انرژی نقش محوری دارد
چهار دلیل برای سیاست تهاجمی ترکیه به ایران
نویسنده: ابوالفضل پازوکی، دانشجوی ارشد روابط بین الملل دانشگاه بین الملل قبرس
دیپلماسی ایرانی: روابط نوین تهران – آنکارا در یک صد سال گذشته فرازها و در عین حال فرودهای بسیاری به خود دیده است. نزدیکی دو کشور در دوران رضاه شاه – مصطفی کمال نمونه ای از فرازها و رویارویی دو کشور در تحولات آسیایی غربی از زمان بهار عربی نمونه ای از فرودهای این رابطه بوده است. آنکارا همواره تهران را به عنوان قدیمیترین و قدرتمندترین رقیب خود نه تنها در آسیای غربی که در قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی و مدیترانه شرقی می بیند. بی شک چنین رابطه ای بنا بر ماهیت رقابتی، ژئوپلوتیکی و ژئواستراتژیکی خود پتانسیل بالایی در ایجاد اصطکاک و برخورد دارد. اما در چند هفته گذشته و در پی تحولات در قفقاز جنوبی بار دیگر دو کشور در آستانه رویارویی قرار گرفته اند. اقدامات تحریک آمیز باکو که با بازداشت دو راننده ایرانی به اوج خود رسید دو کشور ایران و آذربایجان را در آستانه برخورد نظامی قرار داد. بی تردید، ردپای آنکارا در این عمل ضد ایرانی قابل مشاهده و رصد است. اما پرسش انتقادی مطرح این است: چه عللی باعث شده است تا آنکارا این چنین بی پروا علیه تمامیت ارضی و منافع ملی ایران دست به یک چنین اقداماتی بزند؟
۱.پروژه "یک ملت – دو دولت" آنکارا – باکو
حیدر علی اف، پدر فقید رئیس جمهور فعلی آذربایجان، پس از فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان در شرح و وصف ماهیت رابطه باکو – آنکارا این چنین گفت که ترکیه و آذربایجان یک ملت با دو دولت هستند. بی شک، این دیدگاه نصب العین سیاست ورزان در آنکارا بوده است. آنکارا، باکو را امتداد قومی، فرهنگی و زبانی خود می داند که بنا بر تحولات ژئوپولیتیکی از ترکیه جدا شده است. آنکارا از زمان استقلال آذربایجان در اویل دهه ۹۰ میلادی تمام جهد خویش را برای اتصال زمینی و مرزی با باکو ورزیده اما حضور ایروان و تهران باعث عدم تحقق این آرزو شده است.
پس از شکست ارمنستان در جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال گذشته و باز پس دادن برخی از نواحی قره باغ به آذربایجان، آنکارا برای تحقق آرزوی اتصال زمینی با آذربایحان بیش از پیش فعال شده است اما اقدام به موقع تهران در فرستادن نیروهای نظامی به منطقه باعث خنثی شدن این طرح ضد ایرانی شد.
۲.ادامه کشمکش ایران و غرب
به درازا کشیده شدن مناقشه هسته ای و عدم مذاکره مجدد از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و عمیقتر شدن مشکلات اقتصادی – اجتماعی ایران، آنکارا را بر این باور داشته تا با رویکردی تهاجمی علیه تهران امیال و خواسته های سیاسی – اقتصادی خود را بر تهران تحمیل کند. همچنین صحبت برخی کشورهای غربی از جمله ایالات متحده مبنی بر روی میز بودن دیگر گزینه ها، در صورت عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات وین که به احتمال شامل محاصره ایران از طریق همسایگانش به عنوان یکی از سناریوهاست آنکارا را بیش از پیش تحریک کرده است تا چنین سیاستی در قبال تهران اتخاذ کند.
۳. پررنگتر شدن ناسیونالیسم ترکی در دکترین حزب عدالت و توسعه
حزب عدالت و توسعه که از ابتدای به قدرت رسیدن در صحنه سیاسی ترکیه هویت حزبی خود را بر پایه آموزه های اخوانی قرار داده بود، در چند سال گذشته و در پی شکست برخی سیاست هایش در منطقه از جمله جنگ سوریه و متعاقبا ریزش در آرای مردمیش بیشتر میل به ناسیونالیسم ترکی داشته است. این میل حزب باعث شده تا سیاست خارجی ترکیه بر پایه پانترکیسم و ناسیونالیسم ترکی قرار بگیرد که این خود به معنی تهاجمی شدن سیاست خارجی این کشور در منطقه و جهان شده است. حضور ایران به عنوان یک قدرت شیعی که یک هویت فراقومی دارد مانعی سترگ در برابر ناسیونالیسم ترکی است.
۴. پروژه های انتقال انرژی آذربایجان و کمتر شدن نیاز ترکیه به انرژی ایران
ترکیه که از زمان اجرای اصلاحات اقتصادی دوران تورگات اوزال به دوره های رشد و توسعه اقتصادی وارد شد، به انرژی از جمله نفت و گاز نیز نیاز بیشتر و بیشتری پیدا کرد. از آن زمان، تهران – آنکارا صدها سند و تفاهم نامه در زمینه انرژی با یگدیگر منعقد کردند به طوری که آنکارا یکی از مشتریان پر و پا قرص انرژی ایران حتی در روزگار تحریم بوده است. اما با توسعه و سرمایه گذاری نوین باکو و وجود میادین عظیم انرژی در قسمت غربی دریای خزر، آنکارا را بر این داشته است تا با سرمایه گذاری و همکاری باکو وابستگی انرژی خود را به ایران هر روز کم و کمتر کند. دو پروژه خط انتقال نفت خام باکو – تفلیس – جیهان و خط لوله گاز باکو – تفلیس – ارزروم گواه رویکرد نوین ترکیه در تبدیل شدن به هاب انرژی و عدم وابستگی به ایران در این زمینه است. این کاهش وابستگی اعتماد به نفس آنکارا در قبال تهران را به شدت افزایش داده و ایران یکی از مهمترین اهرم های فشارش علیه ترکیه را در حال از دست دادن است.
بنابراین، با مروری بر این چهار علت می توان فهمی از رفتار جدید ترکیه در قبال ایران داشت، هر چند علل های دیگر هم می توانند دخیل باشند که از حوصله این نوشتار بیرون است. این اتفاقات و آرایش جدید منطقه ای ایران را باید از خواب غفلت بیدار کند قبل از آنکه خسارت ها غیر قابل جبران شود.
نظر شما :