با وجود فضای به وجود آمده، دو طرف به توافق مایلند
تهران و واشنگتن؛ جدال با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن!
نویسنده: حسن فحص
دیپلماسی ایرانی: سخنان میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد درباره پیش نویس پیشنهادی توافقنامه جدید هسته ای بین ایران و شش قدرت جهانی، صرفا کلامی گذرا نبود بلکه در بطن موضع روسیه در خصوص این مذاکرات قرار دارد که ممکن است به تعدیل بحران کشورهای اروپایی پس از اعلام جنگ اقتصادی آنان علیه روسیه منجر شود. اولیانوف به صراحت گفت کشورش با هر متن جدیدی که جایگزین متن توافقنامه سال 2015 شود مخالف است، به عبارت دیگر همان ساز و کارهای قبلی باید در توافق جدید هم لحاظ شود و در آن منافع همه طرف های امضا کننده تامین شود نه این که فقط در خدمت اهداف و منافع سه کشور بزرگ اروپایی و آمریکا، و به زیان روسیه و چین باشد که وارد رویارویی علنی با ناتو بر سر منافع سیاسی و اقتصادی و ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک شده اند.
با توجه به واقعیت های فوق است که می توان پاسخ ایران به پیش نویس توافق را درک کرد که وزارت امور خارجه آمریکا آن را «غیرسازنده» توصیف کره است. پاسخ ایران، پس از سفر کوتاه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به مسکو و دیدار با همتای خود سرگئی لاوروف و توافق آنها برای تقویت همکاری اقتصادی و همکاری برای دور زدن تحریم های آمریکا و اروپا، تحویل طرف اروپایی شد.
پاسخ سخت گیرانه ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا و تاکید این کشور بر لزوم بسته شدن پرونده تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته ای ایران و پاسخ ندادن تهران به پرسش های آژانس درباره سه مکان اعلام نشده که از آنها برای غنی سازی اورانیوم استفاده شده، به معنای فشار بر واشنگتن و کشورهای اروپایی است تا در فعالیت آژانس بین المللی و تصمیمات آن مداخله کنند.
هرچند تلاش ها برای احیای توافق هسته ای با مانعی به نام خواسته های سیاسی ایران مواجه شده است ولی به معنای بی میلی تهران و نظام سیاسی آن از یک سو، و آمریکا و تروئیکای اروپایی از سوی دیگر برای دستیابی به تفاهم و توافق نیست. با این حال به نظر می رسد نیاز ایران به دستیابی به توافق، بیش از نیاز کشورهای غربی است. این نیاز ایران ریشه در عواملی فراتر از برنامه هسته ای این کشور دارد و دارای ماهیتی سیاسی است که به سرنوشت نظام سیاسی و ادامه حیات آن مرتبط است. دستیابی به توافق، از ابعاد هسته ای و اقتصادی فراتر می رود و شامل بُعد سیاسی یعنی عادی سازی روابط نظام ایران با کشورهای غربی می شود که می تواند آغازگر دوره ای جدید برای کنار گذاشتن دشمنی ریشه دار باشد و تلاش ها برای تغییر نظام یا تغییر رفتارهای داخلی و منطقه ای آن را از اولویت های کشورهای غربی خارج سازد.
توافق هسته ای می تواند سکوی پرش نظام ایران به سمت اهداف راهبردی تر شود و راه را برای همکاری اقتصادی و در آینده همکاری سیاسی بین نظام ایران و آمریکا هموار کند. سخنان چند هفته پیش امیرعبداللهیان درباره موکول کردن رسیدگی به سایر پرونده ها مثل برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران به بعد از احیای توافق هسته ای، صرفا نشانه ای از آمادگی نظام ایران برای نشستن پشت میز مذاکره مستقیم و دوجانبه و دستیابی به تفاهم بر سر این پرونده هاست که از نگاه نظام ایران در حکم به رسمیت شناخته شدن نقش و نفوذ و نقش آفرینی ایران در آینده منطقه توسط آمریکاست.
رفتار نظام ایران در مذاکرات هسته ای و تلاش آن برای کسب مشروعیت بین المللی از دروازه آمریکا و غرب، یا دل بستن این نظام به ایجاد ائتلافی شرقی با حضور چین و روسیه که چتری برای محافظت از نظام و ثبات و ادامه حیات آن در صورت شکست مذاکرات هسته ای باشد، با هدف تثبیت معادله حفظ تعادل بین شرق و غرب صورت می گیرد تا از این معادله برای تقویت منافع سیاسی و راهبردی نظام استفاده شود و نیاز هر دو طرف شرق و غرب به این نظام، آن را از منطقه خطر دور کند.
منبع: ایندیپندنت عربی/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :