عدم خوش بینی به آینده
ما در عصر هرج و مرج و نارضایتی زندگی می کنیم
نویسنده: سر جان جنکینز
دیپلماسی ایرانی: ما در عصر بی نظمی و نارضایتی زندگی می کنیم. جفری پارکر، مورخ انگلیسی، در کتاب برجسته خود با عنوان "بحران جهانی: جنگ، تغییرات آب و هوای و فاجعه در قرن هفدهم" به تفصیل به بررسی تعامل پیچیده محیط فیزیکی، تغییرات اجتماعی، بی ثباتی سیاسی و درگیری های مسلحانه در عصر تهدیدهای دائمی می پردازد.
این شرایط آشنا به نظر می رسد. ما در میانه یک بیماری همه گیر جهانی زندگی می کنیم و شاهد تأثیر مخرب نابرابری های اقتصادی طولانی مدت بر نظام های اجتماعی و سیاسی در امریکا و اروپا هستیم.
در ایران شاهد اعتراضات گسترده کشاورزان بودهایم. در عراق که دارای دو رودخانه بزرگ جهان است، موضوع کاهش منابع آبی و شور شدن آب مسله مهمی است. در سوریه هزینه های بازسازی، حتی اگر همین فردا جنگ تمام شود، دست نیافتنی خواهد بود.
مهمترین اختلال ژئوپلیتیکی در این نظم مربوط به برآمدن چین است که همیشه به سمت استبداد یا فروپاشی گرایش داشته است. چین دیوانه وار برای یافتن منابع و تقویت رشد اقتصادی خود، بر موجی از ملی گرایی سوار شده و به دنبال ادعای حقوق سرزمینی گسترده در سراسر دریای چین جنوبی و دریای ژاپن است.
رهبران اروپایی مانند امانوئل مکرون، اعلام می کنند که اروپا باید از آمریکا فاصله بگیرد زیرا این کشور دیگر شریک امنیتی قابل اعتمادی نیست.
در اروپا، عوامگرایی و پوپولیسم در حال گسترش است. در امریکا جذابیت ترامپیسم از بین نرفته است، حتی اگر بسیاری ترجیح دهند که ترامپیسم بدون دونالد ترامپ باشد.
جهانی شدن که ۲۰ سال پیش به نظر می رسید کارساز باشد، خود به بخشی از مشکل تبدیل شده و هزینه های آن بر دوش فقرا و منافع آن در جیب ثروتمندان است.
هزینه خسارتی که به محیط زیست وارد می شود، به درستی برآورد نشده و باز هم کسانی که بیشترین آسیب را می بینند، مانند کشاورزان ایران یا ساکنان هورهای عراق، اغلب کسانی هستند که قدرت سیاسی ندارند.
واکنش کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به این موارد جالب و اغلب هوشمندانه بوده است. اقتصاد آنها تا حد زیادی به تولید هیدروکربن ها وابسته است و آنها درک می کنند که نیاز به تنوع دارند و در حال انجام اقداماتی هستند.
اگر ایالات متحده آمریکا واقعاً قصد کاهش حضور و مداخله در خاورمیانه را دارد، تثبیت روابط بین دولتها باید بر پایه ثبات نظمهای سیاسی درون آنها بنا شود.
نیاز حاکمان تهران به رفتاری که گویی انقلاب هرگز پایان نیافته، علت اصلی توسعه طلبی آنها در خارج از کشور است. شما می توانید همین را برای حزب الله بگویید.
داعش تا حدودی به این دلیل به وجود آمد که سنیهای زیادی فکر میکردند که دولتهای عراق و سوریه ظالم هستند. این هیچ مبنایی برای نظم منطقه ای وجود ندارد.
ما در مجموع با آینده ای ناپایدارتر و نامطمئن تر از آن چیزی که حتی یک دهه پیش می توانستیم تصور کنیم، روبه رو هستیم. وظیفه فوری همه دولتها کمک به ایجاد نظمهای تازه و پایدار داخلی، منطقهای و جهانی است که نیازهای جمعیت ناآرام را برآورده میکند. من به عنوان یک اروپایی، قاطعانه معتقدم که در قلب نظم جهانی باید یک امریکای تجدید قوا یافته و وفادار به بهترین سنت های خود باشد.
منبع: عرب نیوز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :