با خروج از لاک "سیاست عدم مداخله"
آیا چین هم مثل امریکا تهدیدی برای ایران می شود؟
دیپلماسی ایرانی: دکترین مونرو یک دکترین سیاسی است که در سال ۱۸۲۳ توسط جیمز مونرو، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا اعلام شد. این دکترین مخالف دخالت ایالات متحده در فعالیت های استعماری در قاره آمریکا بود و به نوعی یک سیاست عدم مداخله را در امور سایر کشورها دنبال می کرد.
این دکترین در جنگ جهانی اول توسط ویلسون نقض شد و عملاً ایالات متحده به صحنه تعاملات امنیتی و سیاسی جهانی وارد شد. پس از آن دوران ایالات متحده در عرصه سیاست بین الملل دخالت فراوانی داشت. در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم شرکت فعال داشته و پس از آغاز جنگ سرد در بیش از ۹۸ کشور جهان دست به عملیات نظامی یا کودتا علیه دولت های مستقر زد که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب" براندازی" نوشته استیون کینزر و سرکوب به امید نوشته ویلیام بلوم مراجعه کنید.
در سال های پس از جنگ جهانی دوم نیز چین همین سیاست را با نام سیاست عدم مداخله پیگیری کرد به شکلی که سعی کرد در امور سیاسی داخل کشورها دخالت نکند و همچنین در مداخلات بین کشورها تا حد ممکن بی طرفی را پیشه کند و تنها به مبادلات اقتصادی با کشورها اکتفا کند.
البته این سیاست چین را نیز می توان بخشی از سیاست گسترده تر چین برای افزایش قدرت اقتصادی خود برای تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی در گام نخست و تبدیل به یک قدرت نظامی و سیاسی در گام دوم دانست.
این سیاست چین بسیار موفقیت آمیز عمل کرده و توانسته است با استفاده از این سیاست در زیر چتر امنیتی ایالات متحده با اکثر کشورهای جهان مراودات اقتصادی داشته باشد و بدون اینکه متحمل هزینه های نظامی و هزینه های سیاسی حاصل از دخالت سیاسی و امنیتی در سایر کشورها بشود، در بیشتر کشورهای جهان حضور اقتصادی داشته باشد.
این سیاست عدم مداخله چین منجر به احترام دوجانبه در روابط بین چین و سایر کشورها بوده است و به نوعی به کشورهایی که با چین دارای روابط اقتصادی و سیاسی بودند یک احساس آرامش و امنیت بخشیده است.
اما به نظر می رسد که در سال های اخیر چین از لاک دفاعی خود بیرون آمده و با تبدیل شدن به اقتصاد دوم جهان به دنبال ایفای نقش در عرصه سیاست بین المللی است. به نظر می رسد در صورتی که چین از سیاست عدم مداخله خارج شود می تواند به یک مجتمع امنیتی و نظامی دیگر مانند ایالات متحد تبدیل شود و چالش های امنیتی زیادی را برای سایر کشورها ایجاد کند.
نشانه های خروج چین از سیاست عدم مداخله در رفتارهای سیاسی نظامی اخیر چین را می توان چنین جست وجو کرد:
1- حمله احتمالی به تایوان:
هرچند حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در تایوان، نیز می تواند چین را به خروج از لاک دفاعی تحریک کند اما بدیهی است در صورت که حمله چین به تایوان انجام شود این عمل به معنی کنار گذاشتن سیاست و مداخله توسط چین است و در صورتی که روسیه می توانست در جنگ اوکراین پیروزی هایی را به دست می آورد، این احتمال وجود داشت که چین نیز اقدام به حمله به تایوان کند، اما در حال حاضر جنگ اوکراین در مسیر فرسایشی شدن قرار دارد و به نظر می رسد این مسئله این هراس را در چین ایجاد کرده است که در صورتی که به تایوان حمله کند با وضعیت مشابهی روبه رو خواهد شد، در نتیجه در حال حاضر اقدامی در راستای حمله به تایوان انجام نداده است؛ اما در صورتی که روسیه بتواند در جنگ اوکراین دست بالا را داشته باشد این مسئله نیز دور از ذهن به نظر نمیرسد که چین نیز سعی کند از لاک دفاعی خارج شود و معادلات امنیتی خود را داشته باشد.
2- جانبداری از اعراب در خلیج فارس در برابر ایران:
سخنان اخیر شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین در دیدار با ملک سلمان، پادشاه عربستان در رابطه با مسائل منطقهای ایران و همچنین جزایر ایرانی خلیج فارس نیز می تواند نشانه ای از جانبداری چین از عربستان و کنار گذاشتن سیاست عدم مداخله توسط چین باشد.
3- گسترش نیروی هسته ای:
چین در حال حاضر در حال گسترش نیروی هستهای خود است و در عین حال متعهد شده که در جنگ هسته ای شرکت نکند و در حال حاضر سیاست عدم استفاده اولیه از بمب اتمی را در دستور کار خود قرار داده است؛ اما در حال بررسی این مسئله است که با استفاده از جنگ هستهای محدود می تواند در برابر اهداف دشمن پیروز شود؛ یک تناقض در حال حاضر در گسترش نیروی هستهای چین و در عین حال متعهد شدن به عدم استفاده از سلاح هستهای وجود دارد.
4- گسترش نیروی هسته ای
چین در حال گسترش نیروی نظامی و ارتش خود (PLA) است که این مسئله نیز با سیاست عدم مداخله چین در تضاد است. البته ممکن است این هدف را مد نظر داشته باشد که هزینههای نظامی خود را در آینده مورد استفاده قرار بدهد و این مسئله نیز با سیاست عدم مداخله قبلی چین در تضاد است.
5- حضور نظامی در آفریقا
وزیر امور خارجه چین در جریان سفر به اریتره اعلام کرده است که پکن یک موقعیت جدید امنیتی را در آفریقا ایجاد خواهد کرد تاثر را در آفریقا گسترش بدهد این مسئله نیز میتواند حاکی از تغییر موضع طولانی چین در مورد سیاست عدم مداخله در صلح و امنیت سایر کشورها باشد. باید اضافه کرد که چین همچنان به دنبال ایجاد پایگاه های نظامی در آفریقا نیز هست که این مسئله می تواند سیاست عدم مداخله در در سایر نقاط جهان را زیر سوال ببرد.
6- حضور نظامی در عمان
چین به دنبال ایجاد یک پایگاه نظامی در عمان است که این مسئله نیز می تواند همانند اظهار نظرهای چین در زمینه جزایر سه گانه نشانگر این باشد که چین در منطقه خاورمیانه از سیاست عدم مداخله خارج شده و به دنبال گسترش نظام گری خود در خاورمیانه است.
بیانیه افشا:
کشور چین که از سیاست عدم مداخله بیرون آمده است در صورتی که ایران نتواند آن کشور را با خود همراه کند ولی اعراب و اسرائیل بتوانند چین را با خود همراه کنند یک تهدید بالقوه امنیتی برای ایران خواهد بود، زیرا سربازان پیاده بیشتری را نیز برای حضور در مناطق مختلف جهان دارد.
چین ستیزی در ایران چه در سطوح بالای حکومتی و چه در سطح جامعه ایران نتیجه ای جز اینکه چین نیز همانند ایالات متحده به یک چالش امنیتی برای ایران مبدل شود در پی نخواهد داشت. چین در ایران سفارت فعال دارد و بدیهی است کارمندان سفارت مسائلی که در رابطه با چین در سطح جامعه ایران مطرح می شود را به کشورشان منتقل می کنند و این مساله نیز می تواند در جانبداری چین در مسائل منطقه ای از اعراب موثر باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که مردم عادی ایران به اقتصاد دوم جهان به چشم یک تهدید امنیتی نگاه کنند تا اعراب بتوانند با استفاده از این مسائل خود را با چین همراه کنند و در بازخورد این نظرات، مسائل منطقه ای چین جانب اعراب را بگیرد. بدیهی است کم محلی هایی که در بعضی از دولت ها نسبت به چین صورت گرفته، به علاوه نظرات مردم عادی ایران درباره چین و ضعیف تر شدن اقتصاد ایران در نتیجه تحریم ها در اظهار نظرهای اخیر شی جین پینگ در رابطه با حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و مسائل منطقه ای ایران بی تاثیر نبوده است.
در نهایت باید اشاره کرد که در صورتی که چین از سیاست عدم مداخله خارج شود در منطقه خاورمیانه جانب کشورهایی را خواهد گرفت که بتوانند روابط اقتصادی زیادی با آنها برقرار کند که ایران جزء آن کشورها نیست؛ در نتیجه اگر کشورهای عربی بتوانند چین را با خود همراه کنند چین نیز در آینده مانند ایالات متحده به یک چالش امنیتی برای ایران مبدل خواهد شد. این مسئله و حل این تهدید نیز نیازمند تدبیر دستگاه دیپلماسی کشورمان در زمینه حضور در چین و ایجاد لابی قدرتمند در این کشور و برقراری روابط اقتصادی و سیاسی قدرتمند با چین است که می توانند منافع ملی و امنیتی ایران را تامین کنند و خطر چین را به عنوان یک تهدید امنیتی دفع کند.
نظر شما :