از برجام تا FATF، تحریم و ...

چرا سیاست خارجی قربانی مناظره انتخاباتی شد؟

۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۰:۱۱ کد : ۲۰۰۳۱۳۲ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
فریدون مجلسی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است که قطعاً مسئله سیاست خارجی و دیپلماسی به قدری حیاتی است که باید جزو مسائل جدی کاندیداها و مناظرات انتخاباتی می بود، ولی به دلیل نگرانی نسبت به این قبیل مسائل سعی شده است که دیپلماسی، برجام، تحریم، FATF و مسائلی از این دست از دستور کار مناظرات حذف شود.
چرا سیاست خارجی قربانی مناظره انتخاباتی شد؟

دیپلماسی ایرانی – در جریان دو دور مناظره انتخابات ریاست جمهوری ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ عملاً بسیاری از مسائل کلیدی کشور به خصوص در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی نادیده گرفته شد؛ رفتاری که به نظر می رسد به عمد در دستور کار برگزارکنندگان مناظرات انتخاباتی قرار گرفته است. اما این اقدام با هر دلیل و توجیهی که صورت گرفته سبب شده است که نه تنها افکار عمومی و فعالین رسانه ای و سیاسی کشور که حتی خود نامزدهای انتخاباتی هم انتقاد جدی به این شیوه از برگزاری مناظره داشته باشند. اما به چه دلیل مسائل کلیدی کشور مانند تحریم، برجام، پرونده فعالیت های هسته ای کشور، سیاست فشار حداکثری آمریکا، عدم تعیین تکلیف لوایح FATF و ... از دستور کار مناظره خارج می شود؟ آیا در صورت نپرداختن به این مسائل کلیدی دولت سیزدهم اولویت خود را به مسائل سیاست خارجی، به خصوص برجام، تحریم ها، FATF و نشست وین اختصاص نخواهد داد؟ دیپلماسی ایرانی برای یافتن پاسخ این سوالات، گفت‌وگویی را با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشور و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌المللی پی گرفته است که در ادامه از نظر می گذرانید:

با توجه به آنچه در جریان دو دور مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری، چه به لحاظ نوع و شکل برگزاری و چه به لحاظ محتوا گذشته به نظر داد بسیاری از افکار عمومی را درآورده است. حتی کار به جایی رسیده است که نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری هم به این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی به شدت انتقاد داشتند. این در حالی است که برخی امیدوار بودند بعد از خروجی بسیار ناامید کننده شورای نگهبان که به گواه مراکز نظرسنجی به تشدید کاهش مشارکت مردمی منجر شد، مناظرات انتخاباتی می تواند عامل محرکی در کشیدن مردم پای صندوق‌های رای باشد، اما به نظر می رسد عملاً صدا وسیما با این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی هم مانند شورای نگهبان در جهت کاملا عکس رفتار می کند. حال از یک نگاه آسیب شناسانه چرا مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در سطحی بسیار نازل برگزار شد؟

این مسئله کاملاً طبیعی است. دلیل اول به نگاه کلان دستگاه ها و ارگان های مربوطه نسبت به خروجی انتخابات پیش رو باز می گردد. لذا مناظرات انتخاباتی باید این گونه برگزار می شد. چرا که این شیوه برگزاری مناظره انتخاباتی مکمل خروجی شورای نگهبان است. یعنی همان گونه که شورای نگهبان با رد صلاحیت های گسترده موجب انتقاد و اعتراض بسیاری از اصولگرایان شد، این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی هم در این سطح بی کیفیت داد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را هم درآورده است. دلیل دیگر در خصوص چرایی برگزاری این شیوه از مناظرات انتخاباتی هم ناظر به ریل گذاری برای هدف بزرگ تر است. همانگونه که در شورای نگهبان بنا را بر مهیا کردن مسیر به منظور یک دست شدن قدرت گذاشته اند، صدا و سیمای تک صدایی هم سعی کرده است با این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی فضا را از پرداختن به مسائل کلیدی کشور منحرف کند تا عملاً مسیر یکدست شدن قدرت به شکل مناسب‌تری تا زمان برگزاری انتخابات ادامه پیدا کند، ولو آنکه این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی نه تنها به عنوان عامل افزایش مشارکت و به قول شما محرکی برای کشیدن مردم پای صندوق ها عمل نمی کند، بلکه پارامتر مهمی در تشدید کاهش مشارکت مردمی خواهد بود. البته شورای نگهبان هم نگاه و توجهی به تبعات رد صلاحیت های گسترده خود در قبال کاهش مشارکت نداشت. حتی کار به جایی رسید که سخنگوی شورای نگهبان عنوان کرد کاهش مشارکت، مشروعیت ساختار سیاسی را زیر سوال نمی برد. این موضع گیری غلط توجیهی برای عملکرد این نهادهاست که مرتب در حال کاهش مشارکت مردمی در انتخابات هستند، آن هم درست زمانی که مردم هم هیچ گونه تمایل و رغبتی برای حضور در انتخابات ندارند. عامل مهم دیگر به خط و نشان کشیدن های برخی افراد و نهادها باز می گردد. از نیروی انتظامی در خصوص گشت ارشاد گرفته تا سربازی، فضای مجازی و ...؛ آش به قدری شور شده که اخیراً وزیر بهداشت هم عنوان کرده است آیا نباید در مناظرات مطالبی پیرامون کرونا و وضعیت سلامت کشور مطرح شود؟ پس بسیار بدیهی است که ما شاهد برگزاری مناظرات انتخاباتی، آن هم در این سطح بی کیفیت و نازل باشیم. 

شما به برخی از مسائل اشاره کردید که عملاً در مناظرات انتخاباتی پرداخته نشد، اما مسائل مهم تری مانند سیاست خارجی، برجام، تحریم ها، عدم تعیین تکلیف لوایح FATF و نکاتی از این دست هم عملاً قربانی این شیوه برگزاری مناظرات انتخاباتی شده است و هیچ گونه توجهی به مسائل سیاسی و دیپلماتیک نمی‌شود. به گونه ای که می توان گفت این موضوعات کلیدی کشور عملاً در این دو دور مناظره ذبح شده است. اما سوال اینجاست که حتی در صورت نپرداختن به مسائل کلیدی آیا دولت سیزدهم اولویت خود را به مسائل سیاست خارجی، به خصوص برجام، تحریم ها، FATF و نشست وین اختصاص نخواهد داد. حتی سید ابراهیم رئیسی هم در خود مناظره انتخاباتی صراحتا عنوان داشت که اولویت دولت آتی رفع تحریم است؟

پاسخ به این سوال در ادامه سوال قبلی قرار دارد. چراکه مسائل کلیدی کشور از سیاست داخلی تا سیاست خارجی همواره جزء مسائل حساس کشور است. اکنون که به طریق اولی این مسائل صد چندان مهم و حیاتی شده اند. اما به دلیل همان نگاه دستگاه ها و نهادها نسبت به انتخابات نباید اکنون به آن پرداخته شود، آن هم در زمانی که محمد جواد ظریف در فایل صوتی خود مسئله تقابل میدان و دیپلماسی را مطرح کرده و به موازاتش هم نشست وین در حال برگزاری است. لذا در این شراط سعی شده است مناظرات انتخاباتی اصطلاحاً به شکل پاستوریزه و مهندسی شده برگزار شود. یعنی سوالاتی بسیار بی کیفیت، بی ربط و پراکنده مطرح می شود که فرصت لازم هم برای پاسخگویی و ارائه برنامه به نامزدهای انتخابات داده نمی شود. اما با این تفاسیر قطعاً این مسائل اکنون به قدری مهم و کلیدی هستند که حتی اگر شورای نگهبان، صدا و سیما و دیگر نهادها با تهدید و تطمیع مانع از پرداختن به این مسائل شوند نمی‌توانند سایه سنگین آن را بر تمام وجوه و ابعاد کشور نادیده بگیرند. قطعاً اولویت دولت سیزدهم که متعلق به آقایان است باید به این مسائل اختصاص یابد. باید تکلیف خود را در قبال دیپلماسی، برجام، تحریم، FATF و مسائلی از این دست روشن کنند.

آیا این عدم پرداخت به دلیل آشنا نبودن کاندیدای مد نظر آنها یعنی سید ابراهیم رئیسی به حوزه سیاست خارجی نیست. چون اگر مناظرات انتخاباتی مانند سال ۹۲ و ۹۶ به سمت مسئله سیاست خارجی، تحریم و برجام کشیده شود پاشنه آشیل رئیسی به شکل پررنگ‌تری خود را نشان می دهد که در نهایت می تواند به کاهش و ریزش آرای وی بینجامد؟

این نکته تا حدی درست است، اما مسئله فراتر از فرد و جناح است. قطعاً مسئله سیاست خارجی و دیپلماسی به قدری حیاتی است که باید جزء مسائل جدی کاندیداها و مناظرات انتخاباتی می بود، ولی به دلیل نگرانی نسبت به این قبیل مسائل سعی شده است که دیپلماسی، برجام، تحریم، FATF و مسائلی از این دست از دستور کار مناظرات حذف شود. چون در غیر این صورت مناظرات به سود و نفع این جریان حاکم نخواهد بود. یعنی اگر مناظرات به سمت پرداختن به این قبیل مسائل برود باید پاسخ گویی ۸ سال کارشکنی خود در حوزه سیاست خارجی، برجام، عدم تعیین تکلیف لوایح FATF و ... باشند. باید بگویند که دولت در سایه آنها در این ۸ سال چه چوب هایی لای چرخ دیپلماسی و سیاست خارجی کشور گذاشته است. در عین حال باید به صراحت عنوان کنند که آیا دولت آینده که دولت آنهاست درهای دیپلماسی ایران را باز خواهد گذاشت یا خیر؟ آیا در صورت بسته بودن درهای مذاکره و دیپلماسی حاضر به پذیرش تبعات، خسارات و زیان های آن برای مردم و ملت در همه ابعاد و سطوح خواهند بود؟ اینجاست که عملاً از هفته ها پیش سعی شده است که اینگونه القا کنند مسایل سیاست خارجی، تحریم، برجام جزء اولویت‌ها و دغدغه های مردم نیست. همه مشکلات ناشی از عدم مدیریت، بی‌کفایتی و بی برنامگی دولت حسن روحانی است. در صورتی که کاملاً برعکس این مسائل نه تنها دغدغه مردم و جامعه است که حتی به قدری کلیدی است که می تواند سمت و سوی افکار عمومی را در قبال انتخاب اصلح روشن کند تا جایی که انتخابات از مسیر ریل گذاری شده آقایان خارج شود و دست رئیسی از رسیدن به کرسی پاستور باز بماند. 

سوالی که اکنون ذهن را درگیر می کند ناظر به این است که ما در اوایل انقلاب و مشخصا سال ۱۳۶۰ شاهد برگزاری مناظرات داغی بین نمایندگان دو تفکر بودیم؛ مناظراتی با عنوان «آزادی، هرج و مرج، زورمداری» که اتفاقا مناظراتی ایدئولوژیک بود که یک طرف آن نورالدین کیانوری و احسان طبری حاضر بودند و طرف دیگرش شهید بهشتی و مصباح یزدی. مناظره کنندگان هم بدون هیچ خط قرمزی مواضع، انتقادات و اعتراضات خود را پیرامون ایدئولوژی اسلام، کمونیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و ... مطرح می کردند. حال پس از چهار دهه چرا شرایط به جایی رسیده است که ما باید شاهد این مناظرات به قول حضرتعالی مهندسی شده و پاستوریزه باشیم؟

در پاسخ به این سوال مهم شما باید چند نکته مهم را مد نظر قرار دارد. اول آنکه به دلیل اقتضائات سیاسی و اجتماعی اوایل انقلاب شرایط و فضا ایجاب می‌کرد که جامعه دید روشن تری در قبال برخی تفکرات چپ و نگاه آنها نسبت به امور کشور داشته باشد. لذا بحث، مناظره و جدل امری عادی، روتین و روزمره بود. ضمن اینکه فضای باز سیاسی اوایل انقلاب هم به گونه‌ای بود که نمایندگان هر تفکری می‌توانستند آزادانه به بیان مواضع خود بپردازند. هر حزب و جریانی دارای دفتر، نشریه و هواداران خاص خود بود. حتی برای روشنگری بیشتر دست به انتشار جزوات و کتاب هم می زدند. اما بعد از آغاز حملات مسلحانه منافقین و امنیتی شدن فضا این شرایط کاملاً از بین رفت. دلیل دیگر هم به فضای بعد از آغاز دور دوم رهبری از سال ۱۳۶۸ تا به اکنون باز می‌گردد. همانگونه که در مصاحبه قبلی عنوان کردم با آغاز رهبری دوم عملاً شاهد فضای متفاوتی بودیم. به گونه ای که چهار دولت هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در یک سیر نزولی برای تعیین راهبردهای سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند. یعنی به تدریج دولت ها و روسای جمهور عملاً در تعیین راهبردهای سیاسی و امنیتی نقش، وزن و جایگاه چندان زیادی نداشتند و به تبع آن شاهد تقویت نگاه های موازی و موازی کاری ها در دیگر نهادهای عموما انتصابی بودیم. یعنی طی این ۳۲ سالی که از عمر دوره دوم می گذرد دیگر دولت، رئیس جمهور، وزارت امور خارجه و ... نه تنها راهبردهای کشور را تعیین و پیاده نمی کنند، بلکه حتی به عنوان کارگزار تنها نیز عمل نمی‌کنند. طبیعی است در این شرایط شاهد بسته تر و محدودتر شدن فضا باشیم و به تبعش هم مناظرات انتخاباتی هم به شکل فاجعه باری مهندسی و پاستوریزه شود، به گونه ای که هم مردم و هم نامزدهای انتخاباتی به شدت به آن انتقاد دارند.

آیا در این بین جلوگیری از بی اخلاقی یا بد اخلاقی سیاسی می تواند توجیه کننده برگزاری این شیوه از مناظرات انتخاباتی باشد، چراکه تبعات سیاسی و اجتماعی مناظرات سال ۸۸ به خصوص بین میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد و همچنین مهدی کروبی با محمود احمدی نژاد که تا به اکنون هم ادامه دارد سبب شده است که رفته رفته مناظرات حالتی بسته تر پیدا کند. ضمن اینکه به نظر می‌رسد به دلیل ترس از گرفتار نشدن در فضای انتخاباتی شبیه به انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا و به ویژه مناظره بایدن و ترامپ در سال ۲۰۲۰ ما شاهد این شیوه از برگزاری مناظرات انتخاباتی بی کیفیت در کشور باشیم؟ 

در پاسخ باید عنوان کرد که من اساساً اعتقاد دارم مسئله مناظره انتخاباتی یک مقوله وارداتی فرهنگی و حتی تحمیلی به نظام جمهوری اسلامی ایران است. یعنی کشور از ابتدا بنایی برای برگزاری مناظرات انتخاباتی نداشت، اما به دلیل آن که دیگر کشورها در آستانه برگزاری انتخابات سعی در ایجاد یک گفتمان دموکراتیک داشته و دارند و به همین دلیل هم مناظرات انتخاباتی را به شکل درستی برگزار می کنند به همین واسطه هم این مسئله در کشور به شکل یک سوال، دغدغه، و خواست در افکار عمومی بدل شد و نهایتا مناظره انتخاباتی به جمهوری اسلامی تحمیل شد که دست آخر هم مناظرات انتخاباتی به شکل زنده و مستقیم در ایران پخش شد. از طرف دیگر من معتقدم این شیوه برگزاری مناظرات بی کیفیت در کشور به بی اخلاقی و بد اخلاقی سیاسی باز نمی گردد. مسئله فراتر از اینهاست. چرا که در جریان این گونه مناظرات مسائلی مطرح می شود که حاکمیت و نهادهای وابسته باید در قبال آن پاسخگو باشند. اینجاست که به نام جلوگیری از بد اخلاقی ها و بی اخلاقی سیاسی مناظرات را مهندسی شده برگزار می کنند. 

حال سوال مهم تر اینجاست که آیا بی اخلاقی و بداخلاقی امری اجتناب ناپذیر در مناظرات است یا خیر؛ به هر حال در جریان مناظرات انتخاباتی مانند آنچه در سال ۸۸، ۹۲ و ۹۶ گذشت برخی مسائل توسط نامزدها علیه همدیگر مطرح می شود؟

اول اینکه قطعاً در جریان مناظرات انتخاباتی به هر میزان که فضا باز باشد اتهام‌زنی، نقد و اعتراض نامزدها علیه همدیگر بیشتر و پررنگ‌تر می‌شود. اما این مسئله لزوماً به معنای توجیهی برای بی اخلاقی یا بداخلاقی سیاسی نیست. چرا که افراد می توانند به شکلی درست، مستدل و کاملاً مستند مواضع، اتهامات و دیدگاه های خود را در قبال سایر نامزدها مطرح کنند بدون آنکه بی اخلاقی و بداخلاقی شکل گیرد. ضمن این که باید این نکته بسیار مهم را هم در نظر گرفت که حتی در صورت پرداختن به برخی مسائل مهم و مطرح شدن انتقادات، اعتراضات و اتهامات نباید فضای باز سیاسی کشور، آن هم در آستانه انتخابات را بسته، محدود و مهندسی کنیم. نباید به نام جلوگیری از بد اخلاقی یا بی اخلاقی سیاسی دموکراسی و فضای باز کشور را قربانی کنیم. چرا که این شیوه از برگزاری مناظرات عملاً نه‌تنها کاهش مشارکت را به دنبال خواهد داشت، بلکه گفتمان دموکراسی راهم زیر سوال می‌برد و به تدریج فضا و مسیر برای شکل‌گیری نوعی از الیگارشی و حضور طبقه ای خاص در قدرت شکل خواهد گرفت.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: فریدون مجلسی ایران انتخابات ریاست جمهوری ایران مناظره انتخاباتی دیپلماسی برجام تحریم ایران لوایح fatf


( ۴ )

نظر شما :

اشکان ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ | ۰۱:۳۲
جواب این سوال اظهر من الشمس میباشد چرا که در خانه اگر کس است یک حرف بس است