دولت سوئد متهم است
توطئه یا ادای دفاع از آزادی بیان؟!
دیپلماسی ایرانی: هتک حرکت به قرآن کریم آن هم برای بار دوم، آن هم توسط همان کسی که بار اول این کار شنیع را مرتکب شد و خشم جامعه اسلامی را برانگیخت، چیزی جز ترویج خشونت، تحریک افکار عمومی و احساسات ضدغربی و لجبازی با جامعه اسلامی را نشان نمی دهد. دولت سوئد که بار نخست با واکنش کشورهای اسلامی مواجه شده بود نباید اجازه می داد، حداقل برای امنیت خود و شهروندانش و امنیت جامعه جهانی و مسلمانان، همان فرد برای بار دوم این اقدام شنیع را تکرار کند.
روشن است که هر کنش خشنی واکنشی در پی دارد و مشابه چنین اتفاقاتی را بارها در گذشته دیده ایم. مسئولیت واکنشی که در عراق نسبت به این اتفاق افتاد و یورش به سفارت این کشور را شاهد بودیم، قبل از همه متوجه دولت سوئد و هیئت حاکمه آن است که ابایی ندارد امنیت اتباع و کارمندان خود را قربانی چنین امیالی کند.
جالب آن که کشوری که صحبت از هولوکاست و همجنس گرایی در آن ممنوع است و هر گونه صحبتی علیه آن را با شدیدترین و خشن ترین واکنش ها پاسخ می دهد، در اینجا در دفاع از آنچه آزادی ادعا می کند، دست یک فرد معلوم الحال را باز می گذارد تا تعمدا خشم هزاران مسلمان معتقد را برانگیزد.
واکنش دولت عراق در بستن سفارت سوئد، اخراج سفیر و لغو تمامی فعالیت های تجاری شرکت های سوئدی در خاک عراق واکنش مناسبی بود که دولت عراق با این کار از یک سو پاسخ افکار عمومی خشمگین داخلی خود را می داد، از سوی دیگر به دولت سوئد می فهماند که عراق دیگر آن کشور بی ثبات و بی اراده مثل گذشته نیست که هر کس هر گونه بخواهد با آن رفتار کند و آن را تحقیر کند. در عین حال ابتکارعمل را از گروه ها و افرادی که به دنبال سوء استفاده از این وضعیت هستند گرفت تا همه چیز تحت کنترل و نظارت دولت باشد.
سوئد کشوری که خود به نقض حقوق بشر متهم است و برسر فریب پناهندگان آفریقایی و اعزام آنها به معادن تاریک و بسیار سرد خود در شمال این کشور و وادار کردن آنها به کار اجباری بدون رعایت اصول اولیه انسانی مورد اتهام است، نمی تواند داعیه دار دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان باشد و به این بهانه به دست خود به تحریک افکار عمومی و جامعه اسلامی اقدام کند. مگر توطئه ای در کار باشد و بخواهد با این کار در یک بازی امنیتی – سیاسی مخفی ایفای نقش کند یا به عبارت دیگر در تقسیم نقشی از قبل تعریف شده، نقش خود را بازی کند. چرا که در گذشته بارها دیده شده کشورهای غربی توطئه ای را به ظاهر بشردوستانه به راه انداخته اند ولی در خفا برنامه دیگری را پیش برده اند و هدف دیگری را دنبال کرده اند. اسلام هراسی که غربی ها تلاش دارند در سایه آن اهداف خود را دنبال کنند، می تواند در اینجا نیز مصداق داشته باشد و چه بسا در خفا هدف دیگری را پیگیری کند. شاید اروپایی ها از جمله دولت سوئد انتظار داشتند آنچه در بغداد و در یورش به سفارتخانه های این کشور اتفاق افتاد در کشور دیگری مثل ایران روی دهد تا نقشه شوم دیگری را دنبال کنند! به ویژه که شاهدیم از آنجا که ظاهرا اقدام شهروند عراقی الاصل در هتک حرمت به قرآن کریم در سوئد آن واکنش مورد انتظار اروپایی ها را نداشته، دنباله آن به دانمارک کشیده شده و عمل شنیع مشابهی در آنجا تکرار شده است. شاید هم اروپایی ها با این کارها می خواهند روحیه ناسیونالیستی و اندیشه های راست افراطی را در اروپا بیش از پیش تقویت کنند تا به این ترتیب با تشدید اسلام هراسی و بتدیل آن به ابزاری سیاسی به برخوردهای خشن با مهاجران مسلمان بپردازند. شاید هم اروپایی ها برای توجیه رفتارهای ناپسند خود در سرکوب مسلمانان و رفتارهای نژادپرستانه شان در تظاهراتی که در دیگر کشورهای اروپایی مثل فرانسه و بلژیک شاهد بودیم، اکنون دنبال بهانه ای می گردند تا این رفتارهای ناجوانمردانه را توجیه کنند و حرکتی ضد انسانی دیگری را در پایتخت های خود رقم بزنند! همه اینها مسائلی است که مطرح هستند و این دولت ها باید به آنها پاسخ دهند.
نظر شما :