باید هم شرق را دریابیم هم غرب

نویسنده: سید حسام الدین هانی

دیپلماسی ایرانی: نه شرقی؛ نه غربی را به هم شرقی و هم غربی تبدیل کردیم. گفتیم غرب بد است و رو به شرق آوریم. از شرق علیه غرب استفاده کنیم و گفتیم شرق شک می کند و التزام عملی به شرق را ثابت کنیم. در مدح شرق شرح ها نوشتیم و گفتیم و غافل از اینکه اگر چین، چین شده، چین اول آمریکا شده و در مسیر "آمریکای بدتر از آمریکا اصلی" قرار دارد. با دادن آمارهای متعدد که چین از آمریکا پیشی گرفته است؛ چین آمریکای دوم شده و خواهد شد را برای الگو برداری تجویز می کنیم.

ما؛ جمهوری اسلامی کجا ایستاده ایم و چرا این گونه فکر می کنیم؟ زینِ اسب عوض می کنیم یا عوض می کنند؟

قطعا آرمانگرایی و علم منتهی پراکنده در شرق است. هنر تبدیل علم شرقی به واقع گرایی و واقعیت کردن در غرب است.

ایران، ایران ما در مرز تقریبی آرمانگرایی شرقی و واقع گرایی غرب است. باید به جای اتصال شرق و غرب؛ مبدل و تولید کننده باشد.

جمهوری اسلامی ایران اگر هم خواهان انزواگرایی باشد، نمی تواند زیرا دیگران به این ایدئولوژی، موقعیت جغرافیایی، تاریخ و تمدن این جایگاه توجه دارند.

چهار موضوع هسته ای، حقوق بشر، فلسطین  و تروریسم، اهرم هایی برای انحراف سیاسی اذهان عمومی جهانی است تا پوششی برای عدم تبلور مکتب ناب محمدی (ص) باشد. 

ما نیازمند تغییر در ادبیات سیاسی به خصوص در سیاست خارجی هستیم تا اینکه به دنبال تحکیم روابط با شرق و آفریقا و غرب و اقیانوسیه باشیم. 

انزوای استراتژیک قابل جمع با مکتب ائمه و قرآن نیست و باید در دیپلماسی "قوی" شویم که نیازمند تغییر دنده از روش دستی به اتومات یعنی تفکر شخصی به "خرد جمعی" هستیم. 

چهار موضوع غرب علیه جمهوری اسلامی را به؛ 

1- نفوذ در سیستم سیاسی آمریکا.

2- حضور در مدیترانه

3- حضور در اقیانوس هند 
و

4- به چالش کشیدن علمی سیاست اروپا تبدیل کنیم.