برای بازسازی قدرت رو به افول خود
آیا آمریکا استراتژی اسلحه فروشی را به اینترنت فروشی تبدیل می کند؟
نویسنده: غلامرضا مصدق، استاد دانشگاه و مدیرکل و رئیس سابق سازمان صنایع و معادن استان لرستان
دیپلماسی ایرانی: از فحوای کلام جو بایدن و نوع انتخاب همکاران ارشدش چنین برمی آید که در تعامل با دنیای خارج رویه ای کاملاً متضاد با رویه دونالد ترامپ در پیش خواهد گرفت. لغو پانزده فرمان اجرایی ترامپ در اولین ساعت ورود به کاخ سفید، تاکید اکید بر همکاری با کشورهای دیگر برای حل معضلات جهانی، لغو موقت فروش اسلحه به عربستان و امارات، بازگشت به پیمان ها و سازمان هایی که ترامپ آمریکا را از آنها خارج کرده بود، تاکید بر حقوق بشر و غیره راهکارهای دولت جدید آمریکا در تعامل با دنیای خارج است.
این تغییر رویه از باب اعتقاد قلبی به حقوق بشر و انسانی کردن رفتار آمریکا با مردم دنیا نیست، بلکه آمریکا به اقتضای شرایط جدید برای حفظ هژمونی خود به تغییر رویه مجبور است. به عنوان مثال، بر خلاف تصور ما از تجارت فروش اسلحه آمریکا، کل صادرات اسلحه این کشور در سال ۲۰۱۹ فقط ۵۵ میلیارد دلار بوده است. برای درک بهتر این عدد خوب است بدانیم کل تولید اسلحه در ۲۵ شرکت بزرگ اسلحه سازی دنیا در همین سال ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. این نکته نباید نادیده گرفته شود که بزرگترین تولیدکنندگان سلاح خود بزرگترین مشتریان سلاح های تولیدی خود هستند، بنابراین تفاوت زیادی بین تولید و صادرات اسلحه وجود دارد.
در مقابل صادرات ۵۵ میلیارد دلاری سالانه اسلحه که کلی بدنامی و نگاه منفی برای آمریکا به بار می آورد، شرکتهایی مثل اپل، آمازون، گوگل، مایکروسافت، توئیتر و غیره وجود دارند که هر یک به تنهایی چند برابر کل تجارت اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور ارزش افزوده ایجاد می کنند. در حال حاضر ۷ شرکت از ده شرکت برتر دنیا شرکت هایی از جنس اپل و فیسبوک هستند.
به عنوان مثال پروژه اینترنت جهانی استارلینک ایلان ماسک، کارآفرین بزرگ آمریکایی، در حال فرستادن صدها ماهواره به فضا برای پوشش کل کره زمین برای تامین اینترنت نامحدود و پرسرعت برای کل دنیاست که تا سه سال دیگر کامل میشود. اگر با فرض بسیار بدبینانه فقط ۱ میلیارد نفر از ۸ میلیارد جمعیت دنیا مشترک این شبکه بشوند و سالانه هر کدام فقط ۳۰۰ دلار حق اشتراک پرداخت کنند، این شرکت به تنهایی ۳۰۰ میلیارد دلار، معادل ۶ برابر کل صادرات سالانه اسلحه آمریکا برای اقتصاد ملی این کشور درآمد خواهد داشت.
آمریکا می تواند با قدرت سیاسی، فرهنگی و هنری خود این خدمات و کالاها را به عنوان ابزارهایی که بسترساز دموکراسی و رعایت حقوق بشر هستند به دنیا بفروشد و با یک تیر همزمان چند نشانه را بزند. اولا با سرمایه گذاری کم در این تکنولوژی ها که در آنها دست بالا را دارد درآمدهای نجومی کسب کند، ثانیا به وسیله شرکت هایی مثل گوگل، فیسبوک، توییتر و غیره بی نیاز از سازمان های عریض و طویل، پرهزینه و بدنام اطلاعاتی با جزئیات اطلاعات عملکرد و گرایش های همه مردم دنیا را به دست آورد و در جهت منافع و حفظ هژمونی خود استفاده کند، ثالثا گسترش این نوع فعالیت ها برخلاف اسلحه فروشی و ایجاد پایگاه نظامی در دنیا برای آمریکا نه تنها بدنامی و نگاه منفی به وجود نمی آورد بلکه مقبولیت و مشروعیت هم کسب میکند، رابعا برخلاف جنگ سرد که با مسابقه تسلیحاتی رقیب وقت خود اتحاد شوروی را زمین زد، الآن برای بردن رقیب فعلی به گوشه رینگ یعنی چین که متکی به فروش اقلامی مثل فولاد، وسایل الکترونیکی و خودرو است از این ابزار که فعلاً در دسترس حریف نیست بهره ببرد.
آمریکا با این استراتژی هژمونی جهانی خود را با مشروعیت، مقبولیت و درآمد بالاتر بازسازی میکند و با مهار چین به عنوان دولتی اقتدارگرا که تنها امتیاز آن قدرت اقتصادی است بر بزرگترین چالش حال حاضر خود غلبه خواهد کرد. چین برخلاف اتحاد شوروی نه با مسابقه تسلیحاتی بلکه فقط با رقابت اقتصادی زمین گیر خواهد شد.
ترکیب قدرت عظیم IT و اینترنت با هالیوود، سیلیکونولی، مک دونالد، هاروارد و MIT، استمرار جذب نخبگان دنیا، قدرت مسلط آمریکا بازسازی خواهد شد و حفظ قدرت دلار در مبادلات جهانی به مراتب بهتر از بمب افکن های بی ۵۲ عمل خواهد کرد. در این صورت مقبولیت آمریکا برای بخش مهمی از دنیا مثل دوران پس از جنگهای جهانی اول و دوم باز خواهد گشت.
اگر آمریکا چنین استراتژی ای اتخاذ کند، نحوه مواجهه ما با آمریکای جدید چه خواهد بود؟
نظر شما :