افغانستان همچنان برای چین اهمیت استراتژیک دارد
سرخوردگی پکن از طالبان
نویسنده: جورجیو کافیرو
دیپلماسی ایرانی: از اوت 2021 که طالبان مجددا کنترل را در افغانستان در دست گرفت، هتل 10 طبقه لونگان در محله شهر نو کابل میزبان شمار زیادی از بازدیدکنندگان چینی بوده است. در همین راستا، داعش استان خراسان در 12 دسامبر با هدف ترساندن نهادها، سرمایه گذاران و تجار چینی، به این هتل حمله کرد که در نتیجه آن، 5 شهروند چینی زخمی و شماری از شهروندان و نیروهای امنیتی طالبان کشته شدند.
چین روز پس از حمله از امارات اسلامی افغانستان خواست تا امنیت همه دیپلمات ها و شهروندان چینی در این کشور را تضمین کند و همچنین به همه اتباع چین توصیه کرد که به سرعت افغانستان را ترک کنند. وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین، اقدام تروریستی را محکوم کرد و گفت که پکن عمیقا شوکه شده و انجام تحقیقات کامل همراه با اقدامات قاطع و قوی از سوی طالبان با هدف تضمین امنیت شهروندان، موسسات و پروژه های چینی را در افغانستان خواستار است.
این حمله یک شکست برای طالبان بود. امارات اسلامی به دنبال آن است تا خود را در ایجاد ثبات و امنیت افغانستان توانا جلوه دهد، چرا که این مساله برای پذیرش جهانی آن به عنوان یک دولت قانونی و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در اقتصاد کشور ضروری است.
شمار زیادی از کشورها حتی پس از تسلط طالبان بر افغانستان در اوت 2021، نمایندگی های دیپلماتیک خود را در این کشور تعطیل نکردند. چین، هند، ایران، پاکستان، روسیه و ترکیه از جمله این کشورها هستند. با این حال، اگر این دولت ها به این نتیجه برسند که دیپلمات هایشان در افغانستان تحت حکومت طالبان ایمن نیستند، آنگاه حاکمان در کابل در فرار از انزوای بین المللی با مشکل مواجه خواهند شد.
حمله تروریستی در هتل لونگان که در پی حملات اخیر علیه حضور دیپلمات های پاکستان و روسیه در افغانستان صورت گرفت، نشان داد طالبان توانایی محافظت از سفارتخانه ها و دیپلمات ها را ندارد و این ضربه بزرگی به آنها بود. احمد شاه کاتوازی، دیپلمات سابق افغانستان، گفت: «حمله 12 دسامبر به رغم دیدار مقامات چینی با معاون وزارت امور خارجه طالبان یک روز پیش از حمله، رخ داد. مقامات چینی تشدید تدابیر امنیتی در اطراف سفارت و برای شهروندان چینی را خواستار شده بودند. در چنین شرایطی، حمله داعش استان خراسان برای طالبان بسیار نگران کننده است.»
طالبان امیدوار است که چین در آینده اقتصادی افغانستان نقش قابل توجهی ایفا کند. امارات اسلامی از زمان روی کار آمدن در سال گذشته به سختی تلاش کرده تا نگرانی های پکن را درباره امنیت تجار و کارگران چینی کاهش دهد. جاوید احمد، سفیر پیشین افغانستان در امارات متحده عربی، گفت: «رویکرد کلی امنیتی چین در کشورهای مشکل دار، گریز از مخاطره است. طالبان احتمالا در صدد اقداماتی برای ایجاد فضا برای شرکت های امنیتی چین و استقرار مسکوت آنها در افغانستان برخواهد آمد.»
احمد شاه کاتوازی نیز در ارزیابی مشابه از وضعیت، گفت: «اگرچه این حمله شرایط را متزلزل کرده، اما چینی ها در دراز مدت به تعامل خود با افغانستان ادامه خواهند داد.»
دو دلیل عمده برای این ارزیابی وجود دارد که چین در حفظ حضور در افغانستان به عنوان یک بازیگر فعال پس از خروج ایالات متحده، منافع بلندمدت دارد. اول، مساله مربوط به اویغورها و نگرانی های پکن درباره تهدید جنبش اسلامی ترکستان شرقی است. دوم، اهمیت منابع طبیعی افغانستان برای منافع ملی چین و همچنین اهمیت افغانستان در دیگر اهداف چین مانند کریدور اقتصادی چین و پاکستان است که یکی از صحنه های اصلی طرح کمربند و جاده قلمداد می شود.
پکن نگران است که افغانستان به مرکزی برای فعالیت گروه های شبه نظامی مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی در مرزهای چین تبدیل شود چرا که معتقد است در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 که طالبان برای اولین مرتبه بر افغانستان تسلط یافت، حملات به خاک چین از مرزهای افغانستان سازماندهی می شد. جاوید احمد گفت: «افغانستان بر خلاف 5 همسایه دیگر چین، هیچ وجه اشتراکی با این کشور ندارد و افغانستان اساسا برای چین یک سرزمین ناشناخته است. با توجه به تعامل فزاینده چین با افغانستان و حمایت مستقیم آن از طالبان حقانی، به نظر می رسد که پکن در درجه اول نگران فروش احتمالی تسلیحات به اویغورها و خطرات ناشی از سازماندهی مجدد و ایجاد مشارکت تاکتیکی آنها با دیگر گروه های شبه نظامی تحت حمایت طالبان باشد.»
موضوع دوم، فلزات خاکی کمیاب افغانستان (لیتیوم، جیوه، سریم، روی، نقره، طلا، لانتانیم، و غیره) است که در چندین دهه گذشته سیاست چین مبتنی بر منافع ملی را در قبال این کشور هدایت کرده است. افغانستان دارای عناصر کمیاب خاکی به ارزش 1 تا 3 هزار میلیارد دلار است. این ثروت منابع طبیعی برای برنامه های بلندمدت چین در این کشور اهمیت زیادی دارد و تا اندازه ای، سفرهای متهدد بسیاری از تجار چینی به افغانستان را توضیح می دهد. این، به ویژه به نحوه استفاده از لیتیوم برای فناوری اسکن ماهواره ای زمین، فناوری دفاعی مانند پهپادهای مسلح و غیره مربوط می شود، اما هنوز هیچ پیشرفت واقعی در جهت استخراج منابع حاصل نشده است.
از آنجایی که افغانستان به طور فزاینده با آینده رقابت قدرت های بزرگ در آسیای مرکزی مرتبط شده، چین بیشترین پتانسیل را برای کسب نفوذ بیشتر در این کشور از طریق فعالیت های اقتصادی، تجاری و سرمایه گذاری دارد. در طی دو دهه ای که ایالات متحده و متحدانش در ناتو افغانستان را اشغال کرده بودند، چین اساسا منتظر ماند تا قدرت های غربی ضمن مبارزه با سازمان های تروریستی، اقدامات گسترده در زمینه امنیت در این کشور انجام دهند. در حقیقت، چین به رغم همه انتقادهایش از نقش آمریکا در افغانستان و استقبال از خروج ایالات متحده در سال گذشته، از حضور نظامی غرب در همسایگی خود سود برد.
با این حال، همانطور که حمله به هتل لونگان نشان داد، چینی ها اکنون با یک چشم انداز جدید غیر امنیتی در افغانستان در مراحل اولیه دوران پسا ایالات متحده در افغانستان مواجه است و این مساله چالش های جدی برای پکن ایجاد می کند. چین وضعیت افغانستان را رصد و ارزیابی خواهد کرد و البته، درصدد شکل دادن به افغانستان به طوری که برای امنیت و منافع اقتصادی خودش مناسب باشد، برخواهد آمد.
برای چین اهمیتی ندارد که کدام بازیگر افغان در قدرت باشد. صرف نظر از اینکه کدام گروه از افغان ها مدعی رهبری افغانستان باشند، می توانند روی همکاری چین مطابق منافع بلندمدت آن، حساب کنند. بنابراین، اگرچه حمله 12 دسامبر یک شکست جدی برای طالبان بود، اما اگر امارات اسلامی تسلط خود را بر قدرت حفظ کند، می تواند روی تعامل با چین حساب کند چرا که این مساله منافع بلندمدت چین را تامین می کند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :