از فقدان چهره های اثرگذار تا سناریوهای مطرح
کابینه جدید اردوغان و جامعه شناسی نخبگان در ترکیه
نویسنده: علی سعادت آذر، مدیر گروه ترکیه و عثمانی اسلام معاصر و پژوهشگر ارشد ترکیه
دیپلماسی ایرانی: چندی پیش مطلبی در باب ممتنع بودن تحلیل جامعه شناسی ترکیه عنوان کردم و تکرار این موضوع که تحلیل روندهای سیاسی و اجتماعی در ترکیه کار راحتی نیست.
رجب طیب اردوغان و کابینه جدیدش در حالی قدم در پنج ساله ی بعدی سیاست در ترکیه می گذارند که انتخاب وزاری جدید و رفتن برخی نخبگان سیاسی کارآمد کمی غافلگیر کننده بود.
نکته اول اینکه همگان دیدند که اگرچه جریان های کردگرا در ترکیه با پشت کردن به اردوغان پیروزی اورا در انتخابات اخیر سخت و پرهزینه کردند اما انتخاب دو شهروند کرد در بهترین پست های سیاسی، جودت ییلماز، معاون رئیس جمهوری و محمد شیمشک، وزیر خزانه داری و مالی، نشان داد که رابطه عدالت و توسعه با شهروندان کرد بیش از دیگر احزاب است. البته حزب عدالت و توسعه به دنبال ایجاد جریان مورد پسند خود از کردهاست. اردوغان با این انتخاب پیام داده که صدای آنها را شنیده است.
مهمترین تغییرات در کابینه اما فقدان سه شخصیت اثرگذار است؛ مولود چاووش اوغلو که دیپلماتی ارزنده در سیاست خارجی ترکیه بود که جای خود را به حاکان فیدان، رئیس سرویس امنیت خارجی داده است. چاووش اوغلو نقشی قابل توجه در سیاست خارجی ترکیه داشت؛ به ویژه در دوسال گذشته که با سیاست موازنه غرب و شرق هم از غرب بهره برد و هم از روسیه ی سرگردان در بحران های متعدد. چاووش اوغلو در سیاست های منطقه ای نیز شخصیتی متعادل بود، با درکی بالا از شرایط و منافع ملی و موفق در اوراسیا و خاورمیانه پر آشوب؛ اشتباهاتی که داوود اوغلو در شعله ور شدن جنگ سوریه مرتکب شده بود را به خوبی مدیریت کرد. او از نخبگانی است که در عدالت و توسعه نامی برای خود دست و پا کرد اما حضورش به بیش از یک دوره نکشید. سلیمان سویلو، وزیر کشور هم مهره دومی بود که از پست مهمش خدا حافظی کرد. او در سال های گذشته و در روزهای پر فراز و نشیب ترکیه در ایجاد ثبات نقشی بی بدیل بازی کرده بود. او متخصص موازنه سه جریان گولن، کرد و لائیسیته افراطی بود که از پست وزارت کنار رفت. در مواقعی که شایعه بیماری اردوغان قوت می گرفت انگشت اشاره به سمت او برای جایگزینی اردوغان می رفت. سرلشگر حلوصی آکار، وزیر دفاع هم با دولت وداع کرد. نقش او در ناتو هم اثرگذار بود. اگرچه وزرای دیگری هم کنار رفتند اما این سه چهره بیشتر از دیگران به چشم می خورند.
چندین سناریو در مورد تغییرات اشخاص گفته شده مطرح است:
اول اینکه آنها به عنوان نماینده مجلس برای پست های مهم دیگری آماده خواهند بود؛ مانند ریاست مجلس و یا شهرداری های مهم استانبول و آنکارا. از دست رفتن شهرداری های مهم آنکارا و استانبول در انتخابات شهرداری ها که بیش ۴۰ درصد سرمایه گذاری خارجی ترکیه در این دوشهر بزرگ انجام شده، سالهاست که زنگ خطر را به صدا درآورده و از قدرت داخلی حزب عدالت و توسعه کاسته است. قطعا این حزب برنامه مهمی برای بازپس گیری آنها خواهد داشت.
دوم تحلیل جامعه شناختی از حضور نخبگان بلند قد است. شاید آنها هم به سرنوشتی شبیه دیگرانی چون عبدلله گل و احمد داوود اوغلو و علی باباجان دچار شوند و اردوغان از الآن پیش بینی آینده را می کند و علاقه ای به کار بیشتر با نخبگان تراز اول ندارد تا همچنان خودش باشد و همه او را ببینند.
سناریوی سوم؛ گردش نخبگانی و مدیران ارشد است که اگر این احتمال درست باشد کار بسیار ارزشمندی است و بر کارآمدی و توان ملی ترکیه خواهد افزود. بدیهی است هراندازه گردش نخبگان در امور بیشتر باشد به همان اندازه خود خدا پنداری آنها کمتر خواهد شد و بر قابلیت های سیستمی یک نظام سیاسی خواهد افزود. ضمن آنکه این گردش نخبگانی از بروز فسادهای مزمن اقتصادی، رانت بازی و مطلق گرایی خواهد کاست. کارآیی یک فرد، به منزله ناکارآمدی دیگران نیست و اتفاقا کادرسازی مهمترین وظیفه کارکردی احزاب است.
سناریوی بعدی ایجاد تغییرات گسترده و بازی های متفاوت در سیاست داخلی و خارجی است؛ در این صورت باید به دنبال چهره ای متفاوت تر از ترکیه نیز بود که البته به نظر بنده بعید است.
نگاهی دقیق به جامعه شناسی نخبگان در ترکیه نشان می دهد که گذر از نخبگان سیاسی به هر دلیلی بسیار راحت است و تفاسیر بسیاری نیز وجود دارد اما به نظر این پژوهشگر حوزه ترکیه، نخبگان در هر شرایطی حتی کارآمدی می توانند جای خود را به نسل های دیگر برای تصمیم گیری و تصمیم سازی بدهند.
نظر شما :