دور جدید تحرکات دیپلماتیک دوحه و مسقط
عمان؛ میانجی بهتر
دیپلماسی ایرانی: محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر روز دوشنبه با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا تلفنی گفتوگو کرد. وزرای خارجه آمریکا و قطر روز دوشنبه درخصوص موضوع هستهای ایران رایزنی کردند. آنگونه که خبرگزاری رسمی قطر (قنا) گفته، دو طرف در این تماس پیرامون روابط دوجانبه واشنگتن و دوحه، آخرین تحولات موضوع هستهای ایران، جنگ اوکراین و تحولات افغانستان تبادلنظر کردند.
این مذاکرات تنها به فاصله یک روز پس از سفر محمد عبدالعزیز الخلیفی، وزیر مشاور در وزارت امور خارجه دولت قطر، به تهران و دیدار و رایزنی او با حسین امیرعبداللهیان، علی باقریکنی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و علیاکبر احمدیان، دبیر شورایعالی امنیت ملی صورت گرفت.
هفته پیش هم شاهد سفر بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، به تهران بودیم که براساس برخی گمانهزنیها، این حضور رئیس دستگاه سیاست خارجی سلطنت عمان روی میانجیگری مسقط در مذاکرات بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی متمرکز بوده است. در عین حال روز دوشنبه نیز متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا عنوان کرد که بخشی از پولهای ایران در بانکهای عراقی به حسابی در عمان انتقال داده خواهد شد.
به گفته میلر، «این اموال در حسابی در عمان نگهداری خواهند شد، اما محدودیتهای اعمالی علیه آن مانند محدودیتهایی است که برای استفاده از این اموال در بانکهای عراق وضع شده بود. این بدان معناست که از این اموال میتوان تنها برای اقدامات غیرتحریمشده از جمله کمکهای بشردوستانه استفاده کرد و ظاهرا تمامی تراکنشها باید از پیش به تأیید وزارت خزانهداری آمریکا برسد.
تحرکات دیپلماتیک دوحه و مسقط از میانجیگری تا واسطهگری
با توجه به مجموعهای از مواضع، اقدامات و تحرکات دیپلماتیک دو کشور عربی عمان و قطر درخصوص میانجیگری بین ایران و ایالات متحده آمریکا، مجتبی رحیمینیا تأکید دارد که «این دست تلاشهای مسقط و دوحه میانجیگری به معنای درست و اصطلاح رایج آن در عرصه دیپلماسی و سیاسی محسوب نمیشوند». چراکه این کارشناس در گفتوگو با «شرق» تأکید دارد که «عمان و قطر اکنون جایگاه لازم دیپلماتیک را برای میانجیگری در کلانتنش تهران - واشنگتن ندارند». با این خوانش، رحیمینیا، «تحرکات دیپلماتیک این دو کشور عربی حاشیه خلیج فارس را بیشتر مصداقی از پیغامرسانی یا واسطهگری دیپلماتیک بین ایران و آمریکا تلقی میکند».
با این حال صالح نجفی دیگر کارشناسی بود که در گفتوگو با «شرق»، نگاه و ارزیابی متفاوتی از رحیمینیا ارائه میدهد و اذعان دارد که «اگرچه وزن و جایگاه دیپلماتیک عمان و قطر برای مدیریت سیاسی در تنش ایران و آمریکا همخوانی و همپایی لازم را ندارد، اما به گفته این کارشناس دوحه و مسقط با توجه به اهداف و برنامههای خود، چه در سطح منطقه و چه در سطح مناسبات جهانی سعی میکنند چیزی بیشتر از نقش یک واسطهگر یا پیغامرسان را در تنش ایران و آمریکا ایفا کنند».
آنطورکه این تحلیلگر مسائل غرب آسیا عنوان میدارد، «یکی از مهمترین اهداف عمان و قطر بر ایفای نقش میانجیگر در تنش ایران و آمریکا به تلاش در جهت افزایش وزن دیپلماتیک خود این کشورها، هم در سطح منطقه و هم در سطح بینالملل بازمیگردد». از سوی دیگر مفسر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد که «میانجیگری عمان و مسقط برای مدیریت تنش در روابط ایران و آمریکا با هدف امنیتزایی در کل منطقه خاورمیانه در دستور کار دوحه و مسقط قرار گرفته است». به گفته صالح نجفی، «مجموعه تحرکات میانجیگرانه عمان و قطر بیش از آنکه با هدف حصول توافق باشد بیشتر برای عدم تصاعد تنش است تا منطقه از یک تنش ناخواسته دور شود».
با این حال مهران کامروا، مدیر واحد مطالعات ایران در مرکز عربی مطالعات سیاسی دانشگاه جرج تاون درباره تفاوتهای سیاست میانجیگری قطر و عمان، طی گفتوگویی به ارزیابی و تحلیلی کاملا متفاوت اعتقاد دارد. چراکه از منظر کامروا، «برای هر میانجیگر، اهداف متفاوت وجود دارد؛ کشوری مانند قطر میانجیگری میکند، چون این رویکرد را یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی خود میداند تا در نهایت وجهه بینالمللی خود را بهتر کند و موقعیت استراتژیک خودش را قوی کند». خوانش مدیر واحد مطالعات ایران در مرکز عربی مطالعات سیاسی دانشگاه جرج تاون از میانجیگری عمان، ناظر به «تقویت امنیت و ثبات منطقهای است».
کامروا، «بهطورکلی سیاست خارجی عمان را متفاوت از سیاست خارجی اکثر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس توصیف میکند». هرچند این تحلیلگر باور دارد که «کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هرکدام بهنوبه خود سیاست خارجی مخصوص به خود را دارند». در ارزیابی جزئیتر، مهران کامروا، تفاوت عمده میان نوع میانجیگری قطر با عمان را اینگونه تشریح میکند که «قطر میخواهد صورتجلسه میانجیگری را خودش مشخص کند و میخواهد در جلسه تبادل نظر نقشآفرین باشد؛ اما عمان میگوید شما به مسقط بیایید و در وزارت خارجه بهطور محرمانه مذاکره کنید. اگر به کمک من هم نیاز بود حاضر هستم».
با توجه به آنچه گفته شد، صالح نجفی هم ارزیابیای مشابه با مهران کامروا دارد و در ادامه گفتوگوی خود با «شرق»، سیاست «عمانیزاسیون» را یک متدولوژی موفق در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی تنشزدایانه میداند که نقطه عطفی در تاریخ منطقه به شمار میرود، چراکه از دیدگاه او، «مسقط در عین تنشزدایی و تلاشهای میانجیگرانه، چه در حوزه پرونده فعالیتهای هستهای و احیای برجام و چه درباره تبادل زندانیان دوتابعیتی، سعی دارد از دخالت نگاهش و سایه سنگین منافع خود چشمپوشی کند». هرچند مجتبی رحیمینیا به این گزاره نگاهی متفاوت دارد و در بخش پایانی گپوگفت با «شرق» یادآور میشود که «هم قطر، هم عمان و اساسا هر کشور دیگری در میانجیگری یا واسطهگری بین ایران و آمریکا منافع خود را دنبال میکند و قطعا نمیتوان عمانیها را هم امانتدار کاملی در گفتوگوهای تهران - واشنگتن دانست».
اما این تحلیلگر هم اذعان دارد که «مسقط سیاست موفقتری در حوزه تنشزدایی، واسطهگری و پیغامرسانی بین ایران و آمریکا ایفا کرده است». در سایه این گفتهها، رحیمینیا یادآور میشود که «موفقیت در انجام تبادل زندانیان مانند انوشه آشوری و نازنین زاغری و دور جدید گفتوگوهای برت مک گورک با مقامات ایرانی، در مسقط صورت گرفته است و از طرف دیگر آمریکاییها هماکنون بخشی از اموال بلوکهشده ایران را به بانکهای عمانی سپردهاند تا تهران آن را برای مصارف دارویی و غذایی مصرف کند». مجموعه نکات یادشده از دید این کارشناس حوزه خاورمیانه مؤیدی بر موفقیتآمیزبودن تلاشهای عمان در قیاس با قطر، عراق، امارات متحده عربی و... است.
نظر شما :