برای ایران، شرق جایگزین اتحادیه اروپا می شود؟ (بخش سوم)

پیوند با چین در بستر روایت تاریخی جاده ابریشم

۱۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۰۳۷۱۶ اخبار اصلی آسیا و آفریقا اقتصاد و انرژی
اهمیت آسیای شرقی به عنوان پویاترین منطقه اقتصادی جهان دیگر مورد مناقشه نیست و اهمیت استراتژیک این قسمت از جهان نه تنها در سیاست «چرخش به آسیا» ایالات متحده در زمان رئیس جمهوری باراک اوباما، که در نتیجه رویکرد جدید روسیه در چرخش به سمت جامعه اقتصادی آسیا و با توجه به این واقعیت که حتی هند که خود یک محرک قدرت اقتصادی آسیا به شمار می رود، استراتژی «نگاه به شرق» دارد، اثبات شده است. ظهور ژاپن به عنوان یک اقتصاد بزرگ دهه ۱۹۶۰ و جهانی شدن تولید به دنبال آن توامان با استراتژی های صنعتی صادرات محور در آسیا از جمله در جمهوری کره، سنگاپور و تایوان، پیشروی کل اقتصاد آسیا در مسیر رشد را تسریع کرد. اما از زمان پایان جنگ سرد بوده که آسیا دوره تغییرات اقتصادی-اجتماعی را با بیشترین سرعت تجربه کرده و ظهور مجدد چین به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی از اواخر دهه ۱۹۹۰ هم برای آسیا تحول آفرین بوده و آن را به قطب صنعتی جهان تبدیل کرده است. چین با آغاز طرح جاه طلبانه «کمربند و جاده» نه تنها جایگاه خود به عنوان «قدرت ضروری» آسیا را تثبیت کرد، که باعث نگرانی هند، ژاپن، کره جنوبی و دیگران شد.
پیوند با چین در بستر روایت تاریخی جاده ابریشم

نویسندگان این مطلب: انوشیروان احتشامی و گودت بهجت

دیپلماسی ایرانی: چرخش ایران به سمت سرق به نوعی با تغییرات گسترده تر در توازن جهانی قدرت و ظهور آسیا به عنوان قطب اقتصاد جهانی همزمان بوده است. از دیدگاه بسیاری در ایران، نظم کنونی حاکم در جهان، نظم «جهانی پسا غرب» است که در آن دیگر نه غرب و نه شرق برتر نیستند. با این حال، چین در این نظم جدید یک نقش مرکزی دارد و ایران می تواند از آن سود ببرد. از این رو، ایران به رغم فشارهای فزاینده از جانب آمریکا، سعی دارد در تغییر شکل نظم اوراسیا و تعامل با نیروهایی که بر «جهان پسا غرب» سلطه دارند، جایگاهی ویژه داشته باشد. 

ظهور آسیا و خلیج فارس

اهمیت آسیای شرقی به عنوان پویاترین منطقه اقتصادی جهان دیگر مورد مناقشه نیست و اهمیت استراتژیک این قسمت از جهان نه تنها در سیاست «چرخش به آسیا» ایالات متحده در زمان رئیس جمهوری باراک اوباما، که در نتیجه رویکرد جدید روسیه در چرخش به سمت جامعه اقتصادی آسیا و با توجه به این واقعیت که حتی هند که خود یک محرک قدرت اقتصادی آسیا به شمار می رود، استراتژی «نگاه به شرق» دارد، اثبات شده است. ظهور ژاپن به عنوان یک اقتصاد بزرگ دهه 1960 و جهانی شدن تولید به دنبال آن توامان با استراتژی های صنعتی صادرات محور در آسیا از جمله در جمهوری کره، سنگاپور و تایوان، پیشروی کل اقتصاد آسیا در مسیر رشد را تسریع کرد. اما از زمان پایان جنگ سرد بوده که آسیا دوره تغییرات اقتصادی-اجتماعی را با بیشترین سرعت تجربه کرده و ظهور مجدد چین به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی از اواخر دهه 1990 هم برای آسیا تحول آفرین بوده و آن را به قطب صنعتی جهان تبدیل کرده است. چین با آغاز طرح جاه طلبانه «کمربند و جاده» نه تنها جایگاه خود به عنوان «قدرت ضروری» آسیا را تثبیت کرد، که باعث نگرانی هند، ژاپن، کره جنوبی و دیگران شد.

افزایش چشمگیر واردات نفت و گاز از دهه 1990 برخی از کشورهای شرق آسیا، یک تغییر تدریجی به سمت شرق در اقتصاد سیاسی صادرکنندگان سوخت های فسیلی خلیج فارس را در پی داشته است. با توجه به اینکه نیمی از تولید نفت خاورمیانه فقط به چهار کشور آسیایی (چین، هند، ژاپن و جمهوری کره) می رود، هم گرایی اجتناب ناپذیر است.

شکل 1

اگرچه مصرف نفت در بازارهای بالغ آسیا و اروپا از سال 2005 تثبیت یا کاهش یافته و ایالات متحده به منابع داخلی برای تامین تقاضا روی آورده، منابع چین و هند (بزرگ ترین بازارهای رشد آسیا) به طور مداوم رشد کرده اند. داده های اوپک نشان می دهد که در سال 2017، برابر با 15.8میلیون بشکه در روز از تولیدات کشورهای عضو این سازمان به شرق و تنها 4.6میلیون بشکه در روز به اتحادیه اروپا و 3.2میلیون بشکه در روز به سمت آمریکای شمالی فرستاده شده. بنابراین، آسیا و اقیانوسیه بزرگ ترین بازار نفت ایران، عراق، کویت، امارات و عربستان سعودی و بازار عظیم گاز طبیعی برای ایران و قطر به شمار می روند. تقریبا همه صادرات نفت عمان به آسیا می رود. سایر داده ها حاکی از آن است که بازار چین در حال حاضر یکی از مهم ترین بازارهای کشورهای خلیج فارس با بیش از 70میلیارد دلار فروش سالانه است و در مقابل، چین اکنون بزرگ ترین شریک تجاری 10 کشور منطقه مِنا قلمداد می شود.

شکل 2

در حالی که چرخش به سمت شرق در مشخصات اقتصادی چندین کشور حاشیه خلیج فارس مشهود است، اما این مساله در جمهوری اسلامی ایران پررنگ تر دیده می شود. برای ایران، روابط با چین فراتر از ماهیت معاملاتی در تجارت انرژی است. تمایل ایران به آسیا دیریه است و روایت ملی مستقیما میراث این کشور را به تعاملات باستانی با جاده ابریشم چین، تمدن های جنوب و آسیای میانه و تاریخ آن به عنوان محل ملاقات تمدن های آسیا و همتایان اروپایی آنها پیوند می دهد. ایران در دهه های 1960 و 1970 بیشتر خود را یک بازیگر آسیایی معرفی می کرد تا یک قدرت نوظهور و این روند را یک، از طریق ایجاد یک حوزه نفوذ در آسیای جنوبی از طریق حمایت مستقیم مالی و اقتصادی از نظام های سیاسی افغانستان و پاکستان و دو، از طریق تبدیل شدن به یکی از اولین کشورهایی که در منطقه مِنا با چین روابط دیپلماتیک برقرار کردند و سه، از طریق گام برداشتن در راستای ساخت نیروی دریای «آب های نیلگون» با قابلیت محافظت از منافع فزاینده در مسیرهای دریایی آب های آسیا، انجام داد.

ایران در دهه 1970 به عنوان بزرگ ترین اقتصاد منطقه، سرعت توسعه خود را بالا برد و سبب شد آژانس های بین المللی این کشور را به عنوان یک کشور بالقوه «ان.آی.سی/کشور جدید صنعتی» در کنار کشورهایی مانند جمهوری کره و سنگاپور به رسمیت بشناسند. ایران با اقتصادی در حال صنعتی شدن و در مسیر رشد، در حال تحول و در موقعیت خوبی برای تسلط بر آسیا و افزایش حوزه نفوذ تا دورترین نقاط قاره آسیا بود. تمایل ایران به آسیا پس از انقلاب به طرز چشمگیری تشدید شد. «نگاه به شرق» به ویژه با فاصله گرفتن ایران از غرب تقویت و با تحمیل تحریم های اقتصادی و سیاسی غرب تشدید شد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه مطالعات سیاسی بین الملل ایتالیا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: آسیایی شدن چرخش به شرق سیاست چرخش به شرق ایران آسیایی شدن ایران جاده ابریشم صادرات انرژی ایران


( ۶ )

نظر شما :

اشکان ۱۳ تیر ۱۴۰۰ | ۰۰:۳۹
دیر یا زود ایران از چین روی بر خواهد گرداند (یا برعکس) و چین منطقی در این پروژه نمیبیند همانگونه که بجای راه اهن رشت مسیر ترانزیت باکو و کانال دریایی دریای خزر جایگزین شد
ناشناس ۱۴ تیر ۱۴۰۰ | ۱۶:۱۳
ارتباط ایران با چین از طریق راه آهن پاکستان که مستقیم به چین وصل می شود یا از طریق بنادر اقیانوسی جنوب کشور که دسترسی بهتری به چینی ها جهت ارتباط با اروپا و شمال و غرب آسیا را می دهد است !!!!! از طریق کشورهای شمالی و ترکمنستان مسیر امروز هم متصل است ولی این کشورهای تمایلی به گسترده کردن اش ندارند !!!!!