قدرت، بالندگی و احترامی که سردار شهید ساخت
مکتب شهید سلیمانی و سیاست خارجی
نویسنده: دکتر احسان اقبال سعید، نویسنده و روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: شب تیرهی آسمان بغداد در دی ماه دو سال قبل اگر به جبر چرخش روز و روزگار نبود تا هنوز روسیاه و شرمسار از جنایت اشقیا به بامداد سلام نمیداد و تا همیشه به رسم سوگ سرداری یگانه و مردی ایستاده با قامت افراشته در درازنای تاریخ، جامهی سیاه از تن برون نمیکرد.
دو سال از جنایت تروریستی ایالات متحده و شرکا در فرودگاه بغداد و شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی میگذرد و انگار به رسم سخن حضرت روح الله "شهدا نزد پروردگارشان عند ربهم یرزقوناند"، میراث و باقیات صالحات شهید سلیمانی چون زمزم چشم مادران شهید کران و کرانهای ندارد و تا رسیدن به وادی "ان الارض یرثها عبادی الصالحون" و روزی که به زبان شاعر شهرهی شهر
«باید ز آل سامـــری کیفــــــر گـرفتـن
مرحب فکندن، خیبری دیگــر گـــرفتـن
باید به مژگان رفت گرد از طــور سیـنیـن
باید به سینه رفت زینجــا تا فلسطیـــــن
باید به سر زی مسجدالاقصی سفر کـــرد
باید به راه دوست، ترک جـان و سر کرد»
جوشان و ثمربخش است.
شهید سلیمانی به مرادش رسید و با یاران شهیدش یگانه شد. زمانی در پاسخ به تهدیدهای تروریستی علیه جان خویشتن به تلویح و طمانینه گفته بود، مرا به آن چه تهدید میکنید که سالهاست روز و شب و در کوه و بیابان از پیاش هستم و رسیدنی چنین در سرزمین عراق، مقتل و مدفن شهدای دشت کربلا و دستی به جامانده از جنایت اشبه اشقیا به یزیدیان، بیش از این چگونه میتوان نسب و نسبت به ابوالفضل العباس(ع) برد؟ کاش پیش از شهادت از سردار دلها پرسیده بودیم کدام صاحب نفسی چنین دعای عاقبت بخیری در حقش کرده بود که چنان پرسوخته و عباسوار زیست و جاودانی شد......
مردان خدا و انسانهای بزرگ اما با شهادت و فقد به نیستی و سربهسر شدن با هفت هزار سالگان دچار نمیآیند که عاقبتی چنین از آن کسانی است که زندگانی را در پی خور و خواب و خشم و شهوت سپری کردهاند و یک دم گامی یا نظری بیش و پیش از آن برنداشتهاند تا مصداق "فردا که از این دیر فنا در گذریم/ با هفت هزار سالگان سربهسریم" نگردند. جاودانگی و برجای نهادن نام و نهاد و انسانهای متعالی ارزانی حیات پس از شهادت مردان خداست که زیستنی چنان را امتداد چنین رواست. از مکتب شهید سلیمانی بسیار گفته و نوشته شده است و از منابر و زبان اکابر هم گفته و تا دنیا به نفخ صور اسرافیل خاتمه بیابد هم خواهند گفت و بازهم مکرر خواهد شد که "آیین چراغ خاموشی نیست". وعدهی حق و لا یتخلف الهی نیز بر این حبل المتین امتداد سلسلهی حق استوار است. پس از این گفتن سود آن است که فراموشمان نشود میراثدار کدام بزرگان بیادعا هستیم.
وادی سیاست خارجی که از جفای اندیشههای مادی و طاغوت انقیاد، تحیر و لاریب فیه پنداری به واحه و بیابان گاه بیقانون و گاه زورمداری تبدیل گشته است شاید بیش از دیگر ساحتها به اندیشه و عمل مردان سترگ و دلدادگان راه حق مستمند باشد. شهید سلیمانی بیپیرایه و ادعا در عرصهی تعاریف و تعابیر پرهیمنه در وادی روابط بینالملل و مناسبات سنگی آن توانست راهگشا و مهمتر از آن جریانساز و راهنما باشد. این دریا پرموج و پربارتر از آن است که این نوشتار تکیده بتواند به اعماق و امواج آن به تمامی دست پیدا کند اما مصداق آن است که "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم"
نخست: سردار سلیمانی در عرصهی سیاست خارجی به تولید قدرت و قوت مضاعف برای کشور اهتمام جدی داشت. در منطق الهی ـ اسلامی جمهوری اسلامی ایران صرف قبضه قدرت، حقانیت و اجازهی کنشگری را برای دولتها حاصل نمیکند و مفاهیم بلند "عدالت و صلاحیت" ستونهای اصلی بنای مراودات میان دولتها و ملتها را تشکیل میدهند. در جهان حقیقت که به طاغوتها و قلب حقیقت و اذهان صهیونیست مرامها دچار آمده است تا سپردن پرچم به دست منجی نهایی باید گام زد و از میان همین مناسبات و حقایق چراغ برفروخت. سردار با استفاده از ممکنات و البته با علم، اهتمام، اراده و ایمان قدرت کشور و در حقیقت امت را بیشینه و ضریبدار نمود. این تفکر ریشه در تاملاتی دارد که ضلع دیگر آن یار شهید سردار سلیمانی، شهید تهرانیمقدم قرار دارد، پدر صنایع موشکی کشور. سدهها مهجوریت و قتل حقیقت به مردان خدا آموخته بود که نظام اسلامی نعمتی یگانه است که باید در پاسداری از آن امکان را فرونگذاشت و اصل قدرتمند شدن کشور در عرصه و عالم گوناگون همان کلید واژهی صیانت از نهال نوپای نظام اسلامی میباشد که با مجاهده بسیار فراچنگ آمده است.
در عرصهی موشکی توان تحسینبرانگیز و دلگرمکننده و برای دشمنان رشک و غبطهبرانگیز حاصل همان قدرتمندسازی بومی کشور است که توانسته در عرصهی حقیقت میدانی، و بازدارندگی بر دفع خطرات و رفع تهدیدات، نقش موثری ایفاء کند. همین توان بود که سوگ سردار به هفت نرسیده در پیوند با اراده و راهبری داهیانه باعث اقدام تاریخی درهم کوبیدن پایگاه اشغالی عینالاسد در عراق گردید. آن اقدام توان و اراده و شأنیت ملت بزرگ ایران را در منطقه، جهان و البته پیشگاه رسالت تاریخیاش فزونی بخشید. سردار سلیمانی با تربیت نیروهایی کارآزموده و بنیانهایی غیرقابل نادیدهانگاری در منطقه رشتههایی پاک اما ناپیوسته را پیوند وثیق داد که این رشتهی استوار امروز توان بازدارندگی و جریانسازیاش در منطقه و گیتی غیرقابل انکار است. این قدرت مادی و قوت معنوی جایگاه کشور را مرتفع، و دست نمایندگان ملت را در عرصهی دیپلماسی و دیگر ساحات گشودهتر نموده است. یادآوری خاطرهای از دکتر امیر عبداللهیان وزیر کنونی امور خارجه در این نوشتار مکمل و مقوم روایت فوق خواهد بود... آقای امیرعبداللهیان روایت میکنند که در بحبوحهی بیداد داعش و مذاکرات وزیر وقت امور خارجه با طرفین غربی سردار از ایشان میخواهد تا وزیر خارجه وقت در میز مذاکره به اطلاع آمریکاییها برساند که هواپیمای لبریز آنها چندی قبل در موصل بر زمین نشسته است و با سران فرقهی جنایتکار داعش مذاکره و مغازلهی سیاسی و... داشته است. همین آورده و گوشزد بزرگ، بخش کوچکی از دستاوردهای سترگی است که کردار و بود و نمود این سردار شهید در عرصهی جایگاه منطقهای و بینالمللی کشور به انجام رسانیده است.
دوم: مردان آزموده و کارا برای هر سرزمین و آرمان یگانهاند. همان مالک اشتر برای امیرالمومنین و مصداق تام چکامهی شاعر توسی که "یکی مرد جنگی به از صد هزار" و تفاسیر مرد جنگی موسع است و مردان بزرگ در پهنهی اثرگذاری خود چنان پربرکتاند که آثار و اعمالشان تا سالها یک سرزمین را سیراب میکند و چنین است که نامهای اندکی در گذر از غبار سالها و تردید و تفرقهها باز میمانند و جلا و تجلی فزونتری نیز مییابند.
حاج قاسم مرد مورد وثوق و اعتنا برای سران منطقه از رهبران جنبشهای مقاومت تا دیگر رهبران و سران ملی و محلی و جهانی بود. (به اعتبار و احترامی که ولادمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه برای ایشان قائل بود بنگرید). اعتبار و اشتهار سردار با عمل و وفا و نیک مرامی حاصل شده بود و از مجاهدت برابر عفریت داعش در کردستان عراق تا جانبازی در سوریه و ایستادن در کنار ملتها و برکنار از آتشهای خانمانسوز و تلاش برای مهار لهیبها به نفع ملت و امت از او شخصیتی یگانه و منحصر ساخته بود که حضور و حتی پیغامش میتوانست صد گره از مسائل بگشاید و جواب همهی مسئلهها باشد. چنین شخصیتهایی در قول و فعل برای دیپلماسی یک کشور سرمایهاند و کارگشا، بهترین نمود و تمثیل ملت خود هستند و با تحبیب قلوب و وجهه راهبری و جریانسازیشان کارکردی کمنظیر در دیپلماسی عمومی و تصویرسازی از کشور دارند. در حضور و بروزهای آزادگان در سرتاسر گیتی تا امروز و هنوز تصاویر چهره خندان و بیپیلهی حاج قاسم زینتبخش و وزنآفرین محفل و مجلس است.
سوم: تلاش سردار سلیمانی برای امنیتزایی در منطقه با تکیه بر مجاهدت و نیز برادری و همکاری میان ساکنان منطقه بوده است. به درستی و راستی دریافت این معنا که حضور قدرتهای استکباری در جغرافیا و ذهنیت خاورمیانه عامل بیثباتی و مولد جرثومههای مشئومی چون رژیم صهیونیستی و داعش است و ریشهی همهی پلشتیها و پلیدیها در این حضور شیطانی است. سردار امنیت ملی را در امنیت کل منطقه جستجوگر بود و این نگاه موسع و برادرانه منطق انقلاب اسلامی را در عمل عرضه و تبیین مینمود. اگر حمیت حیدری شهید سلیمانی در بیداد داعش، این طفل نامشروع استکبار و صهیونیسم بینالملل در منطقه نبود براستی از خاورمیانه کدامین رد و اثر برجای میماند؟ و بسیاری مدعیان و درشتگویان خود میدانند که اگر شهید سلیمانی پای به میانهی میدان ننهاده بود امروز و البته همان روزها "نه نادر برجای میماند و نه نادری". نگاه همافزا و همگرا، نفی و نهی منیت و تنگ نظری چنان رشتهی اتصالی در میان ملل و نحله و گزیدگان سیاسی منطقه ایجاد کرد که کلام و کردار سردار را موثق و متقنتر از هر چیز دیگر عامل تحکیم و تثبیت دوستیها و رابطهها مینمود. به قضیهی مدد خواستن اربیل از سردار سلیمانی در روزهای ابتدایی ترکتازی گروهک تروریستی داعش نگاهی بیفکنید. اگر از مهمترین رسالتهای سیاست خارجی را تامین و تضمین امنیت ملی بدانیم کدام کردار و بینش سیاسی میتواند بیش از آنچه شهید سلیمانی در میدان عمل انجام داد این مهم را در زمین واقعیت و ضمیر اهالی منطقه مستقر و حقیقی سازد؟
مردان خدا حضور و غیبتشان سرمنشا خیر و برکت برای اهل زمین است. رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (مدظل العالی) در بیانات تاریخی نمازجمعه پس از شهادت سردار انتقام حقیقی خون این بزرگوار را اخراج آمریکاییها از منطقه دانستند. بنگرید به مصوبه پارلمان عراق مبتنی بر خروج اشغالگران از این کشور و نیز خروج مفتضح و رسوای واشنگتن از افغانستان و تصاویر عبرتآموز و رقتبرانگیز آن که مصداق تام و تمام "فاعتبرو یا اولابصار" بود. این صبح صادق و "آفتاب آمد دلیل آفتاب" حکایت حضور، شهادت و فقدی از جنس خیرآفرینی و امنیتزایی برای کشور و منطقه بوده است و منکران در حکم کسانیاند که با زدن تکه پارچه بر پنجره میخواهند تابش خورشید تموز را انکار کنند.
چهارم: مرد میدان به راستی نقطه عطف کلیدی در بیثباتی و برافروختن آتش در منطقه را شناخته بود. دمل چرکینی به نام رژیم اشغالگر قدس که با اندیشه و کردار تباهش بانی جنایت و نقار در این جغرافیا و نیز جهان بوده است. سالها قبل سید مقاومت و دبیرکل حزبالله لبنان بیان کرده بودند که "اسرائیل تنها زبان کاتیوشا را میفهمد". حضور نامشروع این ننگ تاریخ بشر در خاورمیانه یقیناً سرچشمهی آلودگی، لودگی، ویرانی و تخریب تمام دستاوردها است. سردار دلها با درک این معنای کلیدی و شریان اصلی در بنیان و تقویت محور مقاومت و ایجاد درونزایی و اتکا به نفس در این جریانات ریشههای اعتقادی ـ عملی ستبری برای مبارزه با صهیونیزم در نزدیکترین فاصله به اراضی اشغالی اقدام و عمل کرد. امروز به یمن ثمر آن نهال که با همت حاج قاسم و یارانش و راهبری امامین انقلاب غرس گردید و اکنون درخت تناوریست که عامل اصلی هدم و نابودی اندیشه و عمل صهیونیستی است و سرنوشت محتوم چنین موجودیت خبیثهای نابودی به دست بهترین بندگان خداست.
ختام نوشتار این که این قصه از فرط فربگی در معنا و سرشاری از آورده و طیبات ختام ندارد اما حسن ختامش میتواند اشاره به این معنا باشد که هر شهید واجد این معناست که جهان هنوز استوار به جانبازی و مهر بهترین بندگان خدا که تجلی و جسماش شهدا و دموع پاکشان است میباشد و رشتهی نور تا انتهای جهان گسسته نخواهد شد. زمین خدا از حجت الهی و آیات هدایت خالی نمیماند و این سنت خداوندی است. سردار سلیمانی بیتردید از آیات حق و یاور ولی زمانهاش بود و چنین حیات نورانی و پرگهری یقیناً تا جهان برقرار است در عرصه و زمینهای گوناگون راهنما و برکت برای زندگی انسان خواهد بود.
باید گفت، خواند و نوشت تا ابعاد گوناگون و ثمرات و برکات این زیست مومنانه و بر و بار درخت پرثمر این مرد خدا برای نسلها و اعقاب پس از این نمایان و هویدا گردد تا سویدای پاک آزادگان در سرتاسر جهان بدانند روزگاری مردی چنین در این گوشهی کرهی خاکی بیادعا و مدعها میزیست و به سلک درخت پربار و سر به زیر ثمر داد و به سحر سلام و به مولا و مقتدایش پیوست. زندگی تا باد چنین بادا و مرگ تا هست چنین پرعزت و تنسوخته به سان همه آزادگان و پرسوختگان....
نظر شما :