوند، تا کنون 29 کشور از جمله بحرین، نیجریه و رواندا که متحدهای چندان قدرتمند آمریکا هم نیستند، این توافقنامهها را امضا کردهاند.
این توافقنامهها ضمن تقویت اصول موجود در توافقنامههای اصلی حاکمیت فضا – مانند شفافیت و کمک اضطراری – اصول دیگری را هم که پس از آن به طور گسترده پذیرفته شده و ایالات متحده به آنها اولویت میدهد، مانند اشتراکگذاری دادههای علمی، اضافه میکنند. این توافقنامهها برای راهبرد آمریکا در ایجاد یک ائتلاف جهانی بر اساس اصول و ارزشهای دموکراتیک، اهمیت محوری دارند و ایالات متحده آنها را برای حصول اطمینان از اینکه منافع مدنی، نظامی و تجاری رو به رشد در فضا تهدید نمی شود، کلیدی می داند. همانطور که در سند چارچوب دیپلماسی فضایی آمریکا آمده، ایالات متحده "در صورت لزوم با کشورهایی رقابت خواهد کرد که به دنبال اعمال دیدگاه متفاوتی در حاکمیت فضای بیرونی هستند."
هرچند امضای توافقنامهها به تنهایی منجر به مشارکت در برنامه آرتمیس NASA برای بازگرداندن انسان به سطح ماه نمیشود اما ایالات متحده به روشنی بیان کرده که این اصول برای هر همکاری معناداری کارساز هستند. شش ماه پس از امضای توافقنامههای آرتمیس، عربستان سعودی از پیمان ماه (Moon Treaty) که یک پیمان فضایی سازمان ملل متحد است، خارج شد. این پیمان توسط هیچ یک از بزرگترین قدرتهای فضایی تصویب نشده و از این رو به عنوان یکی از توافقهای اساسی حاکم بر فضا در نظر گرفته نمیشود. این خروجِ بدون توضیح، پیش شرط پذیرش توافقنامههای آرتمیس نبود اما به عنوان یک حرکت نمادین برای حل و فصل اختلاف بین دو سند دیده شد.
پیشرفت مداوم در افزایش شمار امضاکنندگان توافقنامهها، نشان از پژواک جهانی آنها دارد. بنابراین، احتمالاً چین و روسیه کار دشواری را برای متقاعد کردن برخی اعضای بریکس+ نسبت به دیدگاه خود در مورد مسائل فضایی خواهند داشت. برای کشورهای بریکس+، که برنامههای فضایی بزرگتری دارند، همچون آرژانتین یا امارات متحده، سناریوی برنده-برنده آن است که همکاری با بسیاری از برنامههای فضایی تثبیت شده، پایدار بماند. راهبرد پیشتازی که بخشی از سیاست خارجی برزیل است، شاید به همان قدرت خود را در مباحث فضایی نیز نشان دهد.
ایالات متحده و هم پیمانانش میتوانند از این موضوع بهرهبرداری کنند تا به جذب دیگر کشورهای فضایی – حتی کشورهایی که از لحاظ سیاسی با روسیه و چین همگرایی دارند – برای تداوم روند حمایت از نورم های فضایی بپردازند. آمریکا برای حمایت از این توافقنامهها، همچنین باید کشورها را تشویق کند تا توافقات اصلی را به منظور تحکیم "نظم مبتنی بر قانون در فضا" اجرا کنند. به عنوان مثال، اتیوپی و مصر هنوز هم توافقنامه ثبت 1975 Registration Convention را تصویب نکرده اند که کشورها را مکلف می کند اشیاء فضایی خود را در یک سامانه عمومی ثبت کنند.
با این حال، اشتباه است که ایالات متحده و هم پیمانانش تنها خود را به همخوانی ارزش هایی همچون قابلیت پایداری و مسئولیت محوری محدود سازند. همکاریهای چین با کشورهای نوظهور در زمینه فضا، با کلان تلاشهای دولتی تقویت میشود. از جمله این تلاشها میتوان به ابتکار کمربند و جاده (Belt and Road Initiative) اشاره کرد که در چارچوب آن، همکاری های علمی اغلب به سرمایهگذاری در زیرساختها، پرداخت وامها و دیگر تدابیری گره می خورد که اهداف متنوعی را برای شریک (چینی) تامین میکند.
به همین دلیل، چین و روسیه ممکن است بتوانند نظر مثبت یا منفی برخی از کشورهای بریکس+ که برنامههای فضایی کوچکی داشته و نیز با محدودیت منابع روبرو هستند، را جلب کنند. برای کشورهایی مانند مصر و اتیوپی، منافع کوتاهمدت پیروی از چین و روسیه در تصمیمات حاکمیت فضایی، چه بسا بیشتر از مزیت نامشهودی باشد که شرکت در برنامه آرتمیس ممکن است در آینده ای نامعلوم برایشان بیاورد. گرچه این مسئله در همه جبهههای ناظر بر حاکمیت فضا صدق نمیکند اما در سازمان ملل متحد، هر یک رای اهمیت دارد و آمریکا و متحدانش نباید نقش این اتحادهای متلون اقتصادی-سیاسی را نادیده بگیرند.
ایالات متحده باید با تمام توان مسیرِ پیادهسازی چارچوب دیپلماسی فضایی خود را ادامه دهد. با تکیه بر فناوریهای فضایی مرتبط با اولویتهایی مانند دگرش های آب و هوایی که به معنی گنجاندن موضوع حاکمیت فضا در همه تعاملاتش با شرکای بالقوه است، چه این تعاملات متمرکز بر مسائل فضایی باشند یا نباشند. هرچند گسترش بریکس+ به این معنی نیست که نگرشهای حاکمیت فضایی، عمدتا منطبق بر خط کشی شمال – جنوب خواهد بود اما چین و روسیه خوب میدانند که چگونه موضوع فضا را در تلاشهای گستردهتر خود ادغام کنند و آن را به یک هویچ جذاب در گفت وگوهای راهبردی تبدیل کنند. گرچه برخی ناظران، بریکس+ را به عنوان یک ائتلاف عمدتا نمادین می بینند اما در گفت وگوهایی که اغلب با مایه های ایدئولوژیک همراه هستند، کمتر مسئله ای هست که به خوبیِ بحث فضا، به کار این گفت وگوها بیاید. با این حال، رهبری در موضوعات حاکمیت فضا برای ایالات متحده اهمیت دارد و در محیطِ اتحادهای متغیری مانند بریکس+، بستری برای دشمنان ایالات متحده برای تقویت مخالفت وجود دارد.
منبع: مرکز واکاوی های راهبردی و بین المللی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :