چهار جبهه ایران و مذاکره با آمریکاییها
عقب نشینی در کار نیست
نویسنده: زیاد ماجد
دیپلماسی ایرانی: ایرانیها میدانند لغو یکباره تمامی تحریمها یا در مدت زمانی اندک از سوی واشنگتن غیرممکن است زیرا کنگره با آن موافقت نخواهد کرد و دیگر این که هرگونه توافق جدیدی بدون بحث و گفت وگو درباره سیاست خارجی ایران و جبههها و درگیریهای این کشور دشوار است. این مسئله یعنی این که تهران باید قبل از امضای توافق جدید عقبنشینیهایی را انجام دهد و نیز شروط فنی را پیش از لغو تدریجی و جزئی تحریمها بپذیرد.
مجموعه مسائل داخلی و نیز مربوط به خاورمیانه وجود دارد که باعث میشوند کار مذاکره کنندگان ایرانی آسان نباشد. از یک سو انتخابات ریاست جمهوری بر روحانی و تیم مذاکره کننده او فشار میآورد و آنها میخواهند پیش از برگزاری آن به پیشرفت های مهمی در مذاکرات دست یابند. از طرف دیگر لابی اسرائیل در آمریکا تلاش میکند شروط توافق آتی را دشوار کند. تحولات عراق، سوریه، لبنان و یمن نیز از سوی سپاه اداره میشوند که روحانی و ظریف هیچ قدرتی در آن ندارند و این نهاد تاکنون ضرورتی بر عقب نشینی و امتیازدهی نمیبیند.
درباره جبهههای خارجی ایران اوضاع نشان میدهد دستیابی به هرگونه حل فصل جدی با آمریکایی دشوار است:
جبهه نخست عراق: ایران در برابر هر مسئلهای که احتمالا نفوذ این کشور یا متحدان عراقیاش را تضعیف کند، از خود سختگیری نشان میدهد و در نتیجه تا زمانی که میتواند از اهرم های فشار امنیتی تاثیرگذار علیه آنها استفاده کند و تا زمانی که احتمال درگیری نظامی گسترده با آنها وجود ندارد، ضرورتی برای عقب نشینی در برابر آمریکاییها یا دشمنان داخلیاش در این کشور نمیبیند.
جبهه دوم سوریه: ایران که میداند هر گونه راه حل بین المللی و جدی به خروج این کشور از سوریه نیازمند است، تلاش دارد تایید کند بیشترین حضور میدانی را دارد و همکاری اش با روسیه به معنای تسلیم شدن در برابر خواسته این کشور نیست و هر گونه مذاکرهای باید با این کشور و نه فقط روسیه باشد. سوریه گذرگاه ایران به سوی لبنان است و نیزعرصهای است که به وسیله آن می تواند به حملات اسرائیل پاسخ دهد.
با توجه به این که حضور ایران باعث سیطره این کشور بر مرزهای سوریه – لبنان و نیز بخشی از مرزهای عراق – سوریه و نیز حفاظت از قوس راهبردی امتداد یافته از تهران تا مرزهای اسرائیل شده است؛ بنابراین داوطلبانه از این حضور دست برنخواهد داشت.
جبهه سوم لبنان: با توجه به برتری سیاسی و نظامی حزب الله در این جبهه نفوذ ایران مورد تهدید نیست و به تلاش استثنایی برای دفاع از آن نیاز ندارد. برای مقابله با خطر فرپاشی مالی و اقتصادی نیز ایده این کشور از کاهش موقتی تنشها و افزایش فضای تصمیم گیری حزب الله فراتر نمیرود.
جبهه چهارم یمن: تنها جبههای است که در حال حاضر شعله ور است و فرسایش و نیز شکست های پی در پی نظامی و رسانهای عربستان و متحدانش را باعث شده است. این امر باعث میشود در هر گونه راه حلی در آینده، حوثی ها شریک در حکومت باشند. این به معنای این است که سپاه پاسداران نیازی به هرگونه گفت وگویی درباره آن ندارد زیرا در صورت عملی شدن هر کدام از سناریوها جای پایی در دریای سرخ پیدا خواهد کرد.
با توجه به آنچه گفته شد پیش بینی این که ایرانیها خود را مجبور به امیتازدهی در کدام جبهه بینند، دشوار است. با وجود این به باور ناظران انگیزههای اقتصادی و مسئله تحریمها تنها عاملی است که احتمال دارد توازن قدرت در ایران را به نفع طرفداران مذاکره یا به عبارتی میانه روها تغییر دهد.
به این ترتیب منطقه احتمالا به سمت مرحلهای پیش می رود که طی آن بازیگران قدرتمند مواضع خود را حفظ کرده و در انتظار روشن شدن اولویت های آمریکا هستند. تنها نزدیک شدن واقعی ایران به ساخت بمب اتم ممکن است این عرصه و رویکرد بیشتر طرفها را تغییر دهد.
منبع: القدس العربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :